eitaa logo
استاد دکتر غلامرضا مدبر عزیزی
199 دنبال‌کننده
27 عکس
20 ویدیو
9 فایل
در محضر #عارف_بالله #استاد_اخلاق #مفسّر_قرآن_کریم مرحوم استاد دکتر «غلامرضا مدبر عزیزی» رحمة الله علیه @saleh1320 ___________ لینک #تلگرام https://t.me/BinesheModabber صفحه اینستاگرام: modabberazizi_ir ___________
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم || || || || 🔸دو سه سال قبل از فوت‌شان یک روز بنده یک کتابی را به ایشان داده بودم و به ایشان گفتم مطالبش را تایید می‌فرمایید؟ این یک مدتی دست ایشان بود تا اینکه یک شب در مسجد میرزا بعد از نماز که تمام شد ایشان این کتاب را آورده بودند و از داخل ماشین‌شان که در کوچه کنار مسجد پارک بود آن را به من دادند؛ 🔸کتاب را که گرفتم به ایشان گفتم آقای دکتر شما واقعا چیزی هم دیدید بعینه، نه مثل خواب و ...، 🔸بعد ایشان گفتند مطلبی هست که به شما می‌گویم ولی پیش خودتان بماند؛ 🔸 گفتند عنایاتی بوده است. 🔸 گفتم اینکه نشد!، عنایاتی بوده، خب باید باشد، شما بگویید چه عنایاتی؟ 🔸 بعد ایشان دیگر اصرار کردند و قبول نمی‌کردند. 🔸گفتم آقای دکتر به حق چهل، پنجاه سال دوستی و رفاقتی که داریم و شما را به اسم جلاله قسم می‌دهم، اگر چیزی بوده که دستگیری از شما کرده به من بگویید. 🔸 بعد گفتند یکی را برایت می‌گویم. 🔸معلوم می‌شود وقتی می‌گویند یکی را می‌گویم یعنی فقط یکی نبوده بلکه بیشتر بوده. 🔸 ایشان گفتند این سالی که من مشرف شدم حج تمتع _ نمی‌دانم دکتر مدبر گفتند در عرفات یا جای دیگر _ که من بیرون بودم یک دفعه متوجه شدم که گم شده‌ام، اضطراب عجیبی به من دست داد، ناراحت بودم و می‌گفتم حالا چطور چادر را پیدا کنم، همینطور نگاه می‌کردم که دیدم دو تا عرب که چهره‌های خیلی نورانی و قد رشیدی داشتند، لباس سفیدی هم داشتند، به من نزدیک شدند، بعد که‌ نزدیک من ایستادند، به من نگاه می‌کردند و من به آنها گفتم که گم شدم، بعد یکی از آن دو دستش را روی شانه من گذاشت و گفت «شما گم نمی‌شوید»، بعد می‌خواستم تشکر کنم که دیدم خبری نیست، و در یک لحظه دیدم دم در چادرم هستم، آن وقت فهمیدم چه خبر بوده است. 🔸 گفتم آقای دکتر شما از این جمله که گفتند «شما گم نمی‌شوید» چه استنباطی دارید؟ 🔸گفتند من فکر می‌کنم این راهی که انتخاب کردم، این مسیری که ۳۰، ۴۰ سال دنبالش هستم منظور بوده است. __________ خاطره‌ی یکی از دوستان حضرت استاد @BinesheModabber لینک در ایتا و تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم || || || || 🔸یکی از نکاتی که خیلی ایشان را ممتاز می‌کرد این بود که من خاطرم هست یک وقتی خدمت ایشان رسیدیم و گفتم که یک جلسه‌ی خصوصی در رابطه با معارف اسلامی، در رابطه با اخلاق، در رابطه با عرفان، برای ما بگذارید. 🔸 ایشان فرمودند که خب جلسه باید کفی داشته باشد، حداقل یک پنج، شش، نفری باشند تا در حقیقت کلام را بشود منعقد کرد و بشود به آن یک جلسه گفت. 🔸 من هم رفتم تعدادی از دوستانی که واقعا می‌دانستم در این مسایل علاقمند هستند، با آنها صحبت کردم، و خدمت ایشان رفتیم. 🔸 در آنجا ایشان یک نکته‌ای را فرمودند که البته این را در هیچ جای دیگر نفرمودند، به جهت آن کتوم بودن و متواضع بودن شدیدی که داشتند، یک نکته‌ای فرمودند که آن خیلی عظمت ایشان را می‌رساند، چون من معتقدم و همه دوستان و همه کسانی که ایشان را می‌شناسنند، می‌دانند که ایشان به هیچ عنوان غلو نمی‌کردند، حرف نابجایی نمی‌گفتند، در آنجا گفتند که آقایان من حاضرم این جلسه را برای شما بگذارم فقط به شرط اینکه از این تعداد کمتر نشوید، حالا اگر عده‌ی زیادی هم شدند اشکالی ندارد، 🔶 و این نکته را بر زبان آوردند که «من تسلط کامل دارم بر همه‌ی معارف اسلامی، و دیگر چیزی، ابهامی، در معارف اسلامی برای من وجود ندارد، و هر سوالی که کسی بپرسد من جوابی منطقی و عقلانی و کامل برایش دارم.» 🔸این نکته‌ی ایشان بحق هم بود، واقعا ما هر وقت می‌رفتیم و سوالی از خدمتشان می‌کردیم، یک مطلبی را می‌گفتیم، بلافاصله یک جواب‌هایی بسیار عمیق عقلانی و منطقی و عرفانی بیان می‌فرمودند که انسان از هر نظر اشباع می‌شد. ________________ خاطره‌ی یکی از دوستان حضرت استاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم || || || || 🔸ایشان خیلی علاقه‌ی بسیار زیاد و عمیقی به سفر کربلا و زیارت عتبات عالیات، بخصوص حضرت اباعبدالله الحسین داشتند و حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، و خیلی هم در این سفر مقید بودند که باید تحمل سختی‌ها را بکنیم، اعتقاد داشتند که سفر کربلا یعنی سفر سختی‌ها، صبر، سفر تحمل؛ و هر وقت ما می‌رفتیم اول چیزی که می‌فرمودند این بود که هر‌چه سختی در این سفر بیشتر باشد بدانید که امام حسین برای شما میزبانی بیشتری را در نظر گرفته و علاقه‌ی بیشتری به شما دارد که بیایید به خدمت‌شان؛ و هر چه راحت‌تر باشید بدانید که خیلی مورد توجه نخواهید بود؛ لذا همیشه سعی می‌کردند و همیشه این سفرهایی که _ این پنج، شش سفری که _ خدمت ایشان بودیم سفر را با اتوبوس می‌رفتند، خب اتوبوس هم می‌دانید تقریبا دو روز در راه هستیم و آنجا سختی‌های فراوانی دارد؛ ولی با همه‌ی این وجود ایشان تحمل می‌کردند و نشاط عجیبی را در این سفرها ایجاد می‌شد در محضر ایشان؛ خصوصا در این سفرها مقید بودند که با افراد سالخورده، افرادی که توانی نداشتند خدمت بکنند و توجه ویژه‌ای به اینها داشتند و همیشه سفارش می‌کردند که هنر شما این است که در اینجا مواظب این زائرین پیر و سالخورده باشید. ___________ خاطره یکی از دوستان حضرت استاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم || || پسر اخوی ما تقریبا هشت یا ده ساله بود که یک شکم درد خیلی شدیدی گرفته بود و چون آن موقع در سفر به شمال رفته بودند، آنجا او را پیش دکتر بردند؛ دکتر شکم را باز کرده بود چون فکر کرده بود مشکل آپاندیس دارد ولی آنجا به نتیجه نرسیدند. 🔸 نرسیده به مشهد به شدت درد شدیدی این بچه گرفت و تقریبا دیگر به حالت کما رفته بود، و‌ او را به بیمارستان «دکتر شیخ» آوردند و آن جراح آنجا شکم‌ را باز کرد و گفت: این که دیگر کاری از دست من ساخته نیست چون روده‌ها در حقیقت حیاتش از دست رفته، یعنی آن‌ رنگ حیات را ندارد دیگر و تقریبا از بین رفته و در حقیقت بچه دارد از دست می‌رود. 🔸وقتی که دیگر ناامیدی کامل بر همه‌ حاکم‌ شده بود ما زنگ زدیم به ایشان [حضرت استاد مدبر عزیزی] و جریان را گفتیم. 🔸ایشان گفتند: «نگران نباشید‌ من دعا می‌کنم»، و بلافاصله، بلافاصله این مساله جواب داد که اصلا همه آنجا تعجب کردیم، خود دکتر جراح هم تعجب کرده بود که مگر می‌شود یک چنین چیزی! _________ خاطره یکی از دوستان قدیمی حضرت استاد مدبر عزیزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایام آرزوها (دکترغلامرضامدبرعزیزی.mp3
4.28M
___ ﷽ 🔉🔉 || #ایام_آرزوها || « استاد دکتر غلامرضا #مدبرعزیزی » #استاد_اخلاق 🔸🔸🔸🔸🔸 بینش مدبر @BinesheModabber لینک کانال در ایتا و تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم || || || || 🔸من خاطرم هست یک سفر عمره‌ای در خدمت ایشان بودیم؛ 🔸(قبل آغاز این سفر) یک اتفاقی برای من افتاده بود که یک سرگیجه‌ی خیلی عجیبی داشتم، بطوری که با خودم می‌گفتم دیگر نمی‌توانم این سفر را بروم؛ ولی خب چون ثبت نام کرده بودیم حیفم می‌آمد با حضور ایشان (حضرت استاد) من نتوانم این سفر را بروم. 🔸 با همان وضعیت نابسامان و ناجوری که داشتم که دکتر هم توصیه کرده بود که من تحرک نداشته باشم، ولی من با همان وجود حرکت کردم و رفتیم. 🔸 وقتی به سالن فرودگاه رسیدیم، ایشان (حضرت استاد) هم که از مریضی من خبر داشتند و همانطور که نشسته بودیم و منتظر برای سوار شدن در هواپیما، این دست‌شان را گذاشتند پشت سر من، این قسمتی که دکترها می‌گفتند این قسمت مخچه باعث شده که این سرگیجه ایجاد شود، همانطور که نشسته بودیم آهسته سوره حمد را خواندند. 🔸 این را به جرأت بگویم که ما رفتیم مکه و برگشتیم و سفری لذت ‌بخش‌تر و بهتر از این سفر برای ما اتفاق نیفتاد. 🔸می‌خواهم عرض کنم که یک دست شفا بخشی ایشان داشتند. ______ خاطره یکی از دوستان حضرت استاد
شگفتا بی سر و سامانی عشق (دکترغلامرضامدبرعزیزی.mp3
2.04M
___ ﷽ 🔉🔉 || || « استاد دکتر غلامرضا » 🔸🔸🔸🔸🔸 بینش مدبر @BinesheModabber لینک کانال در ایتا و تلگرام
ایمان پر شدن از خدا (دکترغلامرضامدبرعزیزی.mp3
1.44M
___ ﷽ 🔉🔉 || = پر شدن از خدا || « استاد دکتر غلامرضا » 🔸🔸🔸🔸🔸 بینش مدبر @BinesheModabber لینک کانال در ایتا و تلگرام
بسم الله الرحمن الرحیم || || « استاد دکتر غلامرضا مدبر عزیزی رحمة الله علیه » ۱_ محضرش بسیار با صفا و الهی بود. و هم‌نشینی با او یاد خدا را در دل زنده می‌کرد. سیمایش نورانی و ملکوتی بود و صدایی آرام و دلنشین داشت و همواره با متانت و رعایت ادب و احترام سخن می‌گفت. ظاهری بسیار متین و جذاب داشت و در زمستان و تابستان همیشه لباس رسمی معطر و آراسته به تن داشت و با وقار خاصی راه می‌رفت. در روبرو شدن با افراد همیشه تبسمی شیرین بر لب داشت و با همگان با کمال تواضع، ادب و احترام برخورد می‌کرد. در نوشتن نیز خطی زیبا داشت. __________ بینش استاد مدبر @BinesheModabber لینک کانال در ایتا و تلگرام
بسم الله الرحمن الرحیم محتوای کانال : ۱_ مختصری از حضرت استاد ۲_ قطعه‌های کوتاه صوت ۳_ ۴_ ( نکات متنی از بیانات و آثار استاد ) ۵_ ۶_ (توصیه‌های حضرت استاد جهت تشرف به اماکن مقدسه مثل کربلا) ۷_ ( در ادامه ) ۸_ _______________ 🍃 || ||
از شادی های مومن، تامل در آیات الهی، استاد مدبر عزیزی.mp3
5.37M
___ ﷽ 🔉🔉 ✨|| ||✨ ✨ || ۱_ || ✨ « استاد دکتر غلامرضا » ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ بینش مدبر @BinesheModabber لینک کانال در ایتا و تلگرام
بسم الله الرحمن الرحیم || || 🔸مهمترین عاملی که دنیا را رونق می‌بخشد این است که انسان‌ها در غفلت و بی خبری به سر ببرند. 🔸اگر انسان‌ها روزی از غفلت رهایی یابند و عقلشان کامل شود دنیا بی رونق می‌شود؛ 🔸 چون در آن صورت انسان‌ها حاضر نیستند عمر خودشان را صرف رونق بخشی به دنیای ناپایدار بکنند؛ 🔸پیامبر می‌فرمایند: اگر عقل مردم کامل شود دنیا از رونق می‌افتد. ____________________ « حضرت استاد دکتر غلامرضا مدبر عزیزی » ___________________ 📔 ص۸۵ (شرح ابیات و داستانهای حِکَمی، تربیتی، عرفانی از مثنوی معنوی) __________________ بینش مدبر @BinesheModabber لینک در ایتا و تلگرام
بسم الله الرحمن الرحیم || || « عاقل اندر بیش و نقصان ننگرد ز آنکه هر دو همچو سیلی بگذرد خواه صاف و خواه سیل تیره رو چون نمی‌پاید دمی از وی مگو » 🔸پیام مولوی از رهگذر این ابیات این است که نه خوشی دنیا چندان دوام پیدا می‌کند و نه رنج و سختی و ناخوشی دنیا؛ 🔸بنابراین عاقلانه این است که برای هیچ کدام از اینها حسابی باز نکنیم؛ نه بر خوشی‌های آن دل خوش شویم، و نه از ناخوشی‌های آن هراسان و غمگین گردیم. ____________ « حضرت استاد دکتر غلامرضا مدبر عزیزی » ______________ 📔 ص ۹۳ (شرح ابیات و داستان‌های حِکَمی، تربیتی، عرفانی از مثنوی معنوی) ________________ @BinesheModabber لینک در ایتا و تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا