✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت بیست و یکم)
🖋 «علی شریعتی»؛ چقدر قوای ما را، قوای اسلامی را تحلیل بردند و همه را به هم متوجه كردند و همۀ قدرتها را كوبیدند برای اختلاف بین این اهل منبر. داد و قال و اهل محراب چه و دانشگاهی چه و دانشكدهای چه. الآن هم این اختلافات هست. همین اختلافات اسباب این شده كه دشمنهای اصیل شما با دل راحت بخوابند و بگویند الحمدللّه خودشان به جان خودشان افتادهاند و دارند توی سر خودشان میزنند!" (9/8/57،نوفل لوشاتو)
🖋همچنین امام در همان ایام در نامه ای خطاب به فرزندشان سید احمد خمینی می نویسند:" شما در اختلافات بین طلاب و اهل منبر راجع به کتاب و هر چیز دیگر وارد نشوید؛ ان شاءاللّه تعالی خداوند اصلاح میفرماید."(صحیفه امام، ج3، ص18)
🖋در این بین هدفی ها به حمایت حداکثری از این کتاب می پردازند و همه را با دوگانه ی مخالفین و موافقین شهید جاوید تقسیم بندی می کنند. شدت حمایت های آنان از این کتاب به حدی است که پس از آن در بین مردم به "شهیدجاویدی ها" معروف می شوند.
🖋اقدام دیگری که توسط آنها صورت می گیرد ایجاد یک دوگانه جعلی است که موافقین شهید جاوید را انقلابی و حامی نهضت و مخالفین آن را مرتجع و مخالف نهضت مبارزه می داند. این در حالی است که خود این گروه هیچ گونه سابقه مبارزه علیه رژیم شاه را ندارند و تا پیش از این، با پررنگ کردن دشمنی با روحانیت باعث تضعیف جریان مبارزه با رژیم بوده اند.
🖋از سویی دیگر اختلاف علما بر سر محتوای کتاب که یک مساله عقیدتی است بروز می کند و اساسا ربطی به موافق یا مخالف بودن با نهضت مبارزه با رژیم ندارد.
🖋همچنین مخالفت و موافقت با شهید جاوید تبدیل به عاملی برای تسویه حساب هدفی ها با مردم منطقه تبدیل می شود.
🖋 یکی از اهالی قهدریجان در اینباره می گوید: "6ماه با انها بودم. و آقای حاج حسن مرادی در مورد کتاب شهیدجاوید استفتاء کرد و روحانیون نظر دادند که کتاب خوبی نیست وخواندن آن رامنع کردند. و طرفداران شهید جاوید وقتی این عمل را دیدند گفتند خون حاج حسن مرادی مباح است. ولذا من از آنان جدا شدم." (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی 32490097)
ادامه دارد
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
32.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از کارگروه جهاد تبیین ( مجمع جهادگران استان اصفهان)
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت بیستم و دوم)
✅آدرس های غلطی که به قتل آیت الله شمس آبادی منتهی می شود
🖋اگر بخواهیم با نگاه حاکم بر هدفی ها شرایط آن زمان را تحلیل کنیم، یکی از مهمترین کسانی که هم نماد روحانیت سنتی فقهی، هم پیشانی مبارزه با تفکرات انحرافی غروی و هم مخالف کتاب شهید جاوید است، کسی نیست جز آیت الله شمس آبادی!
🖋این درحالی است که بر خلاف ادعاهای سیدمهدی هاشمی در دوران بازداشت در سال 65، ایشان نه تنها حامی رژیم شاه و مخالف نهضت امام نبود بلکه پای چندین اعلامیه ای که در حمایت از مبارزه و مخالفت با رژیم شاه بوده را نیز امضا کرده بود. و اساسا هیچ یک از متهمان و مجریان قتل ایشان نیز، در بازجویی های خود حرفی از مبارزه با رژیم نمی زنند بلکه با تمسک به تفکرات و برداشت های غروی از جمله قضیه خمس او را شایسته کشته شدن می دانند.
🖋در هرصورت قتل آیت الله شمس آبادی تصویب! می شود و محمدحسین جعفرزاده و اسدالله شفیع زاده از مریدان و یاران سیدمهدی هاشمی مسئولیت آن را اجرا می کنند و در اولین روزهای فروردین 55 در حالی که تنها دو روز از بازگشت آیت الله شمس آبادی از مکه می گذرد، ایشان را سوار ماشین خود کرده و خفه می کنند و جنازه ایشان را در جاده های اطراف رها می کنند.
🖋محمداسماعیل ابراهیمی در اینباره می گوید: "4ماه قبل از کشته شدن آقای شمس آبادی در جلسه ای در منزل شفیع زاده یا در باغ هاشمی بود که تصمیم بر کشتن شمس آبادی گرفته شد که آقای هاشمی و جعفرزاده و شفیع زاده و من در جلسه بودیم. دستور قتل از طرف هاشمی داده شد."(بن بست، ج3، ص 70)
🖋پس از دستگیری عوامل قتل و بیش از بیست نفر از "شهیدجاویدی ها" اتفاقات زیادی از جمله ارتباط گیری سیدمهدی با ساواک و تلاش برای انتقال پرونده از دادگستری به ساواک _بر خلاف روند همه مبارزین که می کوشیدند پرونده از زیردست ساواک خارج شده و در دادگستری پیگیری شود_که این نوشتار مجال مطرح کردن آنها را نمی یابد. اما با مراجعه به پرونده ی قتل آیت الله شمس آبادی مشخص می شود که تفکرات منحرف سیدمحمدجواد غروی راجع به روحانیت و فقهای سنتی مهمترین عامل قتل ایشان است.
🖋محمدحسین جعفرزاده که پس از انقلاب نیز از یاران مهدیهاشمی در واحد نهضت های آزادیبخش می شود در بخشی از اعترافاتش می گوید: "من هم که در زندگی خیلی محرومیت کشیده و با زجر درس خوانده بودم وشاهد وضع زندگی خیلی روحانیون بودم که هم خودشان و هم فرزندانشان در ناز و نعمت زندگی می کنند و خمس و زکات مسلمین را به جای اینکه خرج رفاه حال تمام جامعه و فرهنگ جامعه کنند، خرج خودشان می کردند به آنها بدبین بودم و خیلی نسبت به آنها عقده داشتم"(مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد بازیابی 32560026)
🖋او همچنین در بخشی از دفاعیه خود در دادگاه می گوید: "این استحقاق خمس مطمئنا به پاس فداکاریها و جانبازیهای کسانی پایه گرفته که در راه سربلند نمودن مکتب توحید و ولایت از زندگی و کسب درآمد محروم میماندند؛ از قبیل حجر بن عدی و غیره. فلسفه خمس این نبود که اسلام در بین توده های مسلمان یک طبقه مصرف کننده بی خاصیت اجتماعی و فکری بوجود آورد."(پن بست، ج1، ص 48-47)
🖋اسدالله شفیع زاده نیز در بخشی از اعترافات خود در اینباره چنین می نویسد: "عده ای غیر مستقیم ما را تحریک کردند. ما گول خوردیم! اختلافی که آقای غروی با آقای شمس آبادی و بقیه روحانیون داشته. حالا اختلاف چی بوده ما نمی دانیم و ما نسبت به غروی خوشبین بودیم و پیرو او بودیم و غیر مستقیم می گفتند که اگر آقای شمس آبادی و امثال آنها در جامعه نباشند و از بین بروند جامعه صورت بهتری به خود می گیرد."(مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی 32560051)
🖋جالب آنکه آیت الله منتظری دودهه پس از انقلاب در خاطرات خود می نویسد: "بچه های انقلابی تند خواسته بودند او را گوشمال دهند و بترسانند ولی برخلاف میلشان به قتل رسیده بود"(خاطرات آیت الله منتظری، ص 603)
🖋ای کاش آیت الله منتظری که اعتمادی به دادگاه ها و بازجویی های جمهوری اسلامی ندارد، نگاهی به پرونده قتل آیت الله شمس آبادی قبل از انقلاب می کردند تا مثل غالب اوقات، مطالب و منویات مورد نظر باند حاکم بر بیتشان را تکرار نکنند.
ادامه دارد
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان