eitaa logo
بیسیم‌چی
5.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
15.3هزار ویدیو
136 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
بیسیم‌چی
مادر است هم اویی که پدر دو سال رفت و آمد و پرپر شد تا جواب مثبت از او بگیرد هم اویی که بعدها پدر می‌گفت در حج و مخصوصا در طواف فقط او را می دیده است هم اویی که پدر خوب می دانست بعد رفتن خود، سایه‌بانی هست که نگران بچه هایش نباشد و در وصیتش با افتخار بچه هایش را به او سپرد عاشقی که هنوز هم چنان از ابراهیمش حرف می‌زند که گویا در برابرش نشسته و دارد به چشمانش نگاه می‌کند فرشته‌ای که بعد از ازدواج، زندگی‌اش را در اتاقی شروع کرد که قبلا مرغداری بود و روزها شست و گلاب ریخت تا بوی آنجا برود درویشی که زندگی اش را توی صندوق عقب یک پیکان جمع می‌کرد معلمی که به من و مصطفا آموخت لقمه حلال برکت دارد، عزت نفس چیست و چشم و دل سیر باشیم، چه در دارایی و چه در نداری مدیری که دست تنها بچه‌هایش را با حقوق معلمی بزرگ کرد، آن هم در حدود ۱۷ سال فقر اقیانوسی که خدا به میزان ایمان‌اش به او ظرفیت داد و از او امتحان گرفت پدرم هفدهم اسفند شهید شد هم مادر می‌دانست و هم خودش قرار عاشقانه این بود که اگر ابراهیمش زود تر رفت مادر گوشش را بپیچاند، گوش پیکری که سر نداشت مادر قرار بود به منطقه برود تا پدر ما را ببیند و بعد قرار می‌شود پدر بیاید، پدری که روزهای آخر کیلومتری می‌خوابید و در جلسات مهم زیر بغل‌هایش را می‌گرفتند تا بیهوش نشود، پدری که آن چندروز آن‌قدر گرسنگی کشیده بود که دیگر معده‌اش کار نمی‌کرد و به شوخی به یارانش می‌گفت گویا خدا روزی این دنیایش را بر من بسته است مادر اما منتظر بود، بیست و چهار اسفندماه و در مسیر اصفهان به نجف آباد، درست وقتی خبر شهادت ابراهیم از رادیوی مینی‌بوس می‌شود ناگهان مردم غربت زنی را می‌بینند که مثل کوهی بلند در تدارک سجده است چه شد و چه گذشت بماند، اما مادر فقط ابراهیم‌اش در جبهه ها نبود، برادر هجده ساله‌اش هم دیگر عضو خانه پدری‌اش بود همان برادری که می دانست زمان، زمان بی‌تفاوتی نیست و بجای شعارهایی که هنوز هم می‌شنویم باید خط مقدم باشد فردین را خبر می‌کنند که برای مراسم شوهر خواهرش به اصفهان برگردد، بر می‌گردد اما در هیات نامه‌ای توی دست سپاه اصفهان خبر روشن است نام فردین در بین مفقود الاثرهای روز ششم اسفندماه عملیات خیبر است ... @Bicimchi1
حاج آقا مقید بودند که پیش از تحویل سال ۳۶۵ مرتبه دعای "یا مقلب القلوب" را بخوانند. از یک ساعت و نیم قبل از تحویل سال شروع می کردند تا قبل از تحویل سال تمام شود. بعد هم مقید بودند اولین چیزی که در ابتدای سال جدید می خوردند مقداری از تربت سیدالشهدا(ع) باشد. #سبک_زندگی #سبک_زندگی_اسلامی #حاج_آقا_مجتبی #عید_نوروز @bicimchi
#سلام_بابای_مهربان_امت گلها همه با اذن تو برخواسته‌اند از بهر ظهور تو خود آراسته‌اند مردم همه در لحظه تحویل بی شک اول فرج تو از خدا خواسته‌اند #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @bicimchi1
روز ۱ فروردین ۱۳۶۴ همه در حال عید دیدنی بودند جنگنده های دشمن آمدند تا عید مردم را عزا کنند، اما شیرمردی برخاست، خود را نیز فدا کرد ولی نگذاشت این اتفاق بیفتد، او خلبان #شهید_حسین_خلعتبری بود در حالی که همسر و فرزندانش در کنار سفره هفت سین چشم انتظارش بودند اما او هرگز بازنگشت... یادش تا ابد در دلها جاریست... @bicimchi1
قسمتی از وصیتنامه #شهید_مدافع_حرم_نوید_صفری: "از شما درخواست دارم اول‌ از همه اگر پیگیری بازگشت، یعنی اگر جسمی از گناه لبریز برگشت او را به حرم اباالجواد(ع) حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) ببرید و طواف دهید طوری که پیکر ضریح را ببیند.... دوم اینکه حقیر را با لباس پاکیزه سبز پاسداری که دارم دفن کنید اگر شد بدون غسل... سوم اینکه محل دفن و مدفن حقیر پشت سر و پهلوی شهید رسول خلیلی باشد اگر شد در باغچه کناری چسبیده به رسول. این را به مسئولین بگویید که اگر مخالفت کنند حلال نمی‌کنم... @bicimchi1
انالله و انا الیه راجعون در سالروز وفات حضرت زینب (سلام الله علیها) سرکار خانم طاهره ایلاقی مادر شهید نوجوان کرمانی علی ایرانمنش دعوت حق را لبیک گفت. @bicimchi1
ای بهار! ای همیشه خاطرت عزیز عاقبت کجا، کدام دل، کدام دست آشتی دهد من و تو را؟ تو به هر کرانه گرم رستخیز من خزان جاودانه پشت میز یک جهان ترانه‌ام شکسته در گلو شعر بی جوانه‌ام نشسته روبرو پشت این دریچه‌های بسته من زنم هوار ای بهار! ای همیشه خاطرت عزیز... فرخنده باد جشن دیرینه‌سالِ زمین.... #صبح_بخیر @bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#قاب_شهادت زیباست گلستان خدا رنگ به رنگ است لبخند بزن، خنده دوای دل تنگ است صبح است بزن بوسه، تو بر ساحت خورشید ترکیب گل و شادی و لبخند قشنگ است... به ترتیب از راست: #شهید_مصطفی_هندوزاده #شهید_اکبر_محمدحسینی #شهید_منصور_همایونفر صبح بخیر @bicimchi1
انتشار برای نخستین بار: دوم فروردین ۱۳۶۱ روز دوم عملیات #فتح‌المبین ارتفاعات علی گره زد ۱۲۳ قبضه توپ عراقی ها پشت این ارتفاعات بود و با اینها منطقۀ رودخانه کرخه و دزفول و اطراف شوش را می زدند و طی حمله شب اول، ما همۀ اینها را سالم گرفتیم... #حاج_احمد_متوسلیان برای بازدید به خط مقدم نبرد آمده است آن کسی هم که با سر توی شکم حاج احمد رفته است، حاج حمیدرضا فرزاد می باشد به محض اینکه حاجی از ماشین پیاده می شود، رزمنده‌ها به سمت ایشان می روند تا با ایشان روبوسی بکنند آقای فرزاد می گوید: «با هجوم شدید بچه ها بنده با سر رفتم تو شکم حاج احمد»... منبع تصویر: آلبوم تصاویر «حاج حمیدرضا فرزاد» #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان #عملیات_فتح‌المبین #لشکر۲۷محمدرسول‌الله @bicimchi1
آقا مهدی کجایی؟ که ببینی وقتی در ارومیه سیل آمد و شما داشتید جهیزیه دختر پیرزن را از زیر زمین منزلشان خالی می کردید یه عده خارج نشین فاسد و دست نشانده استکبار در تدارک جنگی تحمیلی و خانمانسوز بودند تا امثال شما را از میدان خارج کرده و خود به اهداف اربابانشان رونق بخشند و به جای کمک به پیرزن های سیل زده گلستان یا به محل های زیبا و چشم نواز خارج از کشور و یا در مکان های خوش آب و هوا در این فصل در داخل کشور برای خوشگذرانی در ایام تعطیلات نوروزی عازم شوند... مهدی جان! آقا مهدی! مهندس عزیز! سردار بزرگوار! شهید و شاهد و ناظر اعمالمان خیلی جایتان خالی ست و خیلی به امثال شماها در این دوران نیاز است کجایی مهدی جان!؟ کجایی فرمانده؟! سردار سرافراز سپاه اسلام #مهندس_آقامهدی_باکری #شهردار_ارومیه #جانشین_لشکر_عاشورا @bicimchi1
📸 پیکر مادر شهیدان "ارازمحمد" و "عبدالرحمن" حبیب‌لی به دلیل سیل در آق قلا با قایق تشییع و به محل خاکسپاری حمل شد. @bicimchi1