بسم الله الرحمن الرحیم
|| #استاد_در_بیان_دیگران ||
« #هدیه_استاد »
🔸استاد عزیزم در کلاس اخلاق مقدماتی که دو سال پیش برگزار میشد سه توصیه به ما داشتند و فرمودند این هدیه من به شما و اینها را عمل کنید و در آن استمرار داشته باشید.
🔸یکی اینکه فرمودند تا میتوانید رو به قبله باشید.
🔸دوم، دائم الوضو باشید.
🔸و سوم تا میتوانید نمازهایتان را اول وقت بخوانید.
🔸بعد بنده بعد مدتی که ایشان را دیدم گفتم این سه توصیهای که کردید همیشه برایمان مقدور نیست و گاهی ترک میشود.
🔸فرمودند عمدا این امور را ترک نکنید.
__________
#خاطره یکی از شاگردان طلبه از «حضرت استاد»
بسم الله الرحمن الرحیم
|| #استاد_در_بیان_دیگران ||
|| #راه_امام_زمان ||
🔸یک روز استاد به مغازه ما آمده بودند و در حال خرید بودند که والد بنده ایشان را صدا زدند و به استاد مدبر گفتند: این پسر ما امسال حوزه رفته و والدهی ایشان خیلی دلتنگ ایشان میشود.
🔸استاد فرمودند: «راه خیلی خوبی را انتخاب کردند، به مقامات عالی خواهند رسید».
🔸و ایشان را توصیهی به صبر کردند، و فرمودند: «اصلا دلتنگ نباشید؛ راه، راه امام زمان است و دعا کنید که ایشان به درجه اجتهاد برسند.»
و دقائق زیادی مشغول صحبت در این مورد شدند.
_______________________
#خاطره ی یکی از شاگردان طلبه از حضرت استاد
بسم الله الرحمن الرحیم
|| #معرفی_آثار ||
کتاب #یادی_از_معلم_شهید_یوسف_قویم تالیف استاد دکتر غلامرضا مدبر عزیزی در پاییز ۱۳۶۶ توسط چاپخانه فجر اسلام
✔️ #خاطره ای درمورد چاپ کتاب در بیان یکی از دوستان استاد دکتر مدبر عزیزی:
➖ ... ایشان یک کتابی برای شهید قویم نوشتند بنام یادی از معلم شهید یوسف قویم، که اولین نوشته ایشان بود. ایشان [دکتر مدبر] از تهران به فردوس آمده بودند، با ما تماس گرفتند و به خانهشان رفتیم و کتابها را هم خودشان چاپ و آورده بودند. ۱۰۰۰ جلد چاپ کرده بودند.
➖ به ایشان گفته بودم هزینههایش را چطور دادید؟ گفتند برای هزینههایش از کسی کمک نگرفتهام، ماشینی داشتهام که فروختم.
مصاحبهگیرنده: چهماشینی داشتند؟
➖ پیکان داشتند.
مصاحبهگیرنده: چه سالی چاپ شد؟
➖ سال ۶۶ چاپ شد و شهید قویم سال ۶۴ شهید شده بودند.
➖ بعد آنجا به ما گفتند توزیع این کتابها به عهدهی شما؛ من میخواهم به تهران بروم. آن زمان من یادم هست که ایشان دانشجوی دانشگاه تهران رشته فلسفه بودند دوره کارشناسی؛ و اینها را به لطف الهی به جاهای مختلف توزیع کردیم، و ایشان هم اصرار داشت که اگر کسی پول نداد نگیرید، چون من پولش را پرداخت کردهام و هزینههایش را دادهام، و واقعا برای من خیلی سوال بود که کسی بیاید بنشیند و تالیف بکند خاطرات را که بسیار کتاب وزینی است، و معتقدم شهید قویم هم این کتاب تاکید کرده بود.
__________________
بینش مدبر
@BinesheModabber
لینک کانال در ایتا و تلگرام
اینستاگرام:
Modabberazizi_ir