مستند از آسمان
ویژه #شهید_روح_الله_صحرایی
جمعه ۱۲ بهمن ماه
ساعت ۱۶
شبکه دو سیما
@bicimchi1
نه همراهی داشت و نه خدم و حشمی...
خانه اش در جنوب شهر بود و از ماشین شاسی بلند و لاکچری خبری نبود هیچ کجا عکسش را بیلبورد نکرده بودند و اسمش را کسی نشنیده بود...
هیچچچ جشنواره ای از او تقدیر نکرده بود و تا حالا روی سن دعوت نشده بود...
اما هیچکدام از اینها او را متوقف نکرده بود او راه نمیرفت #پرواز میکرد بر فراز فرش قرمز قطعه شهدا برای زیارت دو پسر شهیدش...
#مادر_شهیدان
#مهدی_و_محمد_محسنی
نسال الله منازل الشهداء
مادران شهدا غرس کنندگان نهال #شهید هستند...
@bicimchi1
عشق به ولایت در شهید مجید بقایی
با دیدن امام اشک شوق از چشمانش جاری شد...
زمانی توفیقی دست داد تا من و #مجید و تعدادی دیگر از دوستان به دیدار حضرت امام خمینی(ره) برویم. آن روز مجید داخل حسینیه #جماران کنار من نشسته بود و برای دیدن حضرت امام(ره) پر پر می زد...
مرتب هم سوال می کرد که فکر می کنی ما واقعا امام(ره) را می بینیم؟
به نظرت نگاه امام چطور است؟
از حال و روزش پیدا بود که دل توی دلش نیست. اتفاقا آن روز قبل از ورود کنار در حسینیه یک عکس هم انداختیم. حتی در عکس هم هیجان و اشتیاق او برای دیدار حضرت امام (ره) پیداست. آن روز همه وجود مجید از عشق به امام اشباع شده بود. وقتی حضرت امام (ره) وارد شدند مجید شروع کرد به گریه کردن و اشکش سرازیر شد...
خاطره آن روز را هرگز فراموش نمی کنم.
راوی: سردار محمدعلی جعفری
#شهدا
#شهیدمجیدبقایی
@bicimchi1
رئیس بنیاد شهید:
رهنمود رهبری در مورد حفظ هویت و شکل طبیعی گلزارها اجرایی میشود
حجت الاسلام سید محمدعلی شهیدی خطاب به معاونان و مدیران بنیاد شهید و امور ایثارگران تأکید کرد: رهنمود رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر جلوگیری از یکسانسازی و همچنین خارج کردن گلزار شهدا از وضعیت طبیعی به بهانه زیباسازی باید هر چه سریعتر اجرایی گردد و معاونین و مدیران کل بنیاد در ستاد و سراسر کشور باید در کارگروه ساماندهی گلزار شهدا در استانها بر اجرای آن نظارت کنند.
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور با بیان اینکه در همه طرحهای ساماندهی و بهسازی گلزار مطهر شهدا علاوه بر رضایت والدین، همسر و فرزندان شهدا حفظ هویت، شکل و بافت طبیعی مزار شهدا باید مدنظر قرار گیرد گفت: آثار بجای مانده از شهدا و ایثارگران عزیز میراث جاویدانی هستند که باید از آنها محافظت کرد و استفاده از آنها در گلزار مطهر شهدا در دستور کار قرار گیرد.
@bicimchi1
🔴 فــــوری
حادثه تروریستی به ناحیه مقاومتی بسیج در نیکشهر سیستان و بلوچستان
🔸دادستان نیکشهر از حمله گروهک تروریستی جیش العدل، ساعتی قبل به یکی از واحدهای سپاه در شهر نیکشهر خبر داد.
در حمله تروریستی به صبحگاه سپاه در نیکشهر ،🌷مرتضی علی احمدی در این حادثه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و ۶ نفر مجروح این حادثه که حال دو نفر از آنها وخیم اعلام شده است به بیمارستان محمد رسول الله نیکشهر منتقل شدند.
🔸وضعیت مصدومان حادثه تروریستی نیکشهر:
از کل مصدومان ۳ نفر تحت عمل جراحی قرار گرفته و ۳ نفر دیگر تحت نظر درحال دریافت خدمات درمانی و مراقبتی هستند.
@bicimchi1
چرا امام خمینی(ره) نامه مهندس بازرگان را پاره کرد؟
بازرگان نامهای به امام نوشت که با بسمالله شروع نشده بود. بهجای «انقلاب اسلامی» هم از لفظ «انقلاب ایران» استفاده کرده بود.
امام درجا نامه را پاره کردند و فرمودند: «بگویید به ایشان فلانی نامه را پاره کرد. چندبار من به شما بگویم که انقلاب، «#انقلاب_اسلامی» است؟ «انقلاب» در ایران کار نکرد؛ این «اسلام» بود که کار کرد.»
محمدعلی الفتپور
«حاشیههای مهمتر از متن»
(چاپ سوم، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۳) صفحه ۲۳۹.
@bicimchi1
امروز سالروز تولد شهید بهنام محمدی دانش آموز خرمشهری است .
نوجوان ۱۳ سالہ ای ڪه بہ منظور مقابلہ با دشمن و ضربہ زدن بہ آنها بہ شناسایی مواضع عراقی ها می رفت و غنائم و اطلاعات مهمی را با خود می آورد .
بهنام می رفت شناسایی چند بار گفتہ بود:
« دنبال مامانم می گردم، گمش ڪردم .»
عراقی ها هم فڪر نمی ڪردند بچہ ۱۳ سالہ برود شناسایی رهایش می ڪردند ...
یڪبار رفتہ بود شناسایی؛ عراقی ها گیرش انداختند و چند تا سیلی بہ او زدند ...
جای دست سنگین مأمور عراقی روی صورت #بهنام مانده بود؛ وقتی بر می گشت دستش رو روی سرخی صورتش گرفتہ بود؛
هیچ چیز نمی گفت؛ فقط بہ بچہ ها اشاره می ڪرد ڪه عراقی ها ڪجا هستند و بچہ ها راه می افتادند .
«یڪ بار یڪ اسلحہ بہ غنیمت گرفتہ بود و با همان یڪ اسلحہ هفت عراقی را اسیر ڪرده بود .»
#شهدا
#شهدای_دانشآموز
#خاطرات
@bicimchi1
یکی از دوستاش زنگ زد...
علی اصغر با شوق عجیبی بهش گفت: "میدونی الان کجام؟ پیش بابام... دستم رو سرشه، دارم نوازشش میکنم...."
علی اصغر وقتی جنین سه ماهه ای بود، پدرش توی جبهه #شهید و #مفقودالاثر شد؛ ۳۱ سال گذشت تا اینکه پیکر پدر شهیدش پیدا شد و به وطن بازگشت...
وقتی علی اصغر برای اولین بار پدرش رو دید، ازش پرسیدم: چه حس و حالی داری؟
گفت: "همه بچه دار میشن من پدر دار شدم...."
مرا ببر آنجا که بودنت تمام نمیشود...
#شب_بخیــــر
@bicimchi1
گفت: «اعلام کن همه جمع بشن می خوام براشون صحبت کنم»
نگران گفتم: «آقامهدی حرف از موندن بزنی، خودت رو سبک کردیا...
این بنده های خدا از بس سختی کشیدن و برای عملیات امروز و فردا شنیدن، خسته شدن خدا نکرده حرفت رو زمین میزنن شما فرمانده لشکری، خوب نیست اعتبارت رو از دست بدی» ...
یک لبخند روی لبهایش كاشت دست روی شانه ام زد و گفت: «من از خدا یه آبرو گرفتم، همون رو هم خرج راه خودش می کنم تو نگران نباش»...
والسلام عليكم را گفته و نگفته، صدای #صلوات دشت را پر کرد در یک چشم به هم زدن، دورش شلوغ شد؛ شلوغ و شلوغ تر از دور، هرچه چشم چرخاندم نتوانستم ببینمش داشتم نگران می شدم که دیدم روی شانه بلندش کردند بردندش توی دل جمعیت همانهایی که یکصدا ساز رفتن می زدند، حالا یک صدا شعار می دادند:
"فرمانده آزاده، آماده ایم، آماده
فرمانده آزاده، آماده ایم، آماده"
از آن روز دو ماه گذشت تا اولین نیروها رفتند مرخصی...
#شهید_مهدی_زینالدین
@bicimchi1
در شهر راین دو باب مغازهی مشروب فروشی بود که برخی در آنجا قمار هم میکردند. ذبیحالله به دوستانش گفت: باید اینها را تعطیل کنیم. با سنگ به مغازهها حمله کردند و شیشههای آنها را شکستند.
صاحبان این دو مغازه دیگر احساس امنیت نداشتند. خبر آتش زدن مشروب فروشیها در شهرهای دیگر هراس و وحشتی به دلشان انداخته بود. به پاسگاه رفتند و از ذبیحالله شکایت کردند.
مأموران باز هم آمدند و این نوجوان انقلابی را با خود بردند و تا آنجا که توان داشتند او را کتک زدند.
#شهید_ذبیح_الله_قریه_میرزایی
@bicimchi1
#دست_خط...
پیکر یکی از شهدا به نام « #احمدزاده» را که براساس شواهد دوستانش پیدا شده بود، هیچ پلاک و مدرکی نداشت، تحویل خانواده اش داده شد. مادر او با دیدن چند تکه استخوان، مات و مبهوت، فقط می گفت: «این بچه من نیست!» حق هم داشت. او در همان لحظات، تکه پاره های لباس شهید را می جست که ناگهان چیزی توجه اش را جلب کرد. دستانش را میان استخوان ها برد و خودکار رنگ و رو رفته ای را در آورد. با گوشه چادر، بدنه خودکار را پاک کرد. سریع مغزی خودکار را درآورد و تکه کاغذی را که داخل بدنه آن لوله شده بود، خارج ساخت.
اشک در چشمانش حلقه زد. همه متعجب شده بودند که چه شده، دیدیند بر روی کاغذ لوله شده نوشته شده: «احمدزاده».
مادر آن را بوسید و گفت: «این دست خط پسرم، این پیکر پسرمه، خودشه.»
@Bicimchi1
از شهدا یاد بگیریم...
#سردار_شهید_رحمتالله_اوهانی
دستگیری از بینوایان
رحمت دلی پر از عاطفه داشت...
دریای مهربانیها ...
در هر منطقهای اردو میزدیم، رحمت سر فرصت مناسب دنبال بادیه نشینان و فقرای آن منطقه میرفت ...
با شور و شوق وصف نشدنی هم از نظر مادی و هم معنوی در خدمت فقرا بود ...
پنجشنبهها سعی میکرد به نزدیک ترین شهر، خود را برساند و خرید برای عزیزانی که شناسائی کرده بود بکند و عصر با چهرهای گشاده و مطلوب، میهمان محفل آنان میشد و هدایا را تحویل میداد...
بعد از #شهادت این سردار مهربانیها، چندین خانواده بی بضاعت در پادگان شهید باکری پیش ما آمدند و ابراز میکردند با شهادت رحمت بچههای ما یتیم شدند ...
#بازمانده
بیایید مثل شهدا عمل کنیم...
برای شادی روح شهدا معصیت نکنیم...
@bicimchi1