ستارگان آسمان گمنامی
شهدای اطلاعات و عملیات
لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {علیه السلام}
کربلایی ها
از راست :
"شهید احمد رضا عراقی"
شهادت : عملیات کربلای ۸
"شهید ناصر دوّاری"
مجروحیت : عملیات کربلای ۲
شهادت : حدود یک ماه بعد
"شهید مهدی خسرونژاد"
شهادت : عملیات کربلای ۵
"شهید عیسی کره ای"
شهادت: عملیات کربلای ۴
"شهید غلامرضا کیانپور"
شهادت : عملیات کربلای ۵
پ.ن: عکس مربوط به عیادت
رزمندگان واحد اطلاعات و عملیات
لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {علیه السلام} از شهید ناصر دواری است
که مدتی بعد از این عکس
به مقام شهادت رسید
کمتر از چند ماه بعد
همرزمانی نیز که به عیادت او آمده بودند #شهید شدند و به دیدارش شتافتند و جمعشان در بهشت دوباره جمع شد...
سلام و صلوات هدیه به ارواح مطهر و ملکوتی شهدای اطلاعات و عملیات
لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا علیه السلام
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
@bicimchi1
#دلنوشته...
#ارگ_بم_با_مردمانش_درگذشت...
دامن سياه شب برپيكره شهركشيده شده بود و مردم آرام براي فراموشي خستگي لحظههاي خود ديده برهم نهاده و در روياهاي گاه شيرين و گاه غمناك خود گم شده بودند.
اماآن شب گويي ستارهها را شوق درخشش نبود و ماه در گير و دار آسمان خاموش برجاي نشسته بود و به مردماني مينگريست كه به شوق بيدار شدن در روزي ديگر به زندگي لبخند ميزدند.
كودكان آن شهر زندگي را چون بازيچهاي درميان دستهاي كوچك خود پناه داده بودند و از شادي و شور به آن لبخند ميزدند.
و اما آنگاه كه ماه قصد سفر كرد تا باري ديگر خورشيد در آسمان ذهن اين مردمان طلوع كند، گاهواره زندگي مردم بم تكاني شديد خورد و بسياري از آرزوهاي گفته و ناگفته در ميان آوار جا ماند.
آري در آن سپيدهدم، حنجره خوش صداي "ايرج بسطامي" در ميان آوار براي هميشه خاطرهاي ماندگار شد.
و اينگونه بود كه در آن سپيدهدم روياي كساني كه در خواب بودند براي هميشه جاودان ماند و آنان كه مجالي براي نجات خود يافتند كاشانه از دست دادند و چه بسا داغ از دست دادن پدري، مادري و يا عزيز ديگري تا ابد بر لوح دلشان نقش بست.
و آن صبح بود كه كودكان بمي در آغوش هواي سرد ديماه رها شدند و به ياد آوردند زماني را كه تمامي ناراحتيهاي دنياي كودكيشان در آغوش گرم مادر و يا دستان پرتوان پدر ذوب ميشد و از بين ميرفت.
آري آن روز بود كه نخلهاي پر صلابت بم نيز هراسان از غرش زمين به دنبال تكيهگاهي بودند كه بر آن تكيه زنند و استواري بياموزند.
#سالروز_زلزله_شهرستان_بم_استان_کرمان
#روحشان_شاد_و_یادشان_گرامی
@bicimchi1
Iraj-Bastami-Gol-Pooneha-128.mp3
9.03M
۵ دی ماه #سالروززلزله_بم ، درگذشت ایرج بسطامی خواننده به نام موسیقی ایران ،
آهنگ گلپونه ها یکی از بهترین کار های ایرج بسطامی ....
#بم
#پنجم_دی
#شب_بخیر
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه ی راهیان نوری ها اسم شلمچه و فکه و اروند و طلاییه رو بارها شنیدین و رفتین ...اما حتی یک بار هم اسم هفت تپه را نشنیده اید...!!!
خدا رحمت کند سید شهیدان اهل قلم، آوینی را که می گفت: اگر از ما بپرسند دوکوهه کجاست؟ چه جوابی بدهیم؟
و حال ما می گوئیم:
اگر از ما بپرسند هفت تپه کجاست؟ چه پاسخی داریم؟! چه بگوئیم؟!
دوستان معیشت در هفت تپه با آن امکانات محدودش سخت بود و گردان ها چادرنشین بودند ولی دل ها همه خدائی بود و اشک های مناجات های بچه ها، خاک هفت تپه را مقدس کرده بود...هواپیما های عراقی سوم دی ماه حمله کرده اند. نه پناهی نه سر پناهی...!!!
تمامی مقرهای لشگریان اسلام مقدس اند اما بدانید که بچه های لشکر ۲۵ کربلا مازندران در هفت تپه حکایتی داشتند غریب و غریب...!
#بمباران
#هفت_تپه
#مظلومیت
@bicimchi1
#عراق, شرق بصره
#منطقه عملیاتی کربلای پنج
#سه_راهی_شهادت
#۲۴_دی_1365
وقتی خودروی حامل حاج ذبیح الله بخشی و سه تن از جانبازان که فعالیت فرهنگی می کردند, هنگام عبور از سه راهی شهادت, مورد اصابت مستقیم گلوله توپ دشمن قرار گرفت؛ حاج بخشی به خاطر شدت موج انفجار به بیرون پرتاب شد و نادر بروجردی (داماد حاج بخشی) و ابوالقاسم دهباشی (صندلی جلوی ماشین) و امیرهوشنگ رسول زاده (صندلی عقب ماشین) در خودروی آتش گرفته گیر افتاده و به شهادت رسیدند.
#حاج_بخشی_در_حال_خاموش_کردن_خودرو
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
به دنبال دفترچه خاطراتت
دلم گشت هر گوشه سنگرت را
و پیدانکردم در آن کنج غربت
به جز آخرین صفحه دفترت را
همان دستمالی که پیچیده بودی
در آن مهر و تسبیح و انگشترت را
همان دستمالی که یک روز بستی
به آن زخم بازوی همسنگرت را
عکاس: احسان رجبی
@bicimchi1
#عراق, شرق بصره
#منطقه عملیاتی کربلای پنج
#سه_راهی_شهادت
#۲۴_دی_1365
وقتی خودروی حامل حاج ذبیح الله بخشی و سه تن از جانبازان که فعالیت فرهنگی می کردند, هنگام عبور از سه راهی شهادت, مورد اصابت مستقیم گلوله توپ دشمن قرار گرفت؛ حاج بخشی به خاطر شدت موج انفجار به بیرون پرتاب شد و نادر بروجردی (داماد حاج بخشی) و ابوالقاسم دهباشی (صندلی جلوی ماشین) و امیرهوشنگ رسول زاده (صندلی عقب ماشین) در خودروی آتش گرفته گیر افتاده و به شهادت رسیدند.
#حاج_بخشی_در_حال_خاموش_کردن_خودرو
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
به دنبال دفترچه خاطراتت
دلم گشت هر گوشه سنگرت را
و پیدانکردم در آن کنج غربت
به جز آخرین صفحه دفترت را
همان دستمالی که پیچیده بودی
در آن مهر و تسبیح و انگشترت را
همان دستمالی که یک روز بستی
به آن زخم بازوی همسنگرت را
عکاس: احسان رجبی
@bicimchi1