eitaa logo
بیسیم‌چی
5.3هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
16.4هزار ویدیو
139 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا! عظـــــــم البلا، نمی آیی تو؟ دشمن شده بی حیا نمی آیی تو؟ @bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرم هـوای تو دارد دلم هـوای ضریح چه می‌شود که سری گوشه حرم بزنم‌ @bicimchi1
با هر سلام صبح به آقای بی کفن انگار روبروی حرم ایستاده ایم @bicimchi1
26.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مکالمه‌ی بی‌سیمی شهید حاج قاسم سلیمانی در منطقه‌‌ی عملیاتی سوریه @bicimchi1
بیسیم‌چی
مادر سردار شهید علی شفیعی آسمانی شد هر وقت احوالش را می‌پرسیدم و می‌گفتم مراقب خودتان باشید، می‌گفت "بِل بریم راحت شیم". واقعا از این دنیا خسته شده بود. دلش برای رسیدن به علی پَر می‌زد. از بدحجابی‌ها در جامعه دلخور بود و می‌گفت: شهید دادیم تا اسلام حفظ بشه نه‌این‌که بدحجابی رایج بشه. خودش با فقر و تنگدستی روزگار را سپری و علی را هم با فقر بزرگ کرده بود، از کار در کوره‌های آجرپزی تا کارگری همه را تجربه کرد تا لقمه نانی به سفره‌ی همیشه خالی علی بنشاند. علی را اما با غیرت و مومن تربیت کرد طوری که در نوجوانی همراه انقلاب و در جنگ یار حاج قاسم شد. از جبهه به مادر پیغام داد تو هم بیا جبهه، اینجا هم می‌توانی خدمت کنی و هم لقمه نانی هست که بخوری. مش سکینه سال‌های جنگ را به خدمت در پشت جبهه گذراند تا این‌که علی به عنوان فرمانده محور در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسید و مادر را برای همیشه تنها گذاشت. ننه‌علی از وقتی که مختصر حقوقی بابت فرزند شهیدش گرفت، فقرا را در آن شریک کرد. حاج قاسم تا شهید نشده بود، همیشه حضوری یا تلفنی احوالش را می‌پرسید و برای تغییر روحیه‌اش با او مزاح می‌کرد، پیگیر دوا و دکترش بود حتی گاهی ساعت ۲ نیمه شب زنگ می‌زد و احوال مادر را می‌پرسید. "ننه علی" هیچ قوم و خویشی نداشت، همه‌کس او علی بود که شهید شد و بعد از علی دوستان و همرزمان علی وظیفه‌ی فرزندی را برای او به‌جا آوردند. یکی از این بزرگواران حسین نیک‌نشان از بچه‌های واحد تخریب لشکر ثارالله است که طی این سال‌ها از هیچ تلاشی برای رسیدگی به امور مادر دریغ نکرد؛ حتی مسافرت‌هایش را به‌خاطر مادر تعطیل می‌کرد. او و همسرش در خدمت به مادر شهید علی شفیعی حق مطلب را ادا کردند و تا آخرین لحظات در کنارش بودند. "ننه علی" واقعا خسته بود، میل رفتن داشت و خدا با بردن او، ما بازماندگان را از برکات نفس‌های پر از خیرش محروم کرد. @bicimchi1
به خواب دیدم از اینجا نماے گنبدتان را عجیب نیست اگـر تشنه اے سراب ببیند! @bicimchi1
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: پای مادر و پیشانی پدرت را ببوس، (یعنی اگر چنین کنی، به آرزوی خود در مورد بوسیدن آستانه ی در بهشت می رسی.) @bicimchi1
6.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج قاسم در محضر مادر شهید علی شفیعی: عزیزمی... عزیز.... عزیز ... روز گذشته مادر بزرگوار شهید علی شفیعی آسمانی شد. @bicimchi1
ماجرای انجام تکلیف درسی فرزند رهبر انقلاب بر روی کاغذ پاکت میوه! «سادات‌اعلایی» معلم دبستان علوی تهران: در مدرسه‌ای که آقای میثم خامنه‌ای فرزند رهبر انقلاب درس می‌خواندند، معلم از دانش‌آموزان می‌خواهد که مقوایی برای درس ریاضی تهیه کنند و این رسمی که در تصویر می‌بینید را روی آن ترسیم کنند و به مدرسه بیاورند. ایام جنگ بود و کمبود اقلام؛ مقوا هم به راحتی پیدا نمی‌شد، لذا آقای خامنه‌ای رئیس‌‌جمهور وقت یک پاکت مقوایی که آن زمان به جای کیسه نایلونی برای خرید میوه و اقلام استفاده می‌شد را باز می‌کنند و برای انجام رسم به فرزندشان می‌دهند و این جمله را خطاب به معلم روی آن مقوا می‌نویسند: « آقای آموزگار محترم! مقوا نداشتیم، من به میثم و دیگر بچه‌ها گفته‌‌ام از این کاغذها که باید دور ریخته میشد استفاده کنند، لطفا مؤاخذه نکنید، بلکه تشویق هم بفرمائید.» 🖇 سید علی خامنه‌ای @bicimchi1
. عکسش را همه دیدند و می‌شناسند اما خودش را نه... ... در جوانی مکبر نماز بود و بانگ الله اکبرش در مسجد محل طنین انداز میشد. شغلش در جوانی باتری سازی بود و کمی به زبان آلمانی هم تسلط داشت... خستگي نداشت.... . مي گفت: من حاضرم توی کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدين، بعدي ادامه بده... اينقدر بدن آماده اي داشت که تو جبهه گذاشتنش بيسيم چي. بيسيم چي (شهيد) پور احمد... ۱۰ اسفند ۶۵ تو شلمچه به‌شهادت رسید... . @bicimchi1