eitaa logo
《بی سیم چی》
76 دنبال‌کننده
306 عکس
21 ویدیو
0 فایل
●هدف از تشکیل این کانال . ۱.ارتقاع سطح اطلاعات عمومی. ۲.معرفی کتب و نویسندگانی ایرانی و خارجی ۳.خود پروری . ۴.جامعه شناسی. ۵.دشمن شناسی. ۶.ایجاد بینش متفاوت جهت درک بهتر مطالب. ۷.ایجاد انقلاب فکری . ●معرفی انواع ایدئولوژی ●معرفی مکتب ها و حزب های جهانی
مشاهده در ایتا
دانلود
انگیزه های روزانه💫 بازنده کسی است که در انتظار معجزه می ماند... تا کسی از راه برسد و او را به آرزوهایش برساند باور کن همه به دنبال رسیدن به آرزوهای خودشان هستند پس خودت معجزه زندگی خودت باش محدودیت های ذهنی ات را کنار بگذار باورهای صحیحت را تقویت کن و به سوی موفقیت قدم بردار!!!!! "
ی سلام پر انرژی خدمت تمام دوستان عزیز
سلام به تمام دوستان عزیز
می خوام چند تا کتاب از یک نویسنده فرانسوی به نام ژول ورن بهتون معرفی کنم
● فاتح آسمانها ● میراث ● سفر به مرکز زمین ● دور دنیا در هشتاد روز ● سفر به کره ماه ● قلعه مرموز ● فرزندان کاپیتان گرانت ● دلاور ● سفر پر ماجرا ● فانوس دریایی ● بیست هزار فرسنگ زیر دریا ● گمشدگان ● ناخدای پانزده ساله ● میشل استروگف ● پنج هفته در بالن ● آخرین هدیه ● و....
اِلهی قَد جُرتُ عَلی نَفسِی خدایا من بر خودم ستم کردم... مناجات شعبانیه @bisimchi180
ژرژ آلبر موریس ویکتور باتای  (به فرانسوی: Georges Albert Maurice Victor Bataille) (زاده ۱۰ سپتامبر ۱۸۹۷ - درگذشته ۸ ژوئیه ۱۹۶۲) از فیلسوفان فرانسوی‌‌ایاست که پیشگام و الهام‌بخش بسیاری از فیلسوفانپساساختارگرا و پسامدرن فرانسوی در سال‌های پس ازجنگ جهانی دوم شد ژرژ باتای گرایش مارکسیست ضداستالینیسمداشت(دست‌کم در سال‌های ۱۹۳۱–۳۴) و مدتی همکاری فکری با سوررئالیست‌ها داشت، بعدتر از آن‌ها گسست و راهش را جدا کرد. طیف علایق و توجهات‌اش فلسفه، اقتصاد، نظریهٔ ادبی، رمان‌نویسی، زیبایی‌شناسی و سیاست را در بر می‌گیرد. موضوع محوری کار او انهدام سوژه، مرگ خود، نابودی اگو، یا براندازی هرگونه تصوری در باب تمامیت، کلیت، یا انسجام در «من» است. متون او قطعه‌وار، هزارتوگون، شدت‌مند، هذیانی، رازآلود، غیرتعقل‌گرا، و در عین حال دشوار هستند. بسیاری فلسفه او را پاسخی در برابر فاشیسم زمانه‌اش تلقی می‌کنند
دیگران را ببخش، حتی وقتی متاسف نیستند. بگذار حق با آنان باشد، اگر این چیزیست که به آن نیازمندند… @bisimchi180
دیالکتیک روشنگری (به آلمانی: Dialektik der Aufklärung) کتابی است نوشتهٔ ماکس هورکهایمر وتئودور آدورنو که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد. این کتاب مهم‌ترین اثر نظریهٔ انتقادی است که به بررسی وضعروان‌اجتماعی‌ای می‌پردازد که مکتب فرانکفورت آن را شکستِ روشنگری می‌داند @bisimchi180
ایدئالیسم استعلایی:  آموزه‌ای از ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی قرن هجدهم است. این آموزه می‌گوید که تجربهٔ انسان از اشیا برگرفته از نحوهٔ ظهور اشیا بر انسان است یعنی اساساً سوژه‌محور است و فعالیتی نیست که مستقیماً اشیا را به‌شکل فی‌نفسه دریابد. این آموزه عموماً مبتنی بر این ایده است که مکان و زمان صرفاً برداشت‌های انسان هستند و لزوماً مفاهیم واقعی نیست بلکه تنها ابزاری هستند که انسان‌ها از طریق آن، عالم را درمی‌یابند. @bisimchi180
اگزیستانسیالیسم یا هستی‌گرایی  (به انگلیسی:Existentialism) اصطلاحی است که به کارهایفیلسوفان مشخصی از اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم اعمال می‌شود که با وجود تفاوت‌های مکتبی عمیق در این باور مشترک هستند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز می‌شود نه صرفاً اندیشیدن موضوعی. در هستی‌گرایی، نقطه آغاز فرد به وسیلهٔ آنچه «نگرش به هستی» یا احساس عدم تعلق و گم‌گشتگی در مواجهه با دنیای به ظاهر بی‌معنی و پوچ خوانده می‌شود مشخص می‌شود. طبق باور اگزیستانسیالیست‌ها، زندگی بی‌معناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد. این بدین معناست که ما خود را در زندگی می‌یابیم، آنگاه تصمیم می‌گیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم. همان‌طور که سارتر گفت: ما محکومیم به آزادی؛ یعنی انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم. بعضی مواقع اگزیستانسیالیسم با پوچ‌گرایی اشتباه گرفته می‌شود در حالی که با آن متفاوت است. پوچ‌گرایان عقیده دارند که زندگی هیچ هدف و معنایی ندارد در حالی که اگزیستانسیالیست‌ها بر این باورند که انسان باید خود معنا و هدف زندگی‌اش را بسازد @bisimchi180
فلسفه سوژه :  (به فرانسوی: Sujet ) (به انگلیسی: Subject) یازیراخت، در فلسفه، موجودی دارای آگاهی ذاتی یاتشخیص منحصر به فرد است که اُبژِه را مشاهده می‌کند. سوژه مشاهده‌کننده و ابژه مشاهده شونده است. این مفهوم اهمیت بسیاری در فلسفه قاره‌ای دارد. در جایی که سوژه یک اصطلاح مرکزی برای بحث دربارهٔ استقلال و ماهیت بشر است. رجوع به سوژه به عنوان تنها تکیه‌گاه درک ذهنی برای حذف شکّیات در فلسفه نخستین بار توسط دکارت مطرح شد و بعدها سوژه جایگاه تثبیت‌شده‌ای در مباحث فلسفه و روان‌شناسی پیدا کرد. سوژه را محمد مددپور، ناموس فلسفه غرب دانسته که البته با ظهور ادموند هوسرل به خصوص دو فیلسوف متأثر از او یعنی هایدگر و گادامر به چالش کشیده شد. به گونه ای کلی فلاسفه امروز در نحله‌های پست مدرنیسمهمانند میشل فوکو، بودریار، دلوز و… اهتمام خود را بر رد سوژه گذاشته‌اند.  ژاک دریدا هم در فلسفه ساختارشکنی و فلاسفهٔ غرب همانند: آلن بدیو، آگامبن و جریانات فلسفه سنتی همانند: حکمت خالده، حکمت انسی، عریانیسم و… نیز با سوژه‌اندیشی مخالف هستند @bisimchi180