انجمن بیکاران کتابخون🇵🇸؛
اینجا ایران است، همان سرزمین پر رمز و رازی که سلسله هارا علت نهاده و روی دور نیفتاده است و تسلسل را
ستاره ها نیز دلشان میگیرد، وقتی به ماه می نگرند و خورشید، که اینگونه در فراق هم فراغ را می طلبند. در این میان، فقط زمین می تواند غم دریا را ببیند که در آینه ی خود، عکس ماه را پهن کرده است و زمین اندوه می خورد که خورشید از آن او نیست. خورشیدی که نورش را با گریه ی آسمان در هم می آمیزد و بر زمین می بخشد اما، در فکر ماه می سوزد. آه ای روزگار که تسلسل را دور زده ای و همه را در فراق همدیگر رها کرده ای اما برای خودت می چرخی و می چرخی و کلمات را به کام بازی می گیری که اینچنین خورشید و ماه و زمین و دریا را به پیکار می کشانند. ستاره ها، ناظر رنج پایان ناپذیر آسمان نیز هستند که چگونه می گرید و مهربانی اش را در دوری زمینی که به خورشید چشم دوخته است، می گستراند. طبیعت خود را می طلبد اما دارد در جستجوی خود تلف می شود.
_از نخستین روزهای خرداد هزاروچهارصدوسه
هدایت شده از شرح حال یک پاندای غیرعادی.
این حجم از کثافت چهطور توی اون یه ذره مساحت آمریکا جا شده؟
حس دلتنگی برای کسی که سرجمع یک ماه هم توی زندگیم حضور نداشته، احتمالا هم قرار نیست دوباره ببینمش، ولی خیلی دوستش دارم، انقدر که دلم می خواد همین حالا برم عکسایی که عمه م از من و اون انسان گرفت رو چاپ کنم. تا حالا همچین احساسی داشتید؟ الان این احساسو به خاله کوچیکه ی بابام دارم.
نصف کتابا به شدت چرت و کلیشه ای شده. بچها کتاب خوندن مهم نیست. کتابِ خوب خوندن مهمه. دنبال کتابایی برید که یه چیزی بهتون اضافه کنه (خودمم باید برم). نمی گم داستان و رمان نخونید می گم خوبشو بخونید.
خیلی دنیای کثیفی داریم. خیلی زیاد و با فکرش نمی تونم سعی کنم از زندگیم لذت ببرم و بی خیالش بشم، چون دوست دارم یه کاری انجام بدم برای اینکه این جنایت ها و نسل کشی ها و بازی های کثیف تموم بشه ولی کار زیادی ازم ساخته نیست. هرچی بیشتر می فهمم در کنار پر شدن حفره های اطلاعات قبلی، کلی سوال جدید به وجود میاد، (سوالات پخته تر:)) که هرچقدر بیشتر پیش می رم جلو، مدام پیدا کردن جواباشون سخت تر می شه و ربطش بیشتر!!
pov: تو راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب رو خوندی:
-تخته ی چوبی اعلانات می خوام.
+برای چی؟
_ممکنه یه قتل پیش بیاد.
آدما چطوری می تونن بدون امید به خدا به زندگی کردن ادامه بدن؟ محکم ترین دلیلیه که منو سرپا نگه داشته.
If I could, I would throw you out of my life right now. I'll miss you but doesn't matter.
God gave me life. He knows I tried. I believe in him, He'll help me to the end.
انجمن بیکاران کتابخون🇵🇸؛
دنیا یه پشتی داره که نمیبینیم، نمیذارن که ببینیم.. _ راز تنهایی
اما با اختیار خودت در حق خودت، هرچه که می گویند را میمون وار تقلید می کنی.
_ راز تنهایی
هدایت شده از ˖ درختِ نوزدهساله𓋼 ˖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- زاویه دید مورد علاقهم:)))
*بچههه🥲🤍