🛎اشتباه ما این بود.. ❗️ که قابل محاسبه شده بودیم ‌‌.

🔴واکنش مدیر عامل ویراستی به مصوبه رفع فیلتر واتس اپ: 🔹واتس اپ محصول یک شرکت یهودی آمریکایی است. 🔹اسرائیل رسما دخالت واتس اپ در ترور شهید هنیه را تایید کرد!

#روایت_اول ما دیروز وارد لبنان شدیم هوا معتدل ساحلی بود از فرودگاه اومدیم بیرون بارون خیلی شدیدی گرفت و تا آخر شب ادامه داشت شبها هوا سرد میشه چون برق و گاز به‌اندازه کافی در دسترس نیست داخل ساختمان سرده برای خواب باید لباس گرم زیاد و پتو استفاده کرد دیشب منزل خانواده یه شهید رفتیم -که روایتش رو می‌ذارم تو کانال- منزلشون سرد بود 😔 نازحین (آوارگان) که خونه و سرپناه درستی ندارن شبها خیلی اذیت هستند خصوصاً بچه های کوچک، خصوصاً شمال لبنان که آوارگان سوری پناه آوردن در هِرمل‌...😢 تا رسیدیم محل اسکان و به یه خانواده شهید سر زدیم دیگه دیروقت شد و روز اول ما اینجوری گذشت... #مهدونه #۳۱۵

#روایت_دوم دیشب توفیق شد رفتیم منزل شهید عباس حجازی و خانواده شهید رو زیارت کردیم خانواده ای که چون کوه استوار بودند اگر لباس مشکی به تن نداشتند شاید احساس نمی‌کردید که تازه شهید دادن، چون سعی میکردند بی تابی نکنند و در بیان هم بیشتر شجاعانه و مقتدرانه شهادت عزیزشون رو روایت کنند عباس توی ۶ سالگی پدرش شهید میشه 😭😭 با یتیمی بزرگ میشه .... عباس سه فرزند داشت دیشب مادرش می‌گفت : از کودکی نماز شب میخوند سه ماه رجب،شعبان،رمضان رو روزه می‌گرفت خادمی مسجد محله رو انجام میداد... لیست تمام ایتام و فقرای محله رو داشت معروف شده بود به پدرایتام... ⚠️ یه نکته مهممممم: برادر شهید دیشب می‌گفت آخرین تماسی که با من داشت به اسم چند نفر رو نام بردو گفت حواست به این ایتام وفقرا باشه... حتی آخرین لحظات دنیاش به فکر ایتام وفقرا بود نه مسائل شخصی زندگیش🥺 ۲۰ روز قبل از آتش بس شهید میشه و پیکرش بر نمیگرده ... چشم انتظاری یه مادر و همسر و فرزندان عزیزش که... #مهدونه #۳۱۵

#روایت_سوم شهید سه تا فرزند داشت یک پسر تقریباً ۱۰ ساله یک دختر ۱۲ یا ۱۳ ساله و یه دختر حدودا ۸ ساله دختر بزرگ شهید شروع به صحبت کرد گفت بابام خیلی روی حجاب ما حساس بود و وقتی پوشش من کامل شد خوشحال شد بیشتر نتونست صحبت کنه و گریه امانش رو برید و بی تابی فراق و دلتنگی پدر، همه ما رو بی تاب کرد😭 #مهدونه #۳۱۵

#روایت_چهارم راستی می‌دونستید اینجا به مادر شهید چی میگن⁉️ لبنانی ها به مادر شهید میگن «جبل» یعنی کوه⛰ دقیقاً کوه هستن در متن مصیبت و داغی که دیدن مقاوم ایستادن کوه صبر و استقامت✊ کوه معرفت و شناخت کوه فرو خوردن اندوه و مویه پدر شهیدی در ایام شهادت سیدحسن نصرالله خبر شهادت فرزندش رو میدن، میگه الان وقت گریه و زاری و حالت مصیبت زدگی نیست الان وقت مبارزه هست باید ایستاد و مبارزه کرد⚔ #مهدونه #۳۱۵

#روایت_پنجم امروز یه سر به زیارت مقتل سیدالشهدای مقاومت شهید سیدحسن نصرالله رفتیم (هنوز به زبون نمیچرخه بگیم شهید سیدحسن نصرالله 😔) محل زیارت انواع مردم که به عشق سیدالشهدای مقاومت میان زیارت سید🥀💔 بیشتر خواهم نوشت...✍ #مهدونه #۳۱۵

#روایت_ششم 🔺 شهید دکتر سید علی عبدالمنعم به روایت همسر شهید: شهید چهارتا دختر داره که کوچکترین فرزند آن کودک حدوداً ۳ ساله هست.😔 شهید خیلی صبور و حنون بود، حنون یعنی محبتی مانند محبت مادر، محبتی دلچسب و از روی صمیمیت، یک فرد فرهنگی و انقلابی بود و به فقرا کمک می‌کرد و معروف به طبیب الفقراء بود. کم حرف بود اما به جا سخن می‌گفت، هر هفته با جوانان محله جلسه فرهنگی و سیاسی داشته در منزل اهالی لبنان سهره و شب نشینی دارن که دکتر این گعده شب نشینی رو تبدیل به گعده فرهنگی و سیاسی کرده بوده و روشنگری می‌کرده و اهل #جهاد_تبیین بوده است.👌 دکتر می‌گفت سیدحسن نصرالله حکیم بود و زندگی بدون سیدحسن رو تصور نمی‌کرد. 🥀 به من میگفت برا شهادت من دعا کن من دعا میکردم هرچه خیره پیش بیاد نمی‌تونستم برا شهادتش دعا کنم. 🔻 روایت از زبان رفیق شهید که تو گعده باهاش رفیق شده بود: شخص بامحبت بود ما احساس بزرگتر بودن نداشتیم باایمان ترین بود که ما می‌دیدیم مثل برادر بزرگ ما مشکلات ما رو حل میکرد #مهدونه #۳۱۵

عکس با دختر شهید دکتر سید علی عبدالمنعم😔🥀 #مهدونه #۳۱۵

🔹 ادامه روایت هفتم... ▫️ در مسجد فعالیت های اجتماعی داشت. گعده های اجتماعی داشت که برای فقرا کمک میکردند مراسمات برگزار می‌کردند. راغب مهندسی رزمی می‌کرده در جنگ سوریه مجروح شده بود. 🔺 مسئول هندسه منطقه قبل از شهادت راغب شهید میشه و راغب سریع جای اون رو خودش خودجوش پر کرد و منتظر حکم و دستور نبود. مادر و برادر شهید: مراقبت از زیارت اربعین داشت دائماً در زیارت اربعین شرکت میکرد فقط این اربعین اجازه ندادن که حزب الله بره. زیارت امام رضا هم می‌رفت 😢 ▪️ همسر شهید یوسف: میاندار خانواده بود و جمع کننده خانواده بود و محور بود به همه محبت میکرد از کوچک و بزرگ و جوشش داشت. 🔺 برادرزاده راغب: بشاش بود و شوخی میکرد و همیشه با لبخند از ما استقبال میکرد به بزرگ و کوچک محبت میکرد یوسف رفیق ما بود پدر بود برادر بود بالاتر از عمو بود. #مهدونه #۳۱۵

. دکترسیدعلی👆🏻 ۴ تا فرزند دختر داشت و بسیار زندگی پر عشق ✅همسر شهید تعریف میکرد که تحت هیچ عنوانی نماز اول وقت دکتر ترک نمیشد...🤔🤔🤔 ✅ دکتر قلیلُ الکلام بود( کم حرف میزد) ✅ اینقدری حواسش به فقراء بود که بین مردم منطقه مشهور بود به طبیب الفقراء👌🏻 ✅ بعد هرزنمازش برای سید حسن با اشک دعا🤲🏻🤲🏻🤲🏻 میکرد... ✅ نکته مهم جلسات هفتگی جهاد تبیین داشت برای جوانان شیعه وپدری میکرد براشون... ✅ ۵ ماه قبل شهادت میره سوریه به خانمش میگه دعا کن شهید بشم خامش می‌گفت نتونستم این دعا رو بخوام 😭😭😭 گفتم خدایا هرخواسته ایی داره مستجاب کن... وچه خوب مستجاب شد و بدنش تیکه تیکه شد و عاقبت بخیر.... ⚠️ نکته بسیااااار مهم: زندگی بدون سید حسن اصلاااااا براش معنا نداشت😭😭 واقعا هم بعد شهادت سید حسن دکتر توی بیمارستان صحرایی درحین خدمت شهید شدو خوش عاقبت... رابطه من با نائب امام زمان عجل الله چطوره ؟؟؟؟!!!! #مهدونه #۳۱۵

مادر و پسرمسیحی ای که برای اولین بار به مقتل سید حسن نصر الله آمدند ۴ دیماه ۱۴۰۳ #مهدونه #۳۱۵