eitaa logo
میم.اُصـانـــلو
166 دنبال‌کننده
71 عکس
4 ویدیو
1 فایل
نشر مطالب تنها با ذکر نام نویسنده، مورد رضایت است. ارتباط با نویسنده: @biseedaa آیدی اینستا: mim.osanlu آیدی تلگرام: @biseda313
مشاهده در ایتا
دانلود
  |‌ | @biseda313 [خطاب با بعض است نه همگی هدف اصلاح است نه تخریب] اَلایااَیُّها البَعضـی! بَعض مسئولین یقه‌شیخی بَعض آقازادگان پشتِ‌گرمی بعض شوهران هیتلرمَنِشی بَعض مهندسان بیوت‌اعیانی بَعض معلمانِ خط‌کشِ‌فلزے بَعض دکترانِ عینکی، از بالابه‌پایین بَعض فرشتگانِ فاخرِ چــادرے بَعض گردانندگان تسبیح نقره‌اے بعض روحانیّون مزیّن به طلادوزے بَعض خَیِّرین توے چشم بالادستی و تخلیــص میکنم به اَلایــــــا اَیُّهَاالصاحب شأن و منزلت کاذبی! خاطرتان مکدّر شده؟ باشد ولیک.. جمع شده‌اند دور یک خـوان موسی‌الرضا و غلام‌سیه‌چرده‌ای! بی‌مدداَحدُالنّاس، دوش‌کشیده‌خرما قَوَّام ترین رجال؛ ولیِّ فاطمه، عَلی! به یک اشاره، جزء‌جزء شدن جِبـال و به خاک افتادن موسی به زمین اَلا یاایهاالمنم‌منم‌ها! بسازید از " خود" جبل‌الطّارق اما.. نمی‌ترسید از کُـــنْ‌فَیکـــون‌‌ترین؟  
    چه دود گُلپـراسپند واجب است؛ این رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ مابین دو چَشم! أَعُوذُ باݪݪّه مِن شَرِّ حَاسِــدٍ إِذَا دارد فوت چَشمِ سِیُّومْ! فوت چَشمِ بَدْ! #موجز_نویس|‌ #چشم_نظر #میم_اصانلو | @biseda313  
  کوچک‌دُختِ‌من؛ به پاس قدکشیدن وجب به وجبت "نیم وجبی جانم" به‌پاس سانت‌به‌سانت‌ فرگونه‌هایت "مو خرمایی جانم" به‌پاس؛ مامان خدا کجاست گفتنت "کاراگاه گجت جانم" به پاس خانمی برای خودت شدنت "مادر به فدایت" برایت تاجی خریده‌ام امروز؛ یک تاجِ استثنائی تاجی که درخورِ گل بودنت باشد!... دُختِ پریایِ من گوشت را بیاور جلو این تاج، یک تاج‌معمولی نیست... عتیقه‌ایست خاکی، ارثیه‌ے دُختِ نبی که دست به دست، نسل به نسل رسیده است به من و حالا به تو!... عزیزِ کوچکم؛ در آینده‌هاے دور، این تاج... مواظب تمام دخترانگی هایت، برای همبازی شدن در باد، یار و مونست و در برابر چشم نانجیبان، محافظت خواهد بود! جانکم؛ اینچنین تاج خارق‌العاده‌اے را چندتا، چندتا دوست داری؟ | @biseda313 اجبار امروز مادران = اکراه فرداے دختران ↓ فرشته‌گونه چادر را معرفی کنیم.‌  
  و سهم من از تو در عیدقربان... مقدارے کف دست می‌تواند باشد به انضـمام پنج استخـوان! | | @biseda313  
  | | @biseda313 گفتم: [ترانه‌ے چشـمان غزل‌خوانت جیــغ زدن یک‌رنگ مـابین لبانت حرکت مچ‌دست و حلـول لاکهایت رقاصی دختـرکی میان گیسوانت منحنی لاینحلِ هندسـه اندامت تلفظ لوندانه‌ے حروف الفبـایت فراز و فرود اصـوات خنده‌هایت ظهور چند عطارے در تاروپودهایت سبک لامذهب راه‌رفتن مدل وارت کودک‌بازیگوش‌درون و اداواطوارت بند‌به‌بند این اوصاف طول‌ودرازت جزئیات زنانه‌ے فاشِ‌ ناپیدایت؛ ازاین‌لحظه، لمحـه، به‌قدر یک نفس فاش من باشد و ناپیداے اغیارت!] نم‌نمک لب‌زدے: [زَوَّجْتُكَ نَفْسی نَفْسی، یعنی‌خودم را، تمام خودم را اشتراک می‌گذارم تنها با شما... و احدے به این‌میثـاق راه ندارد! ] آخرین‌کلماتم به‌همراه انقباض‌رگ: [الهی شعور همسرانه‌ات پُر برکت بیا قسم یادکنیم به کلمه‌ے هم‌سر؛ سرمـــــان برود، قولــــــمان... ابداََ!]  
  در بازی "باسرعت پسرخاله شو" تبحـر خاصی داشت؛ من اما دختر خاله ے تازه کارے که پیش از آزمـودن، اعتماد را خطا می دانست. او به شیطان درس می داد و من درس مولا علـی را پس!... | | @biseda313  
  مَن هُوَ؟ او کیست؟ معشوقه ے یک ماهه ے من و شما؟ یک فنجان درد مهمان باش، روز عاشورا... | @biseda313  
  مَن هُوَ؟ او کیست؟ بدنی بی سر و لبی عطشان؟ بس مختصر مرثیه گفتیم منتها؛ ما فِی البُطونِ سر بر نیزه ها...؟ | @biseda313