جونگ جی آن خیلی شبیه لی جی آن آجوشی من.

یه عمو هم مثل جونگ جین مان نداریم که وقتی بلند صداش بزنیم بیاد دنبالمون یا اینکه به خاطرمون یکی رو بکشه.

وای یکی بیاد رو ساعدم کد سبز بزاره.

الان دارم میرم ببینم تو خونمون جای مخفی داریم توش تفنگ باشه.

به حرف جیمی که فکر میکنم کد بنفشم خوبه ها.

ولی اگه رو به آسمون سه بار بگم جونگ جین مان پیداش میشه؟

حرفمو پس میگیرم اصلا هم شبیهش نیست فقط اسماشون شبیه همه.

من هر لحظه سر فروشگاه قاتلان:الان باید به کی شک کنم؟

منم میخوام قاتل بشم.

چرا الان باید به جونگ مین که فکر میکردم خیلی بچه مثبته قاتل باشهههه؟

الان که فکر میکنم کل قتلای این خانواده سر یه نفره.

توی محدودیت باید از همه چیزای دورت استفاده کنی،هرچیزی که کمکت میکنه زنده بمونی. _فروشگاه قاتلان.

منم یکیو میخوام ازم قاتل بسازه.

جونگ جین مان: قاتلی که از قتل بدش میاد.

البته شاید این نظریه برای موقعی باشه که برای دولت کار میکرده.

دیشب چی زده بودم نوشتم دولت؟ نه یعنی برای یکی کار میکرده.

و سر هر قتلی اینطورین که:امروز نمیمیریم تا نریم جهنم.

همشون با این نظریه موافق هستند به جز بل.

منی که تا قبل دیدن قسمت 7 فروشگاه قاتلان به صورت جدی فکر میکردم جونگ جین مان احساسات نداره ولی بعد قسمت 7 فهمیدم چقدر افسرده و مسئولیت پذیره.

شاید این جزو قضاوت های ما راجب افراد هم باشه.

اونم موافقه.

خب همون طور که از اسم سریال مشخصه این داستانش راجع به قاتل هاست. ------------------------------------------- این سریال نشون داد به هرکی حتی دوستت هم نباید اعتماد کامل داشته باشی. ------------------------------------------ این سریال به درد موقعیتی میخوره که نمیدونید براتون چه اتفاقی افتاده و همچی ازتون پنهان بوده ولی یهویی کلی مشکل میریزن رو سرتون. پایان خبرگزاری فروشگاه قاتلان. -امضا:کیم میسان-

_

رابطه اوه ری جین با داداشش شبیه رابطه دوبونگ سون و داداششه.

اوه ری جین وقتی کنار شین سه گی:جیغ زدن. اوه ری جین وقتی کنار چادوهیون:کیوت بازی در آوردن.