#تک #امام_حسین_ع من به قربان سلطان کربلا که شاه شاهانه فرمانروای دل خسرو خوبانه جان جان جان جانانه من مسلمان دینی که ذکر هر شبش حسین جانه ابن الکریم و قدیم الاحسانه جان جان جان جانانه هم نامش دوای ما، هم خاکش شفای ما این تنها حسین که، می‌مونه برای ما اون که همیشه با نگاهش؛ دلای ما رو زیر و رو کرد بی‌آبرویی مثل من رو؛ فقط حسین با آبرو کرد (لا رفیق، الا حسین) [شب ششم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۲] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_حسین_ع یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمی‌دارم بذار حالاحالا نوکر شما باشم لحظه‌ی مرگم توو خاک کربلا باشم بده که پیش تو موی سرم سپید نشه بده که نوکرت بمیره و شهید نشه من اصلاً اومدم برات شهید بشم تا توو قلب مادرت عزیز بشم طردم نکنی، سردم نکنی عزیزم حسین، عزیزم، عزیزم، عزیزم حسین [شب ششم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۲] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_حسین_ع اونکه همدم تموم حالاته؛ حسنه اون که پاسخ همه سوالاته؛ حسنه اون که منبع همه کمالاته؛ حسنه اون که فراتر از خیالاته؛ حسنه گریه‌های توو قنوت‌شو عشقه جنگ‌شو عشقه، سکوت‌شو عشقه هم‌نشینی با یتیم‌و بنازم توی جمل و جبروت‌شو عشقه [شب ششم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۲] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#پیش‌زمینه #امام_حسین_ع کاری برات نکردم؛ ولی میون قتلگاه دعام کردی به درد تو نخوردم؛ ولی تو از رو نیزه‌ها صدام کردی یا بابَ نجاة الاُمَّة؛ زیر دست و پا چه می‌کنی جانا ای عزیز زینب؛ روی نیزه‌ها چه می‌کنی ای کشته‌ی فتاده به هامون؛ حسین من، حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من، حسین من (ای شهید، ای غریب) [شب هفتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #حضرت_علی‌اصغر_ع پدر از پسر خجالت کشید جمله‌ی حسین به «مُنوا» رسید تیرِ حرمله توو حرفش پرید پدر از پسر خجالت کشید مِن الُاذن الی الُاذن مِن الورید الی الورید سه‌شعبه رد شد از گلو به شونه‌ی پدر رسید از زخم خنجر و، از زخم قلب شاه از گریه‌ی رباب، از خنده‌ی سپاه لای لای علی علی | لای لای علی علی امید رباب شده ناامید پشت خیمه‌ها مادر شهید دست غارت نیزه‌دارو دید من الُاذن الی الُاذن من الورید الی الورید نیزه‌ به جای تیر اومد دوباره حنجرو بُرید لای لای علی علی | لای لای علی علی از حرمله خدا هیچ‌وقت نمی‌گذره گهوارَ رو داره از خیمه می‌بره لای لای علی علی | لای لای علی علی رنگ چهره‌ی مادرش پرید علی رو که دید موهاش شد سپید با گریه می‌گفت دیگه بس کنید مِن الُاذن الی الُاذن مِن الورید الی الورید سر پدر سر پسر میون مجلس یزید وای وای وای وای | وای وای وای وای تازه شده بازم داغ دل رباب با چوب خیزرون توو مجلس شراب لالایی می‌خونم، تنهایی می‌سوزم روی لب خشکت، لبخنده هنوزم دارم برای تو این‌جا گُل نازم؛ از خاک بیابون گهواره می‌سازم پسرم واسه تو چه آرزوهایی که داشتم ولی حالا تورو توو خاک این صحرا گذاشتم اگه این قبرو کَندم اما از تو دل نکندم ولی باید دیگه این چشمای نازو ببندم جواب مادرتو چی میگم ای عزیزم بگو چجوری حالا رو جسمت خاک بریزم علی لای لای | علی لای لای | علی لای لای | علی جان [شب هفتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#واحد #امام_حسین_ع صلی الله علیک، ای نور هر دو دیده دست مرا بگیر ای، شاه گلو بریده ای شهید سر جدا، خامس آل عبا وعده‌ی بعدی ما؛ اربعین کرب‌وبلا مَن ارادَالله، بهٖ خِیرا عشق تو برده، دل ما را بی‌تو می‌میرم؛ عزیزالله با تو محشورم؛ ان‌شاءالله (یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم) باید مثل حبیب دور سرت بگردم با اذن مادر تو بار سفر ببندم پا به راه‌ت می‌نهیم، جان به عشق‌ت می‌دهیم ما در این راه عظیم؛ با شهیدان هم‌ره‌یم این سفر سِیر، الی الله است راه ما با تو، چه کوتاه است ابتدای راه، علی بود و تنتهای راه، ثارالله است (یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم) [شب هفتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #حضرت_علی‌اصغر_ع طفل شش‌ماهه ولی حیدر کراری تو آبروداری تو بی‌زره آمده‌ای بس که جگر داری تو آبروداری تو [شب هفتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_حسین_ع #نسل_حسینی #روضه_خانگی خدا رحمت کنه اون که آقا؛ زلف‌مو گره به این پرچم زد خدا رحمت کنه بابای منو؛ دست‌مو گرفت و به سینه‌م زد دستاشو می‌بوسم؛ که منو سینه‌زن توو روضه‌ها بار آورد خسته بود اما باز؛ روضه می‌رفت واسه گریه؛ من هر بار آورد (رَحمِ اللّٰه من نادیٰ یا حسین) جنس‌م از یه خاک معمولی بود تُربت تو منو تغییرم داد خدا رحمت کنه مادرم رو که؛ وسط روضه‌ی تو شیرم داد دستاشو می‌بوسم؛ که منو توو روضه‌های شما پاگیرم کرد دستاشو می‌بوسم؛ که با قطره قطره اشک روضه تطهیرم کرد (رَحمِ اللّٰه من نادیٰ یا حسین) [شب هفتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_حسین_ع عجبً لحِلم الله داری می‌بینی الله براکشتن حسین قصد وضو کردند عجبً لحِلم الله داری می‌بینی الله این تن عزیزته که زیرو رو کردند عجبً لحِلم الله داری می‌بینی الله توی حلق تشنه‌ای نیزه فرو کردند خداخودت نگاه کن این بدن حسینه توو چنگ گرگای شام پیراهن حسینه عجبً لحِلم الله داری می‌بینی الله نفس مطمعنه هی نفس‌نفس میزد عجبً لحِلم الله داری می‌بینی الله دست‌و پا میزد و ابن سعد دست میزد (وای حسین، وای حسین) [شب هفتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#نجوا #امام_زمان_عج دلم شور می‌زد مبادا نیایی مگر شب سحر می‌شود تا نیایی؟! تو افتاده‌تر هستی از این‌که یک شب؛ به میقات این بی‌سروپا نیایی دروغ است! این بر نمی‌آید از تو، بیایی و تا کلبه‌ی ما نیایی بگو خواهی آمد، که امکان ندارد؛ بگویی که می‌آیم اما نیایی گذشته‌ست هرچند امروز و امشب دلیلی ندارد که فردا نیایی چه خوب آمدی ای بهار صداقت دلم شور می‌زد مبادا نیایی شاعر:آقای # زین‌العابدین_آذرارجمند [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#روضه #حضرت_علی‌اکبر_ع قبل رفتن سری به حرم بزن سری به خیمه‌ی عمه هم بزن هی از این خیمه به اون خیمه برو جلوی چشام یه کم قدم بزن چه جوری راهی مقتل‌ت کنم؟! به خدا باید محول‌ت کنم من هنوز از دیدنت سیر نشدم کاش میشد یه کم معطل‌ت کنم اگه قد و قامتت رشید شده همه محاسنم سفید شده راه کشتن حسین و می‌دونن تو شهید شی پدرت شهید شده خدایا پیمبرم داره میره اشک چشم خواهرم داره میره همه اهل حرم دارن میگن؛ آخ علی اکبرم داره میره یکی شمشیر روی بازوت میزنه یه نفر پنجه به گیسوت میزنه مادرت فاطمه رو صدا نزن؛ نیزه‌دار نیزه به پهلوت میزنه بمیرم محاصره شدی علی دیگه محتاج زره شدی علی تو خودت گره‌گشای عالمی پس چرا گره‌گره شدی علی؟! چقدر از بدنت خون اومده پسرم پاشو بابا جون اومده نگا کن این اولین باره علی عمه از خیمه‌ها بیرون اومده [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#پیش‌زمینه #امام_حسین_ع کاری برات نکردم؛ ولی میون قتلگاه دعام کردی به درد تو نخوردم؛ ولی تو از رو نیزه‌ها صدام کردی یا بابَ نجاة الاُمَّة؛ زیر دست و پا چه می‌کنی جانا ای عزیز زینب؛ روی نیزه‌ها چه می‌کنی ای کشته‌ی فتاده به هامون؛ حسین من، حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من، حسین من (ای شهید، ای غریب) [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #حضرت_علی‌اکبر_ع داره میره، پسر لیلای کربلا داره میره، سحر شب‌های کربلا داره میره، نفس بابای کربلا پسر رفت و با این رفتنش پدر رفته تو‌ان از تنش روشنه برای اهل حرم امیدی نیست به برگشتنش برگرد بدون تو نفس گیره کربلا برگرد عصای پیری پیر کربلا داره میاد، صدای بارون کربلا داره میاد، چشای گریون کربلا داره میاد، پدر حیرون کربلا نَه با خنجر، نَه توو قتلگاه میگه مقتل، که جان داده شاه وقتی که علی دست‌و‌پا می‌زد وقتی که می‌دید می‌خنده سپاه پاشو داره می‌میره بابای کربلا پاشو شهید اربًا اربای کربلا داره میاد، یاری سلطان کربلا داره میاد، خواهر عطشان کربلا داره میاد، سپر طفلان کربلا ببین بابا، جون به لب شده آخه دشمن، بی ادب شده صدا زد حسین، پاشو اکبرم خواهر من معذّب شده پاشو، بخوابی می‌شه کابوس کربلا پاشو، تورو به جان ناموس کربلا [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #حضرت_علی‌اکبر_ع تو که رفتی، من از غصه خمیدم با یه حالی، دنبال تو دویدم حال زار باباتو کی می‌دونه آه ای سرو رشیدم از داغت چه کشیدم خشکیده لب‌هات پسرم می‌میره بابات پسرم دل نگرونم از الان برای قد و بالات پسرم با چشم خودم دیدم امید من میره سمت خدا فرزنده رشید من میره از خیمه‌ها اولین شهید من میره می‌بینی روزگار منو نگاه بی‌قراره منو پسرم می‌بینی حال زار منو (ولدی ولدی علی) با رجزهات غوغایی به پا کردی توی میدون واسه من دعا کردی بمیرم تا افتادی روی خاکا خیمه‌ها رو نگاه کردی بابا رو صدا کردی پاشو جون من پسرم از بین دشمن پسرم ارباً اربا شد بدنت تو رو چجوری کشتن پسرم هرکاری میشد کردم، آروم نشد قلبم جون داده بودم اما، رسید به فریادم پاشو ببرم مرو از، میون نامحرم تو نشون دادی غیرت‌تو آتیشم زده غربت تو بمیرم چی‌شد اون قدوقامت تو (ولدی ولدی علی) نمیه‌تونم بی‌تو زنده بمونم بگو بابا آروم شه دل خونم حالا باید از میدون بدنت رو؛ هرجوری که بتونم تا خیمه برسونم؟! من موندم مبهوت چه کنم؟! با زخم پهلوت چه کنم؟! دارم می‌میرم که برات عبای من شد تابوت چه کنم؟! پاشو عصای دستم، که دشمنم شاده هرگوشه‌ی این صحرا، تن تو افتاده من صد علی خواسته بودم، خدا بهم داده حالمو می‌بینی پسرم پیش تو مثله محتضرم چه جوری تنت رو ببرم تا حرم (ولدی ولدی علی) [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #حضرت_علی‌اکبر_ع صلی الله علیک، ای نور هر دو دیده دست مرا بگیر ای، شاه گلو بریده ای شهید سر جدا، خامس آل عبا وعده‌ی بعدی ما؛ اربعین کرب‌وبلا مَن ارادَالله، بهٖ خِیرا عشق تو برده، دل ما را بی‌تو می‌میرم؛ عزیزالله با تو محشورم؛ ان‌شاءالله (یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم) گفتی از تشنگی شرمنده‌ام ز رویت شرمنده‌تر ولی از من شد ز تو عمویت خَم شد از داغت علی، قامت آب‌آورم بی‌قرار رفتن است، بعد تو ای اکبرم رفتن کشته، همه ما را عمع را من را، دو دنیا را اکبرم رفتی، نخواهی دید؛ چشم غرق خون سقّا را (یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم) نیزه در پهلویت، ای روضه‌خوان زهرا یاد آورِ مدینه‌ست، کُشتی تو مرا بابا عمه‌ات هم آمده، از میان همهمه پیش تو افتاده‌ایم، یاد داغ فاطمه من بمیرم که، هزاران زخم بوسه بر جسم‌ت، زده اکبر مثل زهرا دوره‌ات کردند با هزاران نیزه و خنجر (یاحسین مظلوم ، یاحسین مظلوم) [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#واحد_تند #امام_حسین_ع کاش تا لحظه‌ی مُردن به دلم غم باشد محفل اشک برای تو فراهم باشد روضه‌ات آب حیات است برایم، ای کاش؛ در دلم تا نفسی هست مُحرم باشد آبرویی بده آنقدر که تا آخر عمر؛ تا سری هست فقط پیش شما خم باشد مرگ صدبار مبارک‌تر از آن روزی که؛ در دلم ذره‌ای از مِهر شما کم باشد خاکِ نفرین شده آن است که در ماتم تو؛ خالی از نام تو و روضه و پرچم باشد شاعر: خانم #زهرا_نظری [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#دودمه #حضرت_علی‌اکبر_ع ای بهم‌ریخته نام تو جگرداران را علی‌اکبر پسرم آب‌کرده رجزت زهره‌ی سرداران را علی‌اکبر پسرم [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_علی_ع ها عَلیٌ بشرٌ کَیفَ بَشر رَبُّه فیه تَجَلّى و ظَهَر مانده عالم همه در حیرت او که بشر می‌شود اینگونه مگر؟! فدای اون که توی هر جنگی به هر جنگجوی شیردلی غالب بود اگه میشد که خدا رو هم دید به تمثال علی بن ابیطالب بود می‌نشینن همه بر خوان علی سلطانه علی کفه‌ی عالم و سنگین میکنه ایمان علی همه این حرفم و تأیید میکنن خواهانه علی تا ابد هرچه خلیفه است به قربان علی علی العلی مولانا علی شبروان مست ولای تو علی جان عالم به فدای تو علی غبطه خورده مَلک اول عرش به مقامات گدای تو علی نداریم از تو، کسی بالاتر علی یا حیدر یا حیدر یا حیدر بجای هر ذکر، میگم رو منبر فقط یا حیدر یا حیدر یا حیدر می‌نشینن همه بر خوان علی سلطانه علی کفه‌ی عالم و سنگین میکنه ایمان علی همه این حرفم و تأیید میکنن خواهانه علی تا ابد هرچه خلیفه است به قربان علی علی العلی مولانا علی [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #امام_حسین_ع من از تو دل نمی‌کنم تا دنیا دنیاست جون دادن به پای توبرام یه رویاست پرچم عشق‌ت آقاجون همیشه بالاست مقدس‌ترین عشقی، تو شیرین‌ترین شوری منم ظلمت محض و، تو نوراً علی نوری ای نور اَزل؛ حسین ای خَیر العمل؛ حسین شیرینیِ زندگی، احلی مِن عسل؛ حسین (ابی عبدالله) [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور_مقتل #امام_حسین_ع چشمش سیاهی رفت راهو اشتباهی رفت توی قتلگاهی رفت گیر افتاد به خاک و خون افتاد دست ساربون افتاد زار و نیمه‌جون افتاد گیر افتاد، گیر افتاد جنگ بالا گرفت، نیزه جا گرفت روی تن حسین من جا گرفت توی کربلا آخه بوریا شد کفن حسین من توو مردای مست میشد دست‌به‌دست؛ پیراهن حسین من به قتل صبر کشتن ماه‌و پشت ابر کشتن آخه واسه عرش کشتن، بد کشتن به نرخ زر کشتن مثل چهل نفر کشتن با سرِ سپر کشتن، بد کشتن وقت رفتن‌ت دیدم پیرهن‌ت سالمه و می‌خوای بری رفتی بی‌امون، حتی یک نشون نمون برا یه خواهری پیش مادرت، ریختن روسرت این نفسای آخری، این نفسای آخری [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#شور #حضرت_عباس_ع عباس من، مادر فدای تو به قربون، قدوبالای تو پیرم کرده، غم دستای تو عباس من، عباس من عباس من چی به سرت اومد؟! عباس من، ماه شب تارم عباس من، عباس من [شب هشتم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#روضه #حضرت_عباس_ع همیشه روی لبم ذکر «یا اباالفضل» است چرا که حضرت مشکل‌گشا اباالفضل است همیشه به من یاد داد مادرم تنها دوای درد گرفتارها اباالفضل است دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب اگر که معنی دست خدا اباالفضل است خود امام زمان گفته است می‌آید مجلسی که در آن ذکر یا اباالفضل است [شب نهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۵] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#پیش‌زمینه #امام_حسین_ع کاری برات نکردم؛ ولی میون قتلگاه دعام کردی به درد تو نخوردم؛ ولی تو از رو نیزه‌ها صدام کردی یا بابَ نجاة الاُمَّة؛ زیر دست و پا چه می‌کنی جانا ای عزیز زینب؛ روی نیزه‌ها چه می‌کنی ای کشته‌ی فتاده به هامون؛ حسین من، حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من، حسین من (ای شهید، ای غریب) [شب نهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۵] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #حضرت_عباس_ع می‌گریم از بی‌رحمی سیلاب، می‌گریم از این که بهرت آب شد نایاب می‌گریم تو بَهرِ سقا با لبانِ تشنه می‌گریی من در کنار آب می‌گریم با برگ‌هایم پایِ تو چون فصلِ پاییزم تا ای بهارِ من نیایی برنمی‌خیزم از ابرِ چشمانم برای فصلِ بارانم دارم برایت اشک می‌ریزم دریا به دستان‌ت ابالفضل، ممنونِ دستان‌ت علمدار چشم‌ت پُر از خون شد عزیزم، دلتنگِ چشمان‌ت علمدار آقا فدای غربت چشم دُرافشان‌ت جانم فدایِ سینه‌ی رنجورِ طفلان‌ت داری به چشمت جایِ لب‌ها موجِ دریا را، سقا فدایِ کامِ عطشان‌ت حالا که من در لشکرت سقا و سردارم بگذار تا دستِ عطش از خیمه بردارم حتی اگر پیدا نگردد قطره‌ی آبی این دست‌ها را هدیه می‌آرم دریا به دستان‌ت ابالفضل، ممنونِ دستان‌ت علمدار چشم‌ت پُر از خون شد عزیزم، دلتنگِ چشمان‌ت علمدار حالا که زُلفت را به بادِ نیزها دادی من هم نماز خود میان خاک می‌خوانم فردا که خون‌ت می‌شود منشور آزادی من هم به پای عشق می‌مانم آه ای علمدار شه کرب‌و‌بلا عباس صحرا چرا باران گرفت از بوی عطر یاس؟! برخیز دشمن رو به سویِ خیمه‌ها کرده‌ای پاسدارِ خیمه‌ها عباس دریا به دستان‌ت ابالفضل، ممنونِ دستان‌ت علمدار چشم‌ت پُر از خون شد عزیزم، دلتنگِ چشمان‌ت علمدار [شب نهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۵] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn

#زمینه #حضرت_عباس_ع ای سرو سروستان ما ای قوّت دستان ما ای ساقی مستان ما در قحط آبستان ما مَشک تهی برداشتی گُل کاشتی گُل کاشتی گفتم بمان دل دل نکن این خیمه‌ها را ول نکن تَرکم ابافاضل نکن کار مرا مشکل نکن آخر چه در سر داشتی؟! گُل کاشتی گُل کاشتی یک تن تو یک لشکر خطر یک دشت سر تا سر خطر در دجله افزون‌تر خطر شیری تو شیری در خطر کِی بیم لشکر داشتی؟! گُل کاشتی گُل کاشتی خواندی و چون شیر آمدم اما به تاخیر آمدم دیر آمدم دیر آمدم دیدی که دل‌گیر آمدم سر از زمین برداشتی گُل کاشتی گُل کاشتی ای تشنه‌کام‌ت آب و من هم اصغر بی‌خواب و من اهل حرم بی‌تاب و من گفتی مرا دریاب و من پنداشتم پَر داشتی گُل کاشتی گُل کاشتی [شب نهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۵] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn