࿐ یک بار بی خبر به شبستان من درآ چون بوی گل، نهفته به این انجمن درآ از دوریت چو شام غریبان گرفته‌ایم از در گشاده‌روی چو صبح وطن درآ مانند شمع، جامهٔ فانوس شرم را بیرون در گذار و به این انجمن درآ دست و دلم ز دیدنت از کار رفته است بند قبا گشوده به آغوش من درآ آیینه را ز صحبت طوطی گزیر نیست ای سنگدل به صائب شیرین‌سخن درآ #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🥀🌺🥀🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

در معرڪه عشق ز جرأت خبرے نیست!! غیر از سپر انداختن اینجا سپرے نیست!! #صائب_تبریزے #حدیث_دل 🌼🥀🌼🥀

چو آمدی به شکار من آنقدر بنشین که طوق گردن ایمان کنم کمند ترا #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🥀🌸🥀🌸

تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل؟ تا کی به سینه سنگ زنم ز آرزوی دل؟ ساحل ز جوش سینهٔ دریاست بی خبر با زاهدان خشک مکن گفتگوی دل #صائب_تبريزى #حدیث_دل 🥀🌼🌼🥀

صادقان را بهر روزی زحمتی در ڪار نيست ڪز تنور سرد؛ گرم آيد برون نان؛ صبح را #صائب_تبریزی گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می‌روند ما به خلوت با تـــو ای آرام جان آسوده‌ایم #حضرت_سعدی ای ڪه در دل جای داری بر سر چشمم نشین ڪاندر آن بیغوله ترسم تنگ باشد جای تــو... #حضرت_سعدی #حدیث_دل 🥀🌼🌼🥀

بزم بی دردان اگر روشن ز شمع است و چراغ گوهر شب تاب ما در ظلمت شبها دل است #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🥀🌸🌸🥀

☀️ دل زنده می کند نفس جانفزایِ صبح جان می شود دو مغز زِ آب و هوای صبح #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🥀🥀🥀

گر طلبکار حضوری لب به غیبت وامکن عیب خود پوشیده و از دیگران پیدا مکن دورباش هرزه گویان است مهر خامشی ایمنی میخواهی از زخم زبان، لب وا مکن آبروی خود به گوهر کن مبدّل چون صدف هیچ جز همت، گدایی از در دل ها مکن چون کشیدی پای در دامان تسلیم و رضا تیغ اگر چون کوه بارد بر سرت پروا مکن #صائب_تبریزی

🪴 میوه پخته محال است نیفتد بر خاک هرکه دل بسته به‌این دارِ فنا نیمرس است #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🥀🥀🥀

پیچش مو دهد از آتش سوزنده خبر سوز مکتوب من از بال کبوتر پیداست #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🥀🥀🥀

صبر بر جور فلک کن تا برآیی رو سفید دانه چون در آسیا افتد، تحمل بایدش #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🥀🍃🥀🍃

سپرد جا به تو هر کس ز بزم بیرون رفت تویی ❤️ به جای همه هیچ‌کس به جای تو❤️ نیست #صائب_تبریزی #حدیث_دل 🥀🍃🥀🍃