eitaa logo
°بـیــســیــم چـــے°
184 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
718 ویدیو
8 فایل
🌹ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست🌹 🌹بر عارفان جز خدا هیچ نیست🌹 جهت تبادل و همکاری یا انتقاد و پیشنهاد ✉️📣🔈 @bisimchi1372
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 ادامه مباحث در مورد راه های ارتباط موثر خواهد بود ان شا الله 🌱🌿🌱🌿🌱 📞@bisimchi_1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خود غربی‌ها از براندازهای غرب‌زده ایران، باغیرت‌تر هستند کشیدن روسری از سر یک دختر مسلمان و واکنش مردم؛ مقایسه کنید با براندازهای ایرانی که همین کار رو می‌کنند و بعد جیغ و هلهله راه میندازن! 🇮🇷 🤚 📞@bisimchi_1318
🔴 کافه حامی تیم انگلیس پلمپ شد ❌❌ ⛔️ درس عبرتی بشه برای تمام متخلفین ⚠️ فعالیت تمام متخلفین تحت رصد دقیق است و سریعا اقدام می شود 🚫 ❌ عکس سمت راست استوری یک کافه در مشهد است. 🔹در سال‌های گذشته تا توانسته از بازی‌های ‎ پول درآورده و حالا همراه با ایران‌ستیزان می‌نویسد «برای حمایت تیم ملی انگلیس». 🔸«کاسبی بی وطنی» وقیحانه‌ترین استراتژی بیزینس است. 📞@bisimchi_1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 و اما توی این برهه‌ی زمانی، وظیفه‌ی ما مردمی که عاشق وطنمون هستیم، حمایت از تیم ملی کشورمونه.🇮🇷 امروز٣٠ آبان، مستطیل سبز، خط مقدم جبهه ست و وظیفه‌ی ما پشتیبانی و حمایت، در پشت این جبهه! چه حمایتی بهتر از دعا برای پیروزی؟ اون هم مقابل استعمار پیر و چه دعایی بهتر از صلوات؟ سیل صلوات جاری کنید... 📞@bisimchi_1318
حتما لـازم نیست شیطـان ‌شما را بہ یک سایت شیطانے وارد کند ! بـرای او همین کہ نمـاز اول وقتتـان را بہ وسیلہ موبایل از شمـا مےگیرد کافیست :)💔 @bisimchi_1318
‌ 🛑گرۅه مذهبی [ جنگ‌نرم ] ‌تابع قوانین جهوری اسلامے ایران برای‌عضوشدن‌کلیک‌کنید
میدونید امروز داشتم به گذشته فکر میکردم که میگفتم سوریه هم تموم شد ما شهید نشدیم اما وقتی دیدم دهه هشتادی ها هم شهید شدن فهمیدم که هنوز اماده نیستم به قول یه بزرگی برای شهید شدن باید شهیدانه زندگی کرد @bisimchi_1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره جالب رهبر انقلاب از مسابقه فوتبال بین ایران و اسرائیل @bisimchi_1318
✂️برشی از کتاب: 🖌عمامه ی آقا سید یکی از گروهان ها تو شرایط سختی قرار گرفته بود، با اینکه شب بود، تصمیم بر این شد تا دوتا ماشین نیرو بفرستند کمکشان، با سرعت زیاد تو جزیره مجنون در حال حرکت بودیم. همش باتلاق و چاله چوله هایی بود که پر از آب شده بودند. یک مرتبه یکی از ماشین‌ها افتاد تو یکی از این چاله ها و لاستیک اش به گِل فرو رفت... هر کاری کردیم در نیومد. بچه‌ها کم‌کم داشتند نگران می‌شدند، چون با نرسیدن ما ممکن بود گروهان محاصره شده همگی شهید بشوند، یک دفعه سید‌‌ علی‌اصغر حسینی، روحانیِ گردان که همراه ما بود دست بُرد رو سرش و عمامه‌اش را شروع کرد به باز کردن. ما فکر کردیم می‌خواد لباسش را دربیاره تا بتونه محکم‌تر کمک بچه‌ها هُل بده، ولی دیدیم نه! سَر عمامه را بست به ماشین عقبی، اون طرفش را هم بست به ماشین جلویی. بهش گفتیم، سید ما هل دادیم نشد، با طناب بکسل کردیم نشد، این پارچه معلومه که پاره میشه ، چکار می‌کنی آقاسید؟! با نهایت آرامش یک دعایی زیر لب خوند و گفت: این پارچه معمولی نیست؛ شما کار نداشته باش، رو کرد به راننده گفت: «بشین پشت فرمون و بزن دنده» همه داشتیم در کمال ناباوری و ناامیدی نگاه می‌کردیم که دیدیم ماشین به راحتی از باتلاق اومد بیرون. بچه‌ها تا مدت‌ها وقتی بهم می‌رسیدند درباره اتفاق اون شب صحبت می‌کردند. تا مدت‌ها عمامه‌ی آقاسید به خاطر خاك‌های پاشیده شده از لاستیک ماشین، خاکی بود. هر کسی به سید می رسید می‌گفت: « آقا سید عمامه ات خاکیه!» 📔کتابِ