eitaa logo
اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی
1.3هزار دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
2 فایل
﷽ 🇮🇷کانال‌حفظ‌ونشرآثارحاج‌ابوذربیوکافی @AbozarBiukafi_ir ارتباط با ادمین @Biukafi_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
Moharram 1401.05.11 - Shab 05 - H.Sarollah.Rasht - 04 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
3.81M
یاورات همه رفتن و، روزِ خیمه شده سیاه هیچکی نیست ببینه‌ غریب، افتادی توی قتلگاه آخه چرا من؟! ببینم افتادنت رو چرا من؟! ببینم‌ جون دادنت رو چرا من؟! ببینم‌ شَیب‌ الخَضیبی‌ چرا من؟! ببینم‌ خَدُّ التَّریبی اگه بابام زمین خوردنِ، مادرتو‌ دیده عمو حالا منم کسی که غم‌ِ، کوچه رو فهمیده‌ عمو زمین خوردی، من با تو زمین خوردم توو مقتل کنار تو، اسم مادرو بردم (عمو جونم حسین) یادگار برادرت، از حرم دیگه عازمه جون میدم توو راهت عمو، این وصیتِ قاسمه آخه چی میشه؟! نگو من کم‌سن‌وسالم چی میشه؟! نذار بسته بشه بالم‌ چی میشه؟! توی این نهضت سهیم شم چی میشه؟! نمی‌خوام بازم یتیم شم اگه بذاری من هم بیام، توو آغوش‌ت پَرپَر میشم‌ خون گلوم‌ جاری میشه، مثل علی اصغر میشم تویی کعبه، من اِحرام خون بستم‌ مثل مادرم زهرا، نذر‌ تو میشه دستم‌ (عمو جونم حسین) خیمه ها شده رنگ غم، قتلگاه شده رنگ خون اون جا بابا میگه بیا، اینجا عمه میگه بمون آخه چجوری؟! توی‌ این خیمه بشینم‌ چه جوری؟! تو رو غرقِ خون ببینم چه جوری؟! عمو جون‌ طاقت بیارم چه جوری؟! کسی غیر از تو ندارم نمی‌ذارم‌ عمو از سرت، یه تار مو هم کم بشه‌ نمی‌ذارم‌ تا من زنده‌ام، دل حرم پُر غم بشه امامِ من، کِی از تو جدا میشم مثل مادرم زهرا، توو راه‌ت فدا میشم (عمو جونم حسین) [شب پنجم ۱۴۰۱.۰۵.۱۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1401.05.11 - Shab 05 - H.Sarollah.Rasht - 05 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
5.74M
شکسته باد دهانی؛ بُریده باد زبانی؛ که بی‌وضو ببرد نامی از عمو از خیمه دوان دوان؛ این شیر علی نشان؛ همچون تیری از کمان؛ می‌آید که جان کند؛ فدای جانان بنبیٍ عربیٍ و رسولٍ مدنی؛ حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی بشناسید؛ چو من نیست صف‌شکنی حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی شکسته باد سبویی؛ بریده باد گلویی؛ که در خطر نشود بر عمو سپر بر تن کرده‌ام کفن باشم زاده‌ی حسن مرد جنگ تن‌به‌تن تنها یاور عمو؛ منم منم من بنبیٍ عربیٍ و رسولٍ مدنی؛ حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی من نخواهم به ره عشق سر و دست و تنی حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی خجسته باد دیاری؛ مبارک است قراری؛ که آخرش برسد دل به دلبرش گر دستم شود؛ جدا چون سقای کربلا شادم در رهت شها می‌میرم برای تو؛ عزیز زهرا بنبیٍ عربیٍ و رسولٍ مدنی؛ حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی تا در آغوش تو جا هست نخواهم وطنی حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی‌ام، حسنی [شب پنجم ۱۴۰۱.۰۵.۱۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1402.04.31 - Shab 05 - H-Ashouraeian.Tehran - 02 - Abozar Biukafi - Rouzeh - Edit.mp3
16.4M
یازده سال است دستت هست در دستم عمو یازده سال است در آغوش تو هستم عمو هر کجا افتاده‌ام از پا صدایت کرده‌ام بارها جای عمو بابا صدایت کرده‌ام تو هوای بچه‌های مجتبی را داشتی هیچ فرقی بین من با دخترت نگذاشتی راحت و آسوده در آغوش تو خوابیده‌ام گاه دلتنگ پدر بودم تورا بوسیده‌ام می‌نشستی می‌نشستم زود روی دامنت داشت عطر فاطمه بوی خوش پیراهنت بعد بابای شهید خود شدم دلبند تو تو شدی بابای من، من هم شدم فرزند تو بین آغوشت عموجان جای عبدالله شد اینچنین شد کنیه‌ات «بابای عبدالله» شد تو بغل کردی مرا هروقت که خسته شدم اینچنین شد من به آغوش تو وابسته شدم پس چرا حالا میان قتلگاه افتاده‌ای؟! پس چرا بر سینه‌ی خود شمر را جا داده‌ای؟! پس چرا من را از آغوشت جدا کردی عمو؟! به دلم افتاده دیگر برنمی‌گردی عمو عمه! دارد تیر می‌آید به سوی سینه‌اش وای دارد می‌نشیند شمر روی سینه‌اش عمه! جان مادرت دست مرا محکم نگیر دست‌های کوچکم را هیچ دست کم نگیر گفته بابایم که تا آخر بمانم با حسین گفته بابایم که «لا یومَ کیومکْ یاحسین» سینه‌ام را روبه‌روی تیرها می‌آورم دست خود را زیر این شمشیرها می‌آورم تیری آمد بین آغوشت سرم را قطع کرد «دوستت دا...» تیر حرف آخرم را قطع کرد عمه‌ام گفته گلویت را ببوسم ای عمو حرمله نگذاشت رویت را ببوسم ای عمو از میان اینهمه لشگر به سختی آمدم آخرش هم بین آغوش تو دست‌وپا زدم زیر سم اسب هاشان پیکرم پاشیده است مثل قاسم سینه‌ام به سینه‌ات چسبیده است شاعر : آقای [شب پنجم ۱۴۰۲.۰۴.۳۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.04.31 - Shab 05 - H-Ashouraeian.Tehran - 04 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
11.14M
در شهادت بازه حالا وقت پروازه مرد و زن، پير و جوون، حتى طفل توو گهواره رفتن و، بايد برم، جهاد ادامه داره والله لا افارق عمی، يه نفر مرد مي‌دونم والله لا افارق عمی، تا آخرين قطره‌ی خونم (شهيد نشم مى‌ميرم) امام من بى‌هوشه خونم داره مى‌جوشه وقتشه، يارى كنم، ياور امام خوشبخته وقتشه، كارى كنم، يه امتحان سخته والله لا افارق عمی، اگه بميرم هزاران بار والله لا افارق عمی، قسم به دستاى علمدار (شهيد نشم مى‌ميرم) عمه صدا جنجال عمو توى گودال اهل غدر، اهل نفاق، اين لشكر همه نامردن طاقتم، سر اومده، عمو رو دوره كردن والله لا افارق عمی، سپر عمو ميشه دستم والله لا افارق عمی، من ذوالفقار حسن هستم (شهيد نشم مى‌ميرم) [شب پنجم ۱۴۰۲.۰۴.۳۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.04.31 - Shab 05 - H-Ashouraeian.Tehran - 05 - Abozar Biukafi - Vahed.mp3
8.42M
کاشکی، مثل علی‌اصغر، منم بشم پرپر برا عمو جونم حسین صبرم، تموم شده دیگه، قلبم داره میگه بی‌تو نمی‌تونم حسین سپر باشم کاش واسه بدنش زخمی میشه تنش آخه می‌زننش ای عمه یه عمره که باعثِ زحمتم خیلی ناراحتم کم شده طاقتم ای عمه عشق نگات یا حسین جونم فدات یا حسین بابام حسن گفت بمیرم برات یا حسین (عموی خوبم حسین) عمه، بذار برم دیره، تنش پُره تیر شد باید برم کاری کنم ای وای، انداختنش رو خاک، خیلی شدم غم‌ناک باید برم کاری کنم به هر نحوی بود پُر از درد و غم دل به میدون زدم با شتاب اومدم توو گودال منو به سختی بغل کرد عمو نیزه می‌زد عدو محکم از روبه‌رو توو گودال عمو جونم یا حسین مهربونم یا حسین تا جون دارم یار تو می‌مونم یا حسین (عموی خوبم حسین) [شب پنجم ۱۴۰۲.۰۴.۳۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه این هم از جنس آسمانی‌هاست حیدری از عشیره‌ی زهراست یاکریم است و با کریمان است رود نَه، برکه نَه، خودش دریاست خون خیبرگشا به رگ‌هایش او که هست؟! از نژاد شیر خداست با جوانان هاشمی بوده آخرین درس خوانده‌ی سقّاست می نویسد عمو و بر لب او وقت خواندن فقط فقط باباست مجتبی زاده‌ای شبیه حسن شرف الشمس سید الشهداست عطری از کوی فاطمه دارد نفسش بوی فاطمه دارد کوه آرامشی اگر دارد آتشی هم به زیر سر دارد موج سر می‌زند به صخره چه باک دل به دریا زدن خطر دارد پسر مجتبی است می‌دانم بچه‌ی شیر هم جگر دارد همه رفتند او فقط مانده حال تنهاست و یک نفر دارد آن هم آن سو میان گودالی لشگری را به دور و بر دارد آرزو داشت بال و پَر بشود دست خود را رها کُند بدود جگرش بی‌شکیب می‌سوزد نفسش با لحیب می‌سوزد می‌وزد باد گرم صحرا و روی خشک‌ش عجیب می‌سوزد بین جمع سپاه سیرابی یک نفر یک غریب می‌سوزد دست بردار از دلم عمه که تنم عنقریب می‌سوزد روی آن شیب گرم می‌بینی؟! روی شیب الخضیب می‌سوزد سینه‌اش را ندیدی از زخمِ... ...نوک تیری مهیب می‌سوزد چشم بلبل که خیره بر گُل شد ناگهان دست عمه‌اش شُل شد دید چشمی به آسمان وا بود تشنه‌ای بود میان خون‌ها بود لحظه‌های جسارت وغارت در دل قتله‌گاه بلوا بود رحم در چشم نانجیبی نیست بین خولی و زجر دعوا بود دید دست جماعتی نامرد تکه‌های لباس پیدا بود حجمی از دشنه‌ها به هم می‌خورد لبه‌ی تیغ‌ها مهیا بود لبه‌ی دشنه‌ها که پایین رفت ساقه‌ی نیزه‌ها به بالا بود داد می‌زد حرامزاده نزن پسرش را ز دست داده نزن خنده بر اشک‌های ما نکنید این چنین با غریب تا نکنید دست‌های مرا جدا سازید تار مویی از او جدا نکنید پیرمرد است بر زمین خورده است نیزه‌ی خویش را عصا نکنید نعل تازه بر اسب‌ها نزنید حلقه در حلقه چکمه پا نکنید آب هم نخواستیم ای قوم به تنش تیغ ونيزه جا نکنید با خدا حرف می‌زندآرام جان زهرا سر و صدا نکنید دستش از کتف او جدا تا شد باز هم پای حرمله وا شد شاعر: آقای [شب پنجم ۱۴۰۳.۰۴.۲۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه چی می‌بینم عمه؟! چه غوغایی توو شیب گودال به پا شد عمو جون تنش له زیر دست و پا شد سر وصورتش زخمی نیزه‌ها شد چی می‌بینم عمه؟! چرا اینقده نیزه بالا میاد و عجب ازدحامی اونجا پیرمرد با عصا چی می‌خواد و عمو چشم‌به‌راهه یکی نیست برا یاری کردن بیاد و ـ ـ ـ ـ ـ یتیم برادر نبود توی گودال عمو جات عزیزم بُریده مثه سقّا دستات عزیزم بدم چی جواب من به بابات عزیزم عزیز دل من توو این ازدحام چی آوردن سر تو؟! الهی بمیرم یه تیر سینه‌مو دوخته به پیکر تو نزن دست و پا و زیر لب بخون اشهد آخرتو [شب پنجم ۱۴۰۳.۰۴.۲۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه عمو، دووم بیار دارم میام دارم میام کنار تو کنار بابام عمو، دووم بیار دارم میام منم ی ساعته دیگه کنار زهرام نمی‌ذارم سر تو از تنت جدا شه نمی‌ذارم نیزه به پیکر تو جاشه نمی ذارم پای عدو به خیمه واشه من مگه مُردم که رقیه بی‌باباشه آقام حسینه | مولام حسینه گرچه یتیمم | بابام حسینه دیدم، با رنج و غم توو خیمه‌ها داره برا تو گریه می‌کنه سکینه تا اومدم عمو توو قتلگاه دیدم که قاتلت رسید با بغض و کینه منم که توی مستقیم‌ترین صراتم منم توو کشتی سفینة النجاتم منم مثه تو تشنه‌ی آب فراتم من آخرین فدایی مخدراتم گودال شلوغ و | جنجال به پا شد پیشت عمو جون | دستم جدا شد برات بمیرم ای عموی من که بی‌مرکب و بی‌عِمامه و ردایی میون و تیغ و نی زه‌هایی و بمیرم که رو خاک گرم کربلایی چقد شده شبیه کوچه بین گودال تنت مثه چادر مادر شده پامال برای کشتن تو اینجا شده جنجال نیزه به پهلوی تو خورد و رفتی و از حال بوی مدینه | پیچیده اینجا بابام رسیده | همراه زهرا [شب پنجم ۱۴۰۳.۰۴.۲۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه شده غوغا شده جنجال دیگه رفته عمو از حال توی قتلگاهش میشه پامال بذار عمه برم دیره ببین قاتل داره میره گلوی عمو زیر شمشیره داره می‌رسه سپاه حسن شبیه عمو شدم صف‌شکن نفس می‌زنی نفس می‌زنم منم مثل تو میشم بی‌کفن (امان ای دل) عزیزالله سلام‌الله میشم مثلِ تو ثارالله فدایی تو میشه عبدالله ببین دستم قلم میشه همین دستم علم میشه داره لحظه‌ی آخرم میشه دیگه آخرین شهیدم عمو پیش زهرا رو سفیدم عمو دیدی جا نموندم از قافله دیدی آخرش رسیدم عمو (امان ای دل) [شب پنجم ۱۴۰۳.۰۴.۲۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn