eitaa logo
بیسیم‌چی
5.4هزار دنبال‌کننده
26.3هزار عکس
13.6هزار ویدیو
133 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
ما پاسدار و بسیجیِ خشڪ و خالے نمےخواهیم: پاسدار و بسیجے باید: مڪتبے، ایدئولوژے و عقیدتے باشد. واے بر ما! واے بر پاسدار ما! واے بر بسیج ما! اگر روزے برسد ڪه فقط نظامے صرف باشد... #شهید_حاج_ابراهیم_همت @bicimchi1
به سوی من بیا! نبینمت که غریبی! بیا در آغوشم کدام خانه سزاوار توست جز وطنت؟ #جاویدالاثر_متوسلیان @bicimchi1
به زبان نمی‌آورد دلتنگــــی اش را رسم ِ پدرها چنین است دلتنگ ‌اند اما در سڪوت... #پدر_شهید #شب_بخیر @bicimchi1
به یاد آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست... دل خسته ایم، عطر اویس قرن کجاست؟ یوسف ندیده ایم، بگو پیرُهَن کجاست؟ سر روی دست آمده ....اما بدن کجاست؟ کرب وبلا کجاست؟ زمین یمن کجاست؟ #هرکجا_هست_خدایا_بسلامت_دارش اللهم عجل لولیک الفَرَج #صبح_بخیر_یار_مسیحایی_من @bicimchi1
ای جان چو رو نمودی جان و دلم رُبودی.... #جاویدالاثر_محمدحسین_مومنی @bicimchi1
سپاه، بسیج و ارتش و ناجا ، هلال احمر و مردم خیلی وقته آمده اند این تابلو رو برای مسئولین نصب کنید @bicimchi1
پرستارِ خانه: از بچگی علاقه ی زیادی داشت به پزشکی؛ کمکهای اولیه رو یاد گرفته بود از پانسمان سوختگی ها و زخم ها گرفته تا تزریقات؛ شده بود پرستار خونه؛ کتاب های پزشکی قدیم یا جدید رو که به دستش می اومد، مطالعه می کرد برای خودش یک پا متخصص شده بود برامون طبابت هم می کرد؛ مثلا اگه می گفتی: «آقا من معده م این طوری درد میکنه» می گفت: «شما میوه زیاد خوردین حالا باید فلان چیز رو بخورین» جنگ که شد با وجود علاقه ی زیادش به پزشکی، راهش رو کج کرد و رفت جبهه... راوی: پدر شهید #شهید_مجید_زین‌الدین @bicimchi1
در همین راستا سلبریتی های باشرف!! حمایت معنوی ایران از یمن را بشدت محکوم کردند! @bicimchi1
#دستور_سرلشکر_سلیمانی_به_ستاد_باسازی_عتبات_عالیات سرلشکر قاسم سلیمانی: با توجه به پیش‌بینی‌ها در گسترش خطرات و آسیب‌ها برای مردم و افزایش دامنه نیازها در شرایط پیش رو،  اینجانب و سایر فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس ، با همکاری ستادهای عتبات عالیات و اربعین مراکز استان‌ها، بر خود وظیفه می‌دانیم سایر امکانات، ظرفیت‌ها و تجارب موجود از جمله در موکب‌های خدمت‌رسانی به زائران اربعین حسینی را با هماهنگی و همراهی مجموعه‌های مسئول فعال و در صحنه؛ ساماندهی و با گسیل و استقرار آن از هفته آینده و به مدت یک ماه در مناطق در معرض #سیل و تا هنگام عادی شدن وضعیت، به کمک مردم شهرهای پلدختر، سوسنگرد، بستان و دیگر نقاط بشتابیم. ۹۸/۱/۱۶ @bicimchi1
اولین عید بعد از ازدواجمان که لبنانی ها رسم دارند و دور هم جمع می شوند‌، #مصطفی در موسسه ماند نیامد خانه پدرم... آن شب از او پرسیدم: دوست دارم بدانم چرا نیامدی؟ مصطفی گفت: الان عید است خیلی از بچه ها رفته اندپیش خانواده هایشان اینها که رفته اند، وقتی برگردند، برای این دویست سیصد نفری که در مدرسه ماندند، تعریف می کنند که چنین و چنان؛ من باید بمانم با این بچه ها ناهار بخورم، سرگرم شان کنم، که این ها چیزی برای تعریف کردن داشته باشند... گفتم: خب چرا مامان غذا فرستاد نخوردی؟ نان و پنیر و چای خوردی؟ گفت: این غذای مدرسه نیست... گفتم: شما دیر آمدید بچه ها نمی دیدند شما چی خورده اید... اشکش جاری شد و گفت: خدا که می بیند... #شهید_مصطفی_چمران خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر صلوات @bicimchi1
#حرّ_جبهه ها سردار الله کرم: "شب عملیات بود و من هم فرمانده گردان عملیاتی، داشتم آخرین تذکرات را به رزمندگان می‌دادم که در میان صحبت‌هایم دیدم شهید «علی جنگروی» کفش‌هایش را درآورده و به سمت گردان می‌آید شهید جنگروی را صدایش کردم و گفتم: «تو مسئول تبلیغات تیپ هستی، چرا به این‌جا آمدی؟ تو بایستی به رزمندگان قرآن آموزش بدهی» شهید جنگروی که پشت لباس نوشته بود«یا جنگ، یا زیارت»؛ گفت: «وقتی سر بریده سیدالشهدا(ع) بر سر نی قرآن خواند، تو می‌خوای جلوی رفتن یک قرآن خوان به جنگ را بگیری؟» گفتم: «حالا چرا کفش‌هایت را درآوردی؟» گفت: «من می‌خواهم «حُرّ» امام حسین(ع) باشم و جز شهادت چیز دیگری نمی‌خواهم» گفتم: «چرا حر را انتخاب کردی؟» گفت: «مسئله هر کسی با خودش است، من می‌خواهم امشب این‌گونه به شهادت برسم» #شهید_علی_جنگروی @bicimchi1
تا آنجا پیش خواهی رفت که دوست شهیدت نمیگذاردبمیری.. آخر#شهیدت میکند... #شهیدان_مدافع_حرم #سجاد_طاهرنیا_و_رضاالوانی #یاد_کنید_شهدا_را_با_ذکر_صلوات... #شب_بخیر @bicimchi1
عاشق همیشه در پی معشوقه می‌دَوَد! باید اُویس بود و بسوی تو بار بست #شهید_یاسر_شمص #حزب‌الله‌لبنان #صبح_بخیر @bicimchi1
معلم خوب از معبر حرفهایش درهای بهشت را باز میڪند بہ روی شاگردانی ڪہ در ملڪوتِ قلب او آمادهٔ درس گرفتن هـستند سلام بر معلمانی ڪہ راههای آسمان را به شاگرانشان نشان دادند سلام بر شهدا؛ معلمان مکتب شهادت @bicimchi1
همسر شهید محمد جنتی: "محمدآقا دو تا آرزو داشت که به این دو تا آرزوش رسید یکی اینکه #شهید بشود دومی اینکه پیکرش به ایران برنگردد... که به این دو تا آرزوش در سوریه رسید..." 16فروردین سالروز شهادت شهید مدافع حرم، جاویدالاثر #محمد_جنتی گرامی باد. @bicimchi1
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست.... @bicimchi1
💢‌فرمانده مرزبانی کل کشور و پسرش یک آقا و آقا زاده واقعی... 🔹پدر درحال حراست و حفظ امنیت مرزها و پسرش در آق قلا به عنوان نیروی بسیجی، مردمی وجهادی درحال خدمت به مردم! @bicimchi1
#آقا_رضا خیلی مهربون و دلسوز بود همیشه به فکر نیازمندان بود و دوست داشت به طرق مختلف کمک کنه... بعد مأموریت اولش که از سوریه برگشته بود، به من گفت: "خانم! دوست دارم هفته ای یه بار یه غذای درست و حسابی بگیریم و بریم خونه نیازمندی با هم سر یه سفره بشینیم و غذا بخوریم براشون یه مقدار پول هم بذاریم" پ.ن: «چه خوب میشه که شهدا رو الگوی خودمون قرار بدیم» روایت: همسر شهید #شهید_مدافع_حرم #شهید_سیدرضا_طاهر @bicimchi1
دلگیرم امشب ای خدا #ویرانه گشتم این شعر را با خط خون بر دل نوشتم: من ماندم و گوشه دلی تنگ با دفتر خاطراتی از #جنگ ای جنگ چه شد که قهر کردی درکام #امام زهر کردی ای مرز میان مرد و نامرد گر مرد رهی دوباره برگرد... . #لباس_خاکی_ها #شب_بخیر @bicimchi1
گردان بانوان نانوای شهر شهیدپرور خانوک از توابع شهرستان زرند اقدام به پخت 3 هزار قرص نان محلی کرمانی برای ارسال به سیل‌زدگان کردند. @bicimchi1
شعبان رسیـــــد و عطرت زمین را فرا گرفت مولانا یا صاحب الزمان(عج) حلول ماه شعبان مبارک @bicimchi1
#بدون_شرح.... #بسیجی_اراکی #خداقوت_دلاور @Bicimchi1
آفتـاب دیگرند اینان ڪہ روزِ خصم را تیـره می‌ســـازند... چون از کوه سر بَر می‌کشند... پ.ن: رزمندگان گردان موسی بن جعفر لشکر۱۴ امام حسین عملیات والفجر ۱ @bicimchi1
ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺣﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺟﺮﺍﺣﺖ ﻧﻌﻤﺖﺍﻟﻠﻪ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺯ ﻧﻮﺷﯿﺪﻥ ﺁﺏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﻭ که ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺗﺸﻨﮕﯽ ﺯﺟﺮ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪ روی کاغذ می ﻧﻮﺷﺖ: "ﺟﮕﺮﻡ ﺳﻮﺧﺖ، ﺁﺏ ﻧﯿﺴﺖ؟" #ﺷﻬﯿﺪ_ﻧﻌﻤﺖ‌ﺍﻟﻠﻪ_ﻣﻠﯿﺤﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻫﺸﺘﻢ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻭﺍﻟﻔﺠﺮ ﻫﺸﺖ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﺎﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﺍﻧﻪ ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻌﺜﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﺮﺍﺣﺎﺕ ﺷﺪﯾﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﻫﺸﺖ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ 6 ﺍﺳﻔﻨﺪ 1364 ﺩﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻪ #ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ. ﺗﺼﻮﯾﺮ فوق ﺩﺳﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺩﺳﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﯼ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ است ﮐﻪ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺗﮑﻠﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻗﻠﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﺩ... @bicimchi1
گوشی #محسن که زنگ می خورد، با دیدن شماره حرم خوشحال میشد اکثر تلاوتهاش هدیه به امام هشتم علیه السلام بود تلاوت و اذان صبحهای چهارشنبه حرم مال محسن بود خودش این روز و ساعت را انتخاب کرده بود و به خودش می بالید که روز زیارتی امام، خادم حضرت شده.... سه شنبه شب ها ساعت یک می رسید خونه آن روزها سربازیش، دانشگاهش، تلاوت ها و تدریس هایش حسابی رمق محسن رو می گرفت سه شنبه شب ها اما نشاط و نیروی دیگری می گرفت مامان تا اون وقت شب بیدار می موند تا محسن رو نمی دید چشمش روی هم نمی رفت همان طور که بساط شام رو پهن می کرد بهش می گفت: از ساعت شش صبح می دوی تا ساعت یک نصفه شب ساعت دو و نیم هم که می ری حرم آخه تو خواب و استراحت لازم نداری؟! اقلا تلاوت صبح چهارشنبه رو بعد از ظهر چهارشنبه می انداختی... محسن با خنده می گفت: نمی دونید مامان یه روز بلند شین سحر با من بیاین حرم تا بدونید یه لذتی داره سحر از خیابون طوسی بندازی بری حرم، چهارشنبه روز آقاست من این توفیق رو با هیچی عوض نمی کنم... چند دقیقه به اذان صبح، صدای تلاوت محسن از بلندگو های حرم راه خودش رو می گرفت از راسته خیابان طبرسی می گذشت و می پیچید توی کوچه جوادیه مامان می رفت توی حیاط می نشست چشمش به ستاره های سحر بود و گوشش به صدای محسن... #شهید_محسن_حاجی_حسنی_کارگر #شهید_مظلوم_منا @bicimchi1