📣 #فریاد_عروسکها
تظاهرات بزرگ جهانی در حمایت از مردم مظلوم و بی پناه فلسطین (خصوصا کودکان و زنان)
✅تجمع اصفهان شنبه ۲۷ آبان ساعت ۱۵ پل بزرگمهر.
همراه با پرواز بادکنک ها به یاد ۵۰۰۰ کودک شهید.
لطفاً #رسانه_باشید
─┅════✧✿﷽✿✧═══┅┄
🇮🇷#طرح_مشترک_400_گروه_ولایی
🕯#نذر_فرهنگی_ده_ساله_شهید....
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
🔍☆◁#کنفـــــــرانـــــــــس
📖☆◁#گوهــــر_درخشنــــــده
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
◁جنــــاب استـــــاد #بـــابـــــایی
❏◁سوال
🆔@ilyan313
🗓تاریخ:#پنجشنبه1402/08/25
⏰ســــاعت:18/00
🔮گفتمان#اتحاد_ملی_عمـــاریون
🆔 @ammareyon
🆔 @bisimchee1400
🚫#کپی برداری از #نام_ابتکارات
#طراحی_و_تنظیمات_کنفرانس ها_کپشن ها و#بنرهای_اتحادیه
#عماریون_بدون_اجازه_و_به_هر_نحوی_شرعا_جایز_نیست_و_حق_الناسه
─┅════༅𖣔🌺𖣔༅═══┅─
🔮#اتحــــــــادیه_عمـــــــاریون
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❏◁علامه سید محمّدحسین قاضی طباطبایی تبریزی، فقیه، فیلسوف، عارف و مفسر بزرگ شیعه و اسلام در آخرین روز ماه ذیالحجه °29 ذی الحجه° سال 1321 هـ.ق برابر با اسفند سال 1282 هـ.ش در تبریز متولد شد.
✪ اجداد علاّمه طباطبایی از طرف پدر از اولاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و از طرف مادر از اولاد حضرت امام حسین علیه السلام هستند.
🗯 علامه در سنّ پنج سالگی مادر را و در سنّ نُه سالگی پدر را از دست میدهد و از آن دو اولادی جز ایشان و برادر کوچکترشان به نام سید محمد حسن، کس دیگری باقی نمیماند.
❖ علامه پس از خواندن قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس میشد آثاری چون «گلستان»، «بوستان»، «نصاب الصبیان»، «اخلاق ناصرى»، «انوار سهیلى»، «تاریخ عجم»، «منشآت امیر نظام» و «ارشاد الحساب» را نزد ادیبى لایق، به نام شیخ محمد على سرائى آموخت
⛈ و همه اینها را در مدت شش سال °از سال 1290 هـ.ش، تا سال 1296 هـ.ش° فرا گرفت و علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت.
─┅════𖣔1⃣𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❍◁علامه، در سال 1297 هـ.ش، وارد مدرسه طالبیه تبریز شد. ایشان پس از مرحلهاى کوتاه که توفیق چندانى در علماندوزى نداشت، مشمول عنایت ویژه الهى شد و شور و شوقى دیگر در وجود خویش احساس کرد
❀ و ادبیات عرب، منطق، فقه، اصول، کلام و حکمت را نزد اساتید گرانقدر آن دیار به خوبى فرا گرفت.
🗯 مرحوم علاّمه طباطبایی، معارف الهیه، اخلاق و عرفان را نزد عارف عالیقدر و کم نظیر مرحوم آیتالله سید علی آقای قاضی طباطبائی آموخت
❁ و در سیر و سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بود
⛈ اساتید نقل میکنند که مرحوم علاّمه طباطبایی هر وقت عنوان استاد را به طور اطلاق به کار میبردند، مرادشان مرحوم قاضى بود
─┅════𖣔2⃣𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❏◁گویا در چشم ایشان، تمام اساتید دیگر با وجود همه مقامات علمی و عملی و عظمتی که داشتند، در برابر مرحوم قاضی کوچک جلوه مىکردند
✪ در مجالس عمومى اگر سخن از اساتید ایشان به میان مىآمد، از فرط احترام، نام «قاضى» را نمىبردند و او را همردیف سائر اساتید نمىشمردند.
🗯 سال 1314 بر اثر اختلال وضع معاش، ناگزیر به مراجعت از نجف شده، به زادگاه اصلى خود °تبریز° برگشت و ده سال و خردهاى در آن سامان به سر برد
❖ ایشان در آغاز سال 1325 هـ.ش، پس از ساماندهى نسبى به امور معاش خویش، از اقامت در تبریز روى برتافت و راهى قم شد و خدمات فراوانی در تفسیر قرآن کریم، فلسفه، عرفان و ... انجام داد
⛈ علامه طباطبایی در ابتدای ورودشان به قم به «قاضی» معروف بود، ولی چون از سلسه سادات طباطبایی هم بود خود ایشان ترجیح داد که به «طباطبایی» معروف شود و شاید یکی از علل این امر این بود که نمیخواست همنام استاد خود مرحوم قاضی باشد
─┅════𖣔3⃣𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❍◁علاّمه طهرانی نقل میکنند: «علاّمه طباطبایی، جهانى از عظمت بود؛ عیناً مانند یک بچه طلبه در کنار صحن مدرسه روى زمین می نشست و نزدیک به غروب در مدرسه فیضیّه مىآمد، و چون نماز بر پا مىشد مانند سائر طلّاب نماز را به جماعت مرحوم آیتالله آقاى حاج سیّد محمّد تقى خونسارى مىخواند.
❀ آنقدر متواضع و مؤدّب، و در حفظ آداب سعى بلیغ داشت که من کراراً خدمتشان عرض کردم: آخر این درجه از ادبِ شما و ملاحظات شما ما را بى ادب مىکند!
🗯 شما را به خدا فکرى به حال ما کنید!از قریب چهل سال پیش تا به حال دیده نشد که ایشان در مجلس به متّکا و بالش تکیه زنند، بلکه پیوسته در مقابل واردین، مؤدّب، قدرى جلوتر از دیوار مىنشستند؛
❁ من شاگرد ایشان بودم و بسیار به منزل ایشان مىرفتم، و به مراعات ادب مىخواستم پائینتر از ایشان بنشینم؛
⛈ ابداً ممکن نبود.ایشان بر مىخاستند، و مىفرمودند.. بنابراین ما باید در درگاه، و یا خارج از اطاق بنشینیم!
─┅════𖣔4⃣𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❏◁مرحوم علاّمه طباطبایی دانشمندی بود دارای عدالت، تقوا، تواضع، ادب، زهد، احسان، قناعت، صفا، صمیمیّت، رأفت و دیگر فضایل قرآنی و انسانی،
✪ زیرا وی عمری در خدمت قرآن کریم زندگی کرد و درباره قرآن سخن گفت، نوشت و نشر داد و معارف قرآن در جانش مستقر شده بود و آثار قرآن مجید در سیره آموزنده او مشهود بود
🗯 مجلس او مجلس ادب اسلامی و خلق الهی و سرشار از برکات علمی و معنوی بود و «ترک اولی» کمتر در ایشان اتفاق میافتاد.نام هیچ کس را به بدی بر زبان نمیراند و بدِ کسی را نمیخواست، بلکه خیر و سعادت همگان را آرزو داشت.
❖ مرحوم علاّمه طهرانی نقل میکنند که حالات استاد علاّمه در چندین سال آخر عمر بسیار عجیب بوده است، پیوسته متفکر و درهم رفته و جمع شده به نظر مىرسید؛ و مراقبه ایشان شدید بود و کمتر تنازل مىنمودند
⛈ و تقریباً در سال آخر عمر غالباً حالت خواب و خَلسه غلبه داشت، و چون از خواب بر مىخاستند فوراً وضو مىگرفتند و رو به قبله چشم بهم گذارده مىنشستند
─┅════𖣔5⃣𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❍◁ ایشان در روز سوم ماه شعبان 1401 هـ.ق به محضر ثامن الحجج حضرت امام رضا علیه السلام مشرف شدند و 22 روز در آنجا اقامت نمودند، و سپس به جهت مناسب نبودن حالشان ایشان را به تهران آورده و بستری کردند،
❀ ولی دیگر شدت کسالت طوری بود که درمان نیز نتیجهای نداشت تا بالاخره به شهر مقدس قم که محل سکونت ایشان بود برگشتند و در منزلشان بستری شدند و غیر از خواص از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفتند.
🗯 حال ایشان روز به روز سختتر میشد، تا اینکه ایشان را در قم، به بیمارستان انتقال دادند و در وقت خروج از منزل به زوجه مکرّمه خود مىفرمایند.. من دیگر بر نمىگردم
❁ قریب یک هفته در بیمارستان بسترى مىشوند، و در دو روز آخر، بیهوش بودند تا در صبح یکشنبه هجدهم محرّم الحرام 1402 هجری قمری °برابر با 24 آبان 1360 هـ.ش° سه ساعت به ظهر مانده به سراى ابدى انتقال و لباس کهنه تن را خَلع و به خلعت حیات جاودانى مخلّع مىگردند و در بالا سر قبر مطهر حضرت معصومه علیه السلام دفن میشوند.
─┅════𖣔6⃣𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❏◁یکی از اساتید می فرماید در یکی از روزها که به ترجمه المیزان اشتغال داشتم، قرآن در دستم بود و تفسیر هم در روبرویم قرار داشت.
✪ در این حالت میخواستم کتاب دیگری باز کنم، اما، چون احتمال داشت آن صفحه مورد نظر قرآن بسته شود، قرآن را پشت رو، بر روی زمین نهادم. علامه که این رفتار را دید، بی درنگ قرآن را برداشت و بوسید و به من فرمود: دیگر از این کارها نکنید.
🗯 وقتی که در محضر علامه به آیات رحمت یا غضب میرسیدیم، ایشان دگرگون میشد و گاهی اشک از دیدگانش جاری میشد.
❖ در این مواقع، میکوشید من متوجه نشوم؛ با این حال، در یکی از روزها بیاختیار با صدای بلند گریه طولانی کرد.
─┅════𖣔7⃣𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❍◁روزی به استاد علامه عرض کردم، خاطرهای به نقل از شما شنیده ام؛ خواستم آن را از شخص شما بشنوم، فرمود.. کدام خاطره؟ عرض کردم...جریان شاه حسین ولی. فرمود..
❀ «بله هنگام اقامت در نجف اشرف، هزینه زندگی ام از تبریز میرسید، اما دو سه ماه چیزی نرسید و هر چه پس انداز داشتم، خرج کردم و کارم به استیصال کشید.
🗯 روزی در منزل نشسته بودم و کتابی را مطالعه میکردم که ناگهان رشته افکارم پاره شد و به خود گفتم..تا کی میتوانی بدون پول زندگی کنی؟
❁ به محض این که این فکر از خاطرم گذشت، شنیدم کسی محکم در خانه را میکوبد. را باز کردم. با مردی روبرو شدم، دارای محاسن حنایی و قد بلند. فرم لباسش امروزی نبود، نه لباس آخوندی بود و نه لباس درویشی
─┅════𖣔8⃣𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❏◁پس از سلام به من، گفت: «من شاه حسین، ولی ام. خدای تبارک و تعالی میفرماید.. در این هیجده سال، کی تو را گرسنه گذاشتم که درس و مطالعه را رها کردی و به فکر رزق و روزی افتادی؟..خداحافظ.
✪ به خانه برگشتم و پشت میز نشستم و آن گاه به خود آمدم. به فکر فرو رفتم و سه سؤال در فکرم پدیدار شد.. آیا من برخاستم و با پاهایم به طرف در خانه رفتم؟ دوم، آیا شیخ حسین، ولی گفت یا شاه حسین ولی؟ سوم، ایشان از جانب خدا پیام داد که.. در این هیجده سال، کی تو را گرسنه گذاشتم؟
🗯 در فکر بودم که مبدأ این هیجده سال چه وقت بوده است؟ در مورد سؤال اول اطمینان یافتم که حالت کشف در بیداری بود؛
❖ در مورد سؤال دوم، فهمیدم نام او شاه حسین، ولی بود؛ زیرا پس از این واقعه در تابستان به تبریز رفتم، مانند سابق برای فاتحه خوانی در قبرستان قدم میزدم که ناگاه دیدم بر سنگ قبری نوشته است.. مرحوم مغفور فلان و فلان شاه حسین ولی.. و تاریخ وفاتش سیصد سال قبل از روزی بود که به در خانه ما در نجف اشرف آمد؛
⛈ در مورد سؤال سوم، پس از فکر دریافتم که آغاز هیجده سال، همان وقتی بود که معمم شدم و به لباس خدمتگزاری دین درآمدم. به هر حال، بعد از این ماجرا، از تبریز نامه و هم مخارج معاش رسید.
─┅════𖣔9⃣𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❍◁#کتابهای_استاد علامه
❀(1)..#تفسیر_المیزان
❀(2)..#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
❀(3)..#بدایة_الحکمة
❀(4)..#نهایة_الحکمة
❀(5)..#شیعه_در_اسلام
🗯 المیزان فى تفسیر القرآن معروف به تفسیر المیزان، تفسیر ترتیبی قرآن به زبان عربی است که در ۲۰ مجلد تنظیم یافته است
❁ مولف در آغاز تفسیر مقدمهاى نگاشته و ضمن نگاهى اجمالى که به سیر تطور تفسیر و روشهاى آن دارد.
⛈ روشهای تفسیری قبلی و معاصر خود را نقد نموده دیدگاه خود را درباره روش درست تفسیر شرح مینماید.
¤ او روش تفسیر قرآن به قرآن را شیوه درست تفسیر قرآن میداند و معتقد است روش اهل بیت در تفسیر، نیز همین بوده است.
─┅════𖣔🔟𖣔════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❏◁علامه طباطبائی برای تفسیر قرآن به کمک قرآن، از آیات مجاور آیه که با آیه مورد بحث در یک سیاق قرار دارند بهره میگیرد و در مواردی موضوعات مشابه و مشترك در سوره هاى مختلف را كنار یكدیگر قرار مى دهد و براى درك پیام آیه از آیات دیگر كمك مى گیرد.
✪ ترجمه فارسی کتاب ابتدا توسط جمعی از فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم از جمله ناصر مکارم شیرازی، محمد تقی مصباح یزدی، سید محمدباقر موسوی همدانی، عبدالکریم نیری بروجردی و... در ۴۰ مجلد صورت گرفت،
🗯 ده جلد اول این ترجمه در انتشارت دارالعلم قم و سى جلد بعد در انتشارات محمدى منتشر شد.
❖ پس از آن همین ترجمه توسط بنیاد علمى و فکرى علامه طباطبایى با همکارى مؤسسه نشر فرهنگى رجاء و مؤسسه امیرکبیر در بیست جلد دو بار در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴ چاپ شد.
─┅═══𖣔1⃣1⃣𖣔═══┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅═══✿🍃🔮🍃✿═══┅─
❍◁علامه طباطبايى تالیف و نگارش تفسير قرآن را در سال۱۳۳۳ش برابر با ۱۳۷۴ق آغاز كرد و در۲۳ ماه رمضان ۱۳۹۱ق. برابر با دوم آبان ۱۳۵۰ش. به پايان برد.
❀ نخستین چاپ متن عربی کتاب از سوی انتشارات دار الکتب الاسلامیة در تهران ° ۱۳۷۵ق ° و نیز مؤسسة الاعلمی ، بیروت ° ۱۳۸۲ق و ۱۴۱۷ق°
🗯 و متن فارسی کتاب از سوی مؤسسه دار العلم قم، کانون انتشارات محمدی تهران و دفتر انتشارات اسلامی •وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم• بارها منتشر شده است
اللّهــمَّعَجِّـــلْلِوَلِیِّک الفَــرَج
پـــــــایـــــان
─┅═══𖣔1⃣2⃣𖣔═══┅─