eitaa logo
💚🌹یاس 🌹💚
189 دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
9.7هزار ویدیو
53 فایل
﷽ ✋ صَلَّی اللهُ عَلَیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا ایَّتُهَا الصِّدیقَةُ الشَهیدَة... دنبالِ "شُهرَتیم" و پِیِ "اسم" و "رَسم" و "نام"... غافل از اینکه فاطمه(س) "گمنام" می خَرَد ... ❤️#یاس❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم باز کن و با یک بوسه انقلاب شب را سرنگون نما خورشید چشمانت را به آسمان دلم هدیه بده و بگذار نور حضورت گشایشی باشد که مرا میهمان یک شاد می دارد و بساط دلتنگی را از درون نگاهم بر می دارد جمعه زیباست اگر تکیه گاه دلتنگی هایم شانه هایی به فراخی یک عمر باشند و چشم هایی که تاریکی را از میان بر می دارند و درون تمام ثانیه ها نور را جا می گذارند 🍂
چطور بگویم که آفتاب حضورت چشمانم را به طلوع عشق وا می دارد و خنده روی لب هایت در دلم ترانه شوق می کارد چطور بگویم که باورت شود دلم به توان ابدیت دوستت دارد همان پیچک پیرامون گل نیلوفری که دیدگانم برای عاشقی بودنت را کم دارد 🍂
و من جهان را انگونه دوست می دارم که توووو می خواهی همراه توووو از حبس غصه ها آزادم و چون چشمانت را به من می دوزی از فرط اشتیاق شادم باشی از مهرت لبریزم و چون دور شوی درگیر پاییزم برای من توووو تمام دنیایی و تمام دنیای من خلاصه در تماشای ماه نگاه ست که آسمان شبم را از نور سرشار می دارد 🍂
خورشید چشم هایت در حال طلوع است آفتاب نگاهت در حال بالا آمدن داری با خودت صبح را به ارمغان می آوری عطر نان تازه عطر چای هل دار عطر همه خبر از طلوع روزی نو می دهند روزی که توووو در تمام دقایقش تصویر شده ای و مزین به لبخند پر مهر توست 🍂
بغلم کن و بگذار تماشای خیالت پیش رویم را از عشق سرشار سازد و آغوش پر از مهرت دقایقم را لبریز دوست داشتن نماید پای در حریم دوست داشتنم بگذار و شور عشق را دوباره درون تمام دقایقم جاری نما 🍂
دلم تو را می خواهد و خوب می دانم که دیدن نگاه آغاز بارش آفتاب بر زمین است و طلوع صبحی ناب بیا پشت پنجره چشم هایم چادر بزن و با نور نگاهت چراغ کم سوی چشمانم را روشن نما با خودت روزی دوباره را به طالعم هدیه دار ‌و بگذار چون می بینمت صبح دوباره میهمان نگاهم گردد برای من تماشای لبخند ملیحت آغاز انقلابی است که عشق را به ثانیه هایم ارزانی می دارد دلم یک جور عجیب و قریب تو را دوست می دارد 🍂
لبخند که می زنی با خود صبح را می آری لبخند که می زنی مرا میهمان تماشای خورشید می داری رویت افسون دیدگانت چشمانم را پر می کند از نور و تماشای نگاه دلبرانه ات آسمان احساسم را لبریز روشنایی می سازد خورشید ترین عشقی که مشرق تا مغرب علاقه ام در تملک توست و طلوع حضورت صبحی از جنس آرامش را بر آسمان روسیاه پاییز عرضه می دارد 🍂
باران که می زند دستم را بگیر مرا به کوچه ببر و بگذار در زیر چتر گیسوانت با عقد یکی شدن ببندم آن وقت با یک بغل آغوش مرا میهمان دوست داشتنت نما دست از دوست داشتنم مکش و با بوسه عشقت را به سویم گسیل دار باران که می زند بذر علاقه ات را در زمین خیس احساسم بکار و دست از علاقه ات بر مدار 🍂
پای بر چشمانم بگذار و با خورشید نگاهت تمام مساحت آسمان دیدگانم را به رنگ روشن نور در اور درون دیدگانم خیره شو و مرا میهمان تماشایت کن لبخند بزن و بگذار آغاز شود صبح از درون چشمانی که چون چشمه جوشان روشنایی از آن می تراود دیدن جادوی افسونگر نگاهت بهترین بهانه برای اغاز روزی دوباره در دفتر طالع و اقبال من است 🍂
و چون در آغوشت می کشم احساس تولدی دوباره می کنم انگار درون خورشید چشمانت یک‌ عالمه عشق پنهان داری که تا نگاهم می کنی تاریکی را از درون دقایقم بر می داری و صبحی از جنس خوشبختی را میهمان دقایقم می داری گذر ثانیه ها همراه با و غرق در آغوش تو شیرین است و توووو همان نغزترین ترانه ای که تکرار نامت برایم طلوع حیاتی دوباره است با من بنشین و بگذار رویت نگاه دلبرانه ات پیش رویم را با عشق پاگشا نماید و شهد شیرین حضورت کام احساسم را تا همیشه قند دارد 🍂
زیبا بیا با من همراه شو خیابان را زیر پا بگذاریم چشم از تماشای هم بر نداریم و بانوشیدن جرعه ای چای داغ قدم در مسیر خوشبختی بگذاریم همین که باشی بودنم باشد احساست باشد سرما از هوای با هم بودنمان فراری است و هیچ بغضی نمی تواند چون را دارم ابر چشمانم را ببارد بی خیال همه آدم های تنگ نظر قلبم برای همیشه بودنت را دوست می دارد 🍂
تماشایت می کنم ‌و دوباره با دیدن آن چشمان زرنشان وارث صبحی نو می شوم انگار دیدنت طلوع روزی دوباره است طلوع ای دلگشا که خاطرت بر خاطرم عرضه می دارد و دلتنگی را از خاطرم دور می دارد بیا بذر بوسه هایت را در آسمان گونه هایم نقش کن و بگذار نسیم حضورت دوباره مست کند ثانیه هایی را که در عطش دیدارت چشم انتظار است 🍂