زهرا صدایت میکند
حضرت مولا دعایت میکند
مادرش زهرا صدایت میکند
هرکه هستی هر چه هستی دعوتی
این حسین حاجت روایت میکند
مومنی یا کافری مهمان ا و
این حسین از غم رهایت میکند
خوش حجابی کم حجابی خواهرم
خواهرش زینب دعایت میکند
کوری چشم عدو ما با هم ایم
کربلا مولا صدایت میکند
( بیقراران ) را قرار دل بود
بر همه مولا عنایت می کند
بیقرار اصفهانی
ای دست خدا
ای دست خدا حضرت مولا مددی
بانوی جهان مادر طاها مددی
ما را نبود غصه که صاحب داریم
ای حجت حق ای گل زهرا مددی
بیقرار اصفهانی
کجا رفتی
کجا رفتی سفر من بی قرارم
ز هجر تو زمستان شد بهارم
چرا. رفتی عزیزم مهربانم
پناهی جز تو من زهرا ندارم
دیگر شوری نمانده در دل من
الا زهرا نظر کن حال زارم
قمر خورشید تابان نور یزدان
تمام هستی من غمگسارم
نمی بینم دگر آن روی ماهت
ترا یارم به داور می سپارم
تویی هستی حیدر همسرمن
دگر بعد از تو من یاری ندارم
عزیز مرتضی زهرای خوبم
کجا رفتی نگه کن (بیقرارم)
بیقرار اصفهانی
در سوگ زهرا
بعد تو با غم هجران چکنم یا فاطمه
گشته ام سردرگریبان چکنم یا فاطمه
داغ توآتش زده برجان من رفتی کجا
بی تو تنها و پریشان چکنم یا فاطمه
ای تمام هستیم امید هرروز و شَبم
بعد تو زارم و حیران چکنم یا فاطمه
باغبانم لاله ام پرپر شده در بوستان
شدبهارم چون زمستان چکنم یا فاطمه
رفتی و با رفتند دیدی علی از پا فتاد
حالیا از قد کمان چکنم یا فاطمه
ایچراغ زندگی خاموش کردی خانه ام
زندگی گردیده زندان چکنم یا فاطمه
تا تو رفتی بی کس و تنها شدم
(بیقرارم) من و حیران چکنم یا فاطمه
بیقرار اصفهانی
حضرت زهرا
ما سایه نشین عَلَم ات حضرت زهرا
ما در و خط و فرمان توایم مادر طاها
عمریست که ماخادم توبوده وهستیم هنوز
تو دختر پیغمبری و شافع فردا
بیقرار اصفهانی
نام زهرا
نام زهرا عقده دل وا کند
غربت او عالمی شیدا کند
تا ابد در ماتم اش باید گریست
اشک ما را بستر دریا کند
بیقرار اصفهانی
صلوات
بر مهدی و بر علی اعلا صلوات
بر مهدی و برحضرت زهرا صلوات
او رهبر عالم بود و نور ولایت
بر مهدی و بر جمیع طاها صلوات
بیقرار اصفهانی
صلوات
بر احمدو بر حضرت زهرا صلوات
بر شاه نجف حضرت مولا صلوات
برنام حسن عشق حسین ابن علی
بر مهدی و بر گلشن طاها صلوات
بیقرار اصفهانی
بر مهدی صلوات
بر حضرت خورشید دمادم صلوات
بر نرگس زهرا گل خاتم صلوات
او حجت حق ماه تمام است تمام
بر رهبر ما منجی عالم صلوات
بیقرار اصفهانی
صلوات
بر حجت حق مهدی زهرا صلوات
بر چهره دلگشای مولا صلوات
او حضرت خورشید بود نور جهان
بر نرگس دلربای طاها صلوات
بیقرار اصفهانی
جای دگر در نزدم یا مهدی
جز در خانه تو جای دگر در نزدم
من سر کوی توام جای دگر سر نزدم
من همان مرغک بی بال وپرم مهدی جان
جز هوای حرمت جای دگر پر نزدم
بیقرار اصفهانی
بهشت من مهدی
بهشت من همان مهدی زهراست
که او مثل پدر آقا و مولاست
کنارش هر کجا باشم جنان است
به عشق اش زندگی بر من گواراست
بیقرار اصفهانی
زبان حال علی در سوگ زهرا
خدایا رفته از دنیا گل یاس سپیدم
ز داغت فاطمه پشتم شکسته ناامیدم
کجا رفتی تو ای زهرا گل باغ پیمبر
ز هجر تو ببین زار و نزار گردید حیدر
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
پس از تو فاطمه دیگر علی یاری ندارد
برای کودکان خود پرستاری ندارد
چراغ خانه ام گشته خموش ای نورطاها
ببین زینب پریشان با حسن گردیده تنها
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
حسینِ ات را ببین زانوی غم در بر گرفته
تو رفتی و دگر او لحظه ای هرگز نخفته
صدای مادرم ای مادرم از او شنیدم
پس تو فاطمه آرامشی در خود ندیدم
(قرار منی عزیز منی ز داغت بیقرارم
دگر طاقت ندارم)
تو ای شهر مدینه از علی یارم گرفتی
تمام هستیم صبر و قرارم را گرفتی
الهی تا ابد نفرین عالم بر تو بادا
شکستی شاخه طوبی عزیزمرتضی را
(قرارمنی عزیز منی ز داغت( بیقرارم )
دگر طاقت ندارم)
بیقرار اصفهانی
کلید جنت زهراست
راه نجف و کلید جنت زهراست
دریای کرم مادر رحمت زهراست
بانوی دو خورشید و گل یاس نبی
سر چشمه جوشان کرامت زهراست
الگوی شرافت که بود عشق علی
دردانه گلزار امامت زهراست
او زهره زهرا بود و روح دعا
همراه علی کوه شهامت زهراست
ارام دل احمد و همسر به علی
برخلق جهان بارش رحمت زهراست
محبوبه داور و عزیز حیدر
هم پای پدر شافع امت زهراست
من ذاکر و بیقرار و بی تاب علی
خرسند .از آنم که قیامت زهراست
بیقرار اصفهانی (پرویز بیابانی)
التماس دعا
یا زهرا
س # سوره کوثر ز جنان فاطمه
ل # لاله ی بُستان جهان فاطمه
آ # آمدهِ دنیا گل یاس نبی
م # ماه علی دُر گران فاطمه
###############
تا که خدا خلقت زهرا نمود
باب سعادت به جهانی گشود
شمس و قمر از رخ او منجلی
همسر مولا شد و جان علی
###############
من فاطمه ام بهشت مهمان من است
آنکس که محبی ز محبان من است
گویم که بدانید علیست راه نجات
او جان نبی باشد و جانان من است
###############
اختر شب تاب تویی فاطمه
بانوی مهتاب تویی فاطمه
زهره تویی ماه تویی نورحق
مادر ارباب تویی فاطمه
################
حضرت زهرا تویی فاطمه
همسر مولا تویی فاطمه
مادر عالم تویی فاطمه
دختر خاتم تویی فاطمه
################
زهرا که بود گوهر تابان محمد
او فخر جهان باشد و جانان محمد
مرضیه بودعصمت طاها و گل یاس
او جان علی باشد و هم جان محمد
##############
دختر پیغمبری یا فاطمه
از همه عالم سری یا فاطمه
جان مولا کن نظر بر شیعیان
خود شفیع محشری یافاطمه
##############
فاطمه محبوب یزدان مادر است
مظهر تقوا و ایمان مادر است
نور چشم مصطفی یاس نبی
یار حیدر بر امامان مادر است
##############
فاطمه بر کل دنیا رحمت است
باعث ایجاد عالم خلقت است
مادر سادات باشد نور حق
همسر مولا شفیع امت است
################
افتخار افرینش حضرت زهراستی
دخت محمود محمد حضرت حوراستی
نور چشم مصطفی و همسر مولا علی
فاطمه جانِ نبی او حضرت عذراستی
################
بیقرار اصفهانی
دیدی که بی مادر شدم
من بیکس و یاور شدم
رفت از برم او ناگهان
تنها و بی سرور شدم ۲
ای مادرم ای مادرم ۲
زهرای من ای مادرم
گشته خزان دنیای من
ویران شده فردای من
مادر گل رعنای من
پرپر شده ای وای من
ای مادرم ای مادرم ۲
زهرای من ای مادرم
زینب دگر تنها شده
هم خانه غمها شده
در سوگ توشیدا شده
مجنون این صحراشده
ای مادرم ای مادرم ۲
زهرای من ای مادرم
ای مهربان ای یاورم
رفتی کجا تاج سرم
ای از همه کس بهترم
من ( بیقرارت ) مادرم
ای مادرم ای مادرم ۲
زهرای من ای مادرم
بیقرار اصفهانی
زهرا
چو نامردان علی را دست بستند
دل زهرای اطهر را شکستند
زدند آتش در بیت خدا را
خزان بنموده یاس مصطفی را
شده حیدر پریشان زار و تنها
گل اش پرپر جفا گشته به زهرا
حسن خود شاهد ظلم عدو بود
پس از آن لحظه ای دیگر نیاسود
حسین آنجا میان کوچه می دید
گُل اش را ناکسی بیرحم می چید
همی زینب هراسان گریه می کرد
به سوگ مادرش بس مویه میکرد
عجب قومی عجب نامردمانی
ستم بر جان زهرا در جوانی
فدای چشم گریانت علی جان
چرا بستند دستانت علی جان
همی دانم سکوتت حکم حق بود
ز بعد تو عدو هرگز نیآسود
جواب ظلم ظالم را ندادی
سر غم روی زانویت نهادی
علی جان من غلامت سوگوارم
منم شاعر ولیکن (بیقرارم)
بیقرار اصفهانی
میسوزم می سازم زینب سوگ مادر
از هجر تو بیمارم میسوزم و می سازم
مادر گلِ گلزارم میسوزم و می سازم
تنها تو طبیب من ای دردم ودرمانم
من بر تو پرستارم میسوزم و می سازم
دردم به که گویم من مادر تو کجا رفتی
ای محرم اسرارم میسوزم و می سازم
زینب به فدای تو در کلبه ی احزانم
مادر گل بی خارم میسوزم و می سازم
ای یاس نبی زهرا بنگر که پریشانم
ای مونس وغمخوارم میسوزم و می سازم
ای گلشن و بستانم هستی تو بهارانم
عشق من و گلزارم میسوزم و می سازم
باشی تو قرار من برگرد که میمیرم
خود را به که بسپارم میسوزم و می سازم
پرویز بیابانی ( بیقرار اصفهانی )
فاطمه جان گریه کردم
تا که رفتی فاطمه جان من برایت. گریه کردم
آشیانم شد چو ویران من برایت گریه کردم
ماه عالمتاب عالم یاس خوشبوی نبی
بعد تو با این یتیمان من برایت گریه کردم
فاطمه یا فاطمه زهرای اطهر
کن حلالم همسرم یاس پیمبر ۲
هر چه می گردم نمی جویم تو را رفتی کجا
تادلم بشکست و ویران من برایت گریه کردم
من علی ام به خدا بی کس و تنها شده ام
تا شدم سر درگریبان من برایت گریه کردم
فاطمه یا فاطمه زهرای اطهر
کن حلالم همسرم یاس پیمبر ۲
ابر رحمت کاش می بردی مرا همراه خود
بعد تو بانوی باران من برایت گریه کردم
( بیقرارم ) از غمت زهرای من جان علی
تاکه رفتی فاطمه جان من برایت گریه کردم
فاطمه یا فاطمه زهرای اطهر
کن حلالم همسرم یاس پیمبر ۲
بیقرار اصفهانی
زهرا (سبک) گل پونه
زهرا رود امشب به دیدار خدایش
مولا نشیند در غم و سوگ و عزایش
مهدی بود صاحب عزا ای اهل عالم
در ماتم اش گریان بود همراه خاتم
ای شیعیان در سوگ او باهم بنالیم
بنالیم
نوحه برای غربت اش باهم بخوانیم
زهرا عزیز مصطفی رفته ز دنیا
آتش زده بر جان ما آه و واویلا
گوید حسین ای مادرم ماه منیرم
ای یاور و همراه من تنها مجیرم
سوگ ات زده آتش به جان و هستی من
ای یادگار جد من زهرای اطهر
زهرا عزیز مصطفی رفته ز دنیا
آتش زده بر جان ما آه و واویلا
شیعه ز داغت (بیقرار) و دل پریشان
بر سینه و سر میزند باچشم گریان
بیقرار اصفهانی
زهرا کجا رفتی
تو آسمون چشمام بارون غم میباره
زهرا کجا تو رفتی دنیا وفا نداره
گشتی جدا تو از ما
یاس نبی و طاها
ای سرو قد خمیده
زهر جفا چشیده
داد از غم جدایی زهرای من کجایی 2
روح تو مثل دریا
رفتی کجا تو زهرا
ای دختر پیمبر
روح و روان حیدر
داد از غم جدایی زهرای من کجایی 2
ای آیه های قرآن
رفتی کجا چه آسان
رفتی به پیش داور
قلبم شکستی آخر
داد از غم جدایی زهرای من کجایی 2
روح منی و ریحان
داد از بلا و هجران
مولا ترا به قربان
من( بیقرارت)ای جان
بیقرار اصفهانی
زهرایم کجا رفت
شب تار است و طفلان اشکبارند
ز سوگ مادر خود بیقرارند
علی گوید که زهرایم چرا رفت
چراغ خانه ام لطف و صفا رفت
خدایا او امانت پیش من بود
پس از فوت پدر هرگز نیاسود
خدایا بی کس و تنها شدم من
اسیر غصه و غمها شدم من
حسن گوید خدایا مادرم رفت
تمام هستی و تاج سرم رفت
شده زینب پریشان روزگارش
خزان گشته گلستان و بهارش
حسین گیرد سراغ مادرش را
صدا میزد دمادم خواهرش را
ببین زینب حسین ام بیقرارم
غریبم من دگر مادر ندارم
بیقرار اصفهانی
در خانه زهرا شکستند
یک روز در خانه زهرا بشکستند
یک روز دگر دست یدالله ببستند
این بستن و خستن کمر عشق شکسته ست
محسن ز چه رو رشته جانش بگسستند
بیقرار اصفهانی
خداحافظ ای زهرای من
خدا حافظ ای شورو سر مستیم
قرارم تو بودی همه هستیم
خدا حافظ ای یادگار نبی
سُرور دلم روح و جان علی
خدا حافظ ای یار تنهائیم
امید من و عشق و شیدائیم
خدا حافظ ای شب شکن ماه من
نفس های خسته که شد آه من
خدا حافظ ای بغض پنهان شده
غمی کهنه دارم که مهمان شده
خدا حافظ ای ساحل آبرو
که طوفان نمودی همه ارزو
کجا با که گویم که تنها شدم
دچار غریبی و غمها شدم
خدا حافظ ای غنچه پرپرم
کجا بعد تو من دگر حیدرم
چه گویم که من (بیقرار) توام
قرارم تو بودی قرار دلم
بیقرار اصفهانی
بیت حضرت علی اصغر (ع)