eitaa logo
بیسیم‌چی
5.3هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
16.6هزار ویدیو
139 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
نصیحت جالب فرمانده تابستان 1363 اردوگاه بستان – گردان ابوذر لشکر 27 محمد رسول الله (ص) یکی از روزها، برادر "علی زندی" فرمانده گروهان، ما را جمع کرد و گفت که باید برای مرخصی به تهران برویم. او نصیحت بسیار جالبی کرد. درحالی که تکه‌ای قند بین انگشتانش گرفته بود، آن را بالا آورد و گفت: "برادرا خوب دقت کنید. این یک تکه قنده. سفید، محکم، شیرین و زیبا. ولی اگر همین قند به ‌ظاهر محکم را بیندازید توی یک لیوان آب، نمی‌تواند خودش را نگه دارد و به ‌سرعت حلِّ آب می‌شود. خوب حواس‌تون را جمع کنید. الان که دارید از این فضای معنوی جبهه جدا می‌شوید و به شهرهاتون می‌روید، وقتی وارد جامعه شدید، خیلی مراقب باشید که مثل قند نباشید که حلّ جامعه شوید، سعی کنید مثل آب باشید و جامعه را در خودتان حلّ کنید." اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا حمید داودآبادی اسفند 1399 @Bisimchi10
سالروز شهادت پاسدار رشید اسلام فرازی از نامه شهيد: خانواده عزیزم اگر شهادت درراه خدا نصیبم شد بدانید به سعادت بزرگی دست يافته ام... @Bisimchi10
گزافه نیست که "من لا رفیق له" گویم حسین فاطمه بـاشد رفیق لازم نیست @bicimchi1
خاطره مهدی شفازند از شهادت همت و میرافضلی: در گرماگرم نبرد خيبر در جزيره مجنون، کار براي بچه‌هاي لشکر 27 محمد رسول الله گره خورد و با خستگي و کمبود نيرو مواجه ‌شدند. حاج همت با موتورش به محل استقرار نيروهاي لشکر 41 ثارالله آمد تا از حاج قاسم سليماني مدد بگيرد. حاج قاسم به سیدحمید ميرافضلي گفت با يک گروهان از نيروها به کمک همت برو. سوار بر موتورهايمان، راه افتاديم. موتور حاج همت و ميرافضلي که ترک حاج همت نشسته بود، از جلو مي‌رفت و من هم پشت سرشان. ناگهان صداي گلوله و انفجارش موجي را به طرفم آورد که باعث شد تا چند لحظه گيج و مبهوت بمانم. از موتور پیاده شدم و دیدم دو نفر روی زمین افتاده‌اند. اولي را که برگرداندم، ديدم تمام بدنش سالم است. فقط صورت ندارد، رفتم سراغ دومي، نمي‌توانستم باور کنم که او سيدحميد است. @bicimchi1
طبق معمول توی عملیات کفش‌هایش را در آورده بود و با پای برهنه راه می‌رفت. ازش پرسیدم: چرا با پای برهنه راه میری سید؟ گفت: برای پس گرفتن این زمین خون داده شده، این زمین احترام داره و خون بچه‌ها روش ریخته شده، آدم باید با پای برهنه روی این زمین راه بره. #شهید_سیدحمید_میرافضلی @bicimchi1
در نوجوانی و جوانی به فرمان امام‌شان انقلاب کردند و در جنگ، سهم‌شان را با شهادت، از سفره‌ی انقلاب گرفتند و رفتند... #شهدای_دفاع_مقدس @bicimchi1
از اعترافات فریب خوردگان گروهک منافقین: به گفته مسعود رجوی، خانواده دشمن ما بود و زمانی که خواب خانواده را می‌دیدیم و تعریف می‌کردیم، شکنجه می‌شدیم. @bicimchi1
دلم هوای حرم کرده است می‌دانی ! دلم هوای دو رکعت نماز بالاسر ... @bicimchi1
فقط میتوان گفت: فتبارک الله احسن الخالقین @bicimchi1
چه جای صحبت سال و مَه و بهار و خزان؟ که دل‌گرفته ام از روزگار دور از تو @bicimchi1
سالروز شهادت بسیجی گمنام ولایت فرازی از نامه شهيد: خدایا تو خود گواهی شناسنامه خود را دستکاری نمودم تا به یاری تو ودین مقدست جان بر کف شوم و برای چندمین بار است به سوی جبهه آمده‌ام تا مرا از سربازان خالص خود قرار دهی... @Bisimchi10
داغ نبودنت سرد نمی‌شود....هرگز @bicimchi1