eitaa logo
بیسیم‌چی
5.4هزار دنبال‌کننده
28.1هزار عکس
15هزار ویدیو
136 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 مردی از جنـــسِ پـــرواز امروز ۱۴ آذر زادروز #شهید_عباس_بابایی است اسطوره شجاعت که با بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز با جنگنده و صدها عملیات موفق، صبح پنج شنبه ۱۵ مرداد ماه ۱۳۶۶ هدف گلوله ضدهوایی قرار گرفت. @bicimchi1
شهیدی که بعد از شهادت گریه کرد... #سید_مهدی هیچگاه پاهایش رو جلوم دراز نکرد جلوی پام تمام قد می ایستاد وتا من نمی نشستم، او هم نمی نشست فقط یکجا پایش رو دراز کرد اونم وقتی بود که #شهید شد... بهش گفتم سید تو هیچوقت جلوی من پاهات رو دراز نمیکردی؛ حالا چی شده مادر؟ یهو دیدم چشمای پسرم به اذن خدا برای چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از چشمانش اومد شاید میخواسته بگه مادر اگر مجبور نبودم جلوی پاهات تمام قد می ایستادم... منبع: کتاب رموز موفقیت شهدا جلد۱ @bicimchi1
ای #شهیدان که جایتان خالیست شور و حال دعاهایتان خالیست بی شما سینه هایمان سنگ است زندگی بی شما چه دلتنگ است شب است و یاد شهدا... #شب_بخیر @bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما عشق شـهادتیم و این باور ماست سربند حسـین‌ابن‌علی بر سر ماست یک جمله‌ی ما امید دشمن را برد #سیدعلی‌خامنه‌ای رهبر ماست #حضرت_آقا #صبح_بخیر @bicimchi1
♦️فوری ♦️فوری حادثه تروریستی دقایقی قبل در چابهار . @bicimchi1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی از محل انفجار امروز در چابهار @bicimchi1
💢تصویر یکی از شهدای حادثه تروریستی چابهار منتشر شد 🔹 شهید مدافع وطن @bicimchi1
📸تصویر دومین شهید ناجا در حادثه تروریستی چابهار منتشر شد شهید #ناصر_درزاده @bicimchi1
🔴 نویسنده کتاب « » این‌ بار کتاب «شهید حدادیان» را می‌نویسد 🔷محمدعلی جعفری: جرقه اولیه این کار از پیام یک مخاطب شروع شد که برایم نوشت: «غرض از مزاحمت؛ یادم می آید زمانی که قرار بود کتاب محسن حججی را بنویسید در شمسه نوشته بودید محمدحسین محمدخانی گرفتارتان کرده بود و از محسن حججی خواسته بودید،کاری به کارتان نداشته باشد،بگذارد روایت کنید و بگذرید... با «عمار حلب» و «قصه دلبری» ما را هم گرفتار کردید... یک جوری گرفتار کردید که تمام زندگی مان بهم ریخت! و چه بهم ریختن شیرینی... خدا میداند با خواندن سربلند چه بر سرمان می آید... حالا که «سربلند» به چاپ رسیده است، میخواهم پیشنهاد دهم گرفتار یک محمدحسین دیگر شوید... یک محمد حسین از جنس دهه هفتادی ها! بدجوری آدم را گرفتار میکند، آنقدر که روضه مجسم شب هشتم میشود برای تمام ماه ها.‌‌..  این محمدحسین با دیگران یک‌فرق اساسی دارد! اگر محمدحسین محمدخانی ما و حاج عمار سوری هاو عراقی ها در قلب حلب به حسین پیوست، محمدحسین حدادیان شب شهادت حضرت مادر،در قلب تهران به دست کسانی اربا اربا شد که ذکر علی علی بر لب داشتند و کینه علی در قلب شان می‌جوشید... محمد حسین را دراویش اسیر کردند، به مسلخ کشاندند، شهید کردند و بعد هلهله سردادند..‌.  محمدحسین حدادیان بدجوری آدم را گرفتار می‌کند... حیف است قلمی که اینگونه این همه  را اسیر حاج‌عمار کرده، محمد حسین حدادیان را روایت نکند...» و تصمیم گرفتم این کار  را انجام دهم و این توفیقی بود که خود شهید نصیبم کرد. 🔷جعفری گفت: در میانه نگارش کتاب هستم و در این کتاب قصه شهادت محمد حسین چهره واقعی دراویش را به خوبی نشان می‌دهد. بسیجی جوانی بود که روز یکم اسفند سال گذشته در شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) به دست اغتشاشگران در خیابان پاسداران تهران به شهادت رسید. @bicimchi1
یا رب ز گناه خویش شرمنده منم بہ هرچه عقوبت هست زیبنده منم غفار تویی ، غنی تویی ،الله تویی بدڪار منم ،گدا منم ، بنده منم الهے با تو دارم گفت و گویے به سویت آمده بے آبرویی من آن ناخوانده مهمان تو هستم همان که بارها پیمان شڪستم #شهید_محمد_سلیمانی #خادم_الشهدا #دستنوشته_شهید #یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات @bicimchi1
عراق در یک محاصرۀ کامل قصد داشت برای بار دوم #سوسنگرد را به‌طور کامل اشغال کند بعد از سوسنگرد، راه برای رسیدن به اهواز هموار بود و اشغال اهواز یعنی از دست دادن همه خوزستان همه مدافعان شهر از پانصد نفر هم بیشتر نبودند شما نمی‌دانید این بچه‌ها در یک روز بارانی در آبان ۱۳۵۹، با چه چنگ و دندانی سوسنگرد را نجات دادند گریه و خنده‌هایشان در هَم آمیخته بود تن خیس و خسته و سر نترس آن سرباز را هیچ‌گاه از یاد نمی‌برم او به دوربین من نگاه نمی‌کرد و چقدر دوست داشتم تصویری از چشمان بی‌خوابش را برای شما می‌آوردم این روزها مادرم سخت بیمار است و هر بار که با او هم‌کلام می‌شوم، بغض گلویم را می‌بندد و حرف‌هایم را بریده بریده برایش می‌گویم اکنون، حال سربازی را که مجالی برای ایستادن در مقابل دوربین من و حرف زدن با من را نداشت، بیشتر می‌فهمم مام وطن با یک سرباز چنین می‌کند درگیرهای خیابانی سوسنگرد آبان ۱۳۵۹ متن و عکس: بهرام محمدی فرد عکاس دفاع مقدس @bicimchi1