بیسیمچی
بسم رب الشهداء و الصدیقین
هزار تومانی که بوی شهادت میداد:
پس از اتمام مرحله اول کربلای ۵ به هر کدام از بچه های گردان ۴۰۹ به عنوان تبرک ،هزار تومان هدیه داده بودند...
#حمیدرضا در بازگشت به خانواده آن هزار تومان را که با خود آورده بود با خوشحالی به مادر بزرگ داد و گفت: "مادر جان این پول مقدس و پاک است اگر ان شاءلله در جبهه به
#شهادت رسیدم با همین هزار تومان برایم کفن بخرید و مرا دفن کنید تا جامه آخرت ام پاک و حلال باشد"
چند روز بعد آرزوی حمیدرضا مستجاب گردید و آن هزار تومان بخشی از هزینه غسل و کفن او شد...
صدای گریه اش را که شنیدم به طرف مادر بزرگ رفتم و دیدم که دفترچه ای توی دستانش هست و مدام می بوسدش و گریه میکند و صورتش را با آن تبرک میکند و #روضه میخواند اولین بار بود که دفترچه اش را میدیدم فقط دورتادورش خونی بود، طوری که وصیت نامه قابل خواندن باشد دیدم جای ترکش را که از صفحاتش گذر کرده بود درست روزی که به شهادت رسیده بود، وصیتش را نوشته بود و در جیبش گذاشته بود جایی که ترکش خورده بود و این وصیت نامه اش:
بسم الله الرحمن الرحیم
اِنَّ الذّینَ تابوا ربّنا الله ثُمَّ استَقاموا تَنَزَّل عَلَیهم المَلائِکة فَلا خَوف علیهم و لا تحزن...
باسلام و درود بی کران به مولا و سرور شهیدان آقا اباعبدالله الحسین و فرزند بزرگوراش حجة بن الحسن(عج)...
به درستی که به حقیقت یکایک سلولهای بدنم گواهی بر وحدانیّت الله و گواهی بر رسالت بزرگ منجی بشریت حضرت خاتم النبی محمد(ص) و گواهی بر امامت شیر خدا حضرت علی(ع) می دهم...
بارالها تو را سپاس میگویم که به من معرفت حقیقت وجودی خود را عطا کردی تا در این معرفت که راه هدایت بندگان خاص مقرب تو است به وصال تو دست یابم خداوند پدر و مادرم را بیامرزد که آنان وسیله ای بودند برای هدایت من به سوی تو...
سفارش من در این موقعیت حساس تنها این است که به والله قسم میخورم آنانی که اکنون از جنگ خود را به دلایل بنی اسرائیلی کنار میکشند، فردای قیامت نامه عملشان را به دست چپ آنان خواهند داد لحظه ای به اعمالتان فکر کنید و یقین داشته باشید که روزی خواهید مرد پس چه بهتر که این مرگ شهادت در راه معبود باشد...
مادرم امیدوارم مرا ببخشی که بدون خداحافظی از آغوش پر محبتت رفتم و سفارش من به برادران این است که حسین وار زندگی کنند و به خواهرانم این است که تا میتوانند راه فاطمه زهرا و زینب سلام الله را پیشه خود سازند...
خداوند به شما صبر عدم وجودم را در میان شما عطا کند خداوند پاداش همه آنانی را که در راه خدا کار میکنند را شفاعت محمد(ص) و خاندان او قرار دهد...
#شهید_حمیدرضا_صلواتیان
@bicimchi1
📢 فوری | هماکنون در حال برگزاری است
🔻 جلسه ویژه بررسی اقدامات و امدادرسانیها به استانهای سیلزدهی کشور در حضور حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی
👈 در این جلسه معاون اول رئیسجمهور، رئیس سازمان برنامه و بودجه، وزرای کشور، نیرو ، جهاد کشاورزی، راه، مسکن و شهرسازی، بهداشت، رئیس سازمان هلال احمر، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، فرماندهان کل سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی، روسای بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام (ره) و کمیته امداد امام خمینی حضور دارند. ۹۸/۱/۱۳
📷 اخبار و تصاویر تکمیلی به زودی در KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
از حرا آیات
رحمن و رحیم آمد پدید
با نخستین حرف
قرآن کریم آمد پدید
صوت ”اقراء باسم ربک”
می رسد بر گوش جان
یا که از غار“حرا”
خلق عظیم آمد پدید
#عید_مبعث_مبارک
@bicimchi1
حاج #سید_فضلالله_محمدی معروف به «سید سقا» هم به دیدار حق تعالی رفت...
شادی روحش صلوات
آیین تشییع: پنجشنبه ۱۵ فروردین ۹۸ از ساعت ۹ صبح همراه با قرائت زیارت عاشورا و اقامه نماز میت توسط حجت الاسلام سید محمدحسن ابوترابی در مسجد امام حسین(ع) در ادامه تدفین پیکر سید سقا در قطعه ۷۳ بهشت زهرا(س) تهران
@bicimchi1
بِسْم الله
یكم:
این بچه های جهادگر مثل پیامبری هستند كه از دل انقلاب اسلامی به نقاط محروم مبعوث میشوند و تاریكی ها را روشن میكنند ورزقان و كرمانشاه و آق قلا و پلدختر هم ندارد پایشان كه به معركه باز شود معجزه میكنند به آب بزنند، رود میشكافد به آتش بزنند، گلستان میشود
دوم:
همه جا پر شده از فراخوان سفر جهادی به خانه ی مردم آب افتاده
مثل دل من كه آب افتاده برای یك سفر جهادی مثل همان روزها كه تو بودی یادت رفته؟
سوم:
فردا سالگرد رفتن توست خسته از سفر جنوب بودی دورَت بگردم كوله ات را دوباره بستی برای دمشق بی تو سه سال است حالا كه معركه ی سوریه جمع شده یك سری به شهر و دیار خودت بزن سیل شهرآشوب شده مثل نبودنه تو
چهارم:
به خانه ی خودت مبعوث شو یك سفر جهادی بدهكاری
كي شعر تر انگيزد خاطر كه حزين باشد...
#پست_اینستاگرامی_همسر_شهید_بلباسی
#جامانده_خانطومان
@bicimchi1
بیسیمچی
#شهید_ابوالحسن_کریمی
۱۳ فروردین ۱۳۶۵ سالروز شهادت مظلومانه حاج ابوالحسن کریمی دردشتی، طلبه و از نیروهای انقلابی لاهیجان که پس از انقلاب برای مدتی فرماندار این شهر و دادستان کل گیلان بود...
این مرد خدا به رگبار گلوله منافقین جلاد به شهادت رسید....
حضرت آیتالله امام خامنهای، هفدهم فروردین ۶۵ به مناسبت شهادت شهید کریمی و یادبود سه شهید دیگر استان گیلان در همان سال، شهیدان کاسب قانع، علینیا و علیرضانژاد، که نزدیک به همان ایام به دست منافقین به شهادت رسیده بودند، پیام تسلیتی خطاب به آیتالله قربانی امام جمعه لاهیجان نوشتند، بخشی از آن پیام به این شرح است:
"با تأسف و تأثر اطلاع یافتم که دست مجرم ایادی نفاق به خون بیگناهی دیگر آلوده شد و این بار عنصر عزیز و شریفی هدف خیانت منافقین پلید و نابکار قرار گرفته که سوابق روشن انقلابی او در سالهای اختناق رژیم ستمشاهی و نیز فعالیت دلسوزانه و خستگی ناپذیر او پس از پیروزی انقلاب، بر همه مردم آن منطقه آشکار است. این چهارمین جنایت خونین مزدوران پست و نوکرصفت و خفّاشان خورشیدستیز در ظرف چهل و پنج روزی است که از حضور پرشکوه مردم استان گیلان و مخصوصاً ناحیه شرق آن استان در صحنه های گوناگون انقلاب می گذرد منافقان کوردل با این حرکات دزدانه و عاری از شهامت می خواهند حقد و کینه خود را نسبت به مردمی ابراز دارند که ظرف مدّتی کوتاه، هزاران جوان خود را در خیل راهیان کربلا به جبهه های نبرد اعزام کرده و کاروان عظیم و گرانبار هدایا را به سوی رزمندگان گسیل داشته و در استقبال از برادر و خدمتگزار خود، آن صحنه های پرشور و پرحماسه را پدید آوردند. اینجانب، شهادت برادر متعهّد و عزیز #ابوالحسن_کریمی و دیگر شهدای یک ماه و نیم اخیر را به جناب عالی و همه مردم شرق استان گیلان و بخصوص به خانواده های ارجمند و گرامی آنان تبریک و تسلیت می گویم و توفیقات همگان را از خدای متعال خواهانم."
۱۳۶۵/۱/۱۷
@bicimchi1
یاران به بسم الله گفتن
رد شدند از آب
من ختم قرآن کردم و
درگیر مردابم....
#شب_بخیر
@bicimchi1
#لبخندهای_خاڪی
در سالهای دفاع مقدس چای مرهمِ خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند
روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت(فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ)بودیم که در آن صحبت از کنترل مناطق عملیاتی بود.
حاج همت به آقا مهدی گفت:
نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها سخت میگیرند و اجازه نمیدهند راحت عبور و مرور کنند مگر ترکی بلد باشند...
آقای مهدی در پاسخ گفت:
شما یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟!
حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را میشناسم حتی حدّ خط لشڪر عاشورا را هم میشناسم!
آقا مهدی با تعجب پرسید: چطور چگونه میشناسید؟
حاج همت در جواب گفت:
شناختن حد و حدود لشکر شما
کاری ندارد، اصلاً مشڪلی نیست!
هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه کتریهای چای لشکر شما روی آتش میجوشد...
همگی خندیدیم...
#سرداران_دفاع_مقدس
#شهید_حاجابراهیم_همت
#شهید_مهدی_باکری
@bicimchi1
بِه او کِه نیست بِرِسانید ، دِلَم تَنگ است
#آرامش_قلب_مادران_شهدا_صلوات
@bicimchi1
امام رضا(ع) او را عاشق بود
یا او امام را عاشق!؟
پسرش مجتبی گم شد، توی حرم امام رضا(ع)...
شب تا صبح تمام حرم رو گشت،
صحن ها رو یکی یکی دید، از همه خادم ها پرس وجو کرد، همه کلانتری های اطراف حرم رو سر زد اما پیدا نشد که نشد
دم صبح، خسته و ناامید رفت ایستاد جلوی ضریح، اشکش سرازیر شد
زیر لب گفت: آقــا دیگــه نمےآیم…
این رو گفت و سرش رو انداخت پایین و اومد بیرون، پاش رو هنوز از درب اصلی صحن بیرون نذاشته بود که چشمش افتاد به مجتبی، دست در دست مادرش، می اومد سمت او….
#شهید_مجید_پازوکی
#جستجوگر_نور
@bicimchi1
پرنده ها در بهشت زهرا پایین می آیند روی سنگها و قاب ها می نشینند و آرام شروع می کنند به فاتحه و ذکر...
اما امان از لحظه ای که لنز دوربین را حس کنند حالا هر دوربینی...
به آنی همه شان بلند می شوند و از قابت فرار می کنند
پرنده ها اهل ریا نیستند...
#شب_زیارتی_سیدالشهداء
#حرم_شهدا
@bicimchi1