جعبه سیاه
🔰و باز، قصه پر غصه مذاکره با امریکا
ما نه به تکذیبیه وزارت خارجه در خصوص مذاکره (ایران و امریکا) شما بخوانید ایروانی با ایلان ماسک اعتمادی داریم و نه به خیلی از تکذیبیه های صورت گرفته قبلی دولت در مسائل مختلف...!
متاسفانه وضعیت نشر اخبار در فضای مجازی یله و رها به صورتی شده که هر شخص حقیقی و یا حقوقی هر ادعایی که دوست دارد را اعلام میکند و خیلی اوقات هم درستی و نادرستی آن ادعا مشخص نمیشود و هیچ مقام و مرجعی هم نیست که آن را صحت سنجی کند تا در صورت کذب بودن آن با آن برخورد کند به همین خاطر هر وقت بخواهند موضوعی را تکذیب میکنند بدون آنکه درستی یا نادرستی تکذیب مشخص شود!
وزارت امورخارجه گفته، این خبرپراکنی از طرف آمریکایی ها بوده برای فضاسنجی در داخل ایران که عکسالعملها را بسنجند و ببینند آیا راه برای انجام مذاکره و ملاقات باز شده یا خیر!؟
عجب!!!
با این حساب از وزیر امور خارجه سوال میکنیم، تاخیر ۲۴ ساعته وزارت امور خارجه در تکذیب این ملاقات را پای چه موضوعی بنویسیم!؟
اگر ملاقاتی نبوده و وزارت امور خارجه و برخی مسئولین نمیخواستند فضاسنجی کنند و عکسالعمل مردم و رسانه ها را ببینند، پس چرا بلافاصله بعد از انتشار خبر ملاقات سفیر با ایلان ماسک، آن را تکذیب نکردند!؟
اگر فضاسنجی ای هم بوده از طرف مسئولین لیبرال عشق مذاکره و آنهایی که تصمیم به مدارا با دشمن گرفته اند بوده نه امریکایی ها..!
همچنان که مدارا با دشمن را رئیس دولت وفاق اعلام کرد تا فضاسنجی صورت بگیرد و بعد که با واکنش منفی مردم و بسیاری از خواص و رسانه ها مواجه شدند، وزیر امور خارجه در یک چرخش ۱۸۰ درجه ای، فرمودند با دشمن مدارایی نداریم!!
#وعده_صادق۳
@BlackBoox
🔰در میانهی یک جنگ سرد نوین با ابزاری داغ!
جنگ جهانی سوم دیگر صرفاً تصوری از نبردهای سنتی با تانکها و موشکها نیست، بلکه اکنون شاهد #جنگ_ترکیبی هستیم که ابزارهای #شناختی، #رسانهای و #شبکههای_اجتماعی در آن نقشی کلیدی ایفا میکنند.
این جنگ به جای تسخیر خاک، ذهنها را هدف قرار داده و با استفاده از روایتگری و اطلاعات گمراهکننده، جوامع را تحت تأثیر قرار میدهد.
شبکههای اجتماعی به عرصه اصلی این نبرد تبدیل شدهاند. این فضاها نه تنها به انتشار اطلاعات، بلکه به خلق و مدیریت #روایتها میپردازند.
در این جنگ، هر کاربر یک سرباز بالقوه است و هر پست یا پیام یک ابزار #نفوذ ! بازیگران مختلف، از قدرتهای جهانی گرفته تا سازمانهای غیردولتی و حتی افراد مستقل، با استفاده از فناوریهای پیشرفته، هوش مصنوعی و الگوریتمهای پیچیده، به شکلی سیستماتیک اقدام به مدیریت ادراک جمعی میکنند.
جنگ شناختی و رسانهای ترکیبی، به دنبال ایجاد شکاف در جوامع، تضعیف عقاید و نهادهای مذهبی، و تحمیل هنجارهای فرهنگی و سیاسی خاص است.
در این میان، انتشار اطلاعات نادرست و اطلاعات گمراهکننده، ابزارهایی قدرتمند هستند.
از یک سو، بازیگران این جنگ، روایتهای جذاب و احساسی میسازند که افراد را به سمت باورهای خاص هدایت میکند.
از سوی دیگر، الگوریتمهای شبکههای اجتماعی با برجسته کردن محتوای بحثبرانگیز، قطببندی اجتماعی را تشدید میکنند.
به طور کلی، ما در میانهی یک جنگ سرد نوین با ابزاری داغ قرار داریم.
پیروزی در این نبرد به توانایی جوامع در #شناخت و مقابله با ابزارهای شناختی، تقویت #سواد_رسانهای، و ایجاد ساختارهای مقاوم در برابر #نفوذ_اطلاعاتی بستگی دارد.
آینده این جنگ نه در میدانهای نبرد فیزیکی، بلکه در ذهنها رقم خواهد خورد.
@BlackBoox
جعبه سیاه
🔰مذاکره با قاتل
در دوران سیاه دولت بنفش در سال ۹۸ خبرهایی از جلسات پنهانی سران بنفش در ژاپن با برخی مقامات آمریکایی منتشر شد. جدی نگرفتیم تا زمانیکه ترامپ جنایتکار دستور ترور سپهبد قاسم سلیمانی را صادر کرد.
و شد آنچه نباید می شد.
آمریکاییها سالها درصدد فرمانده بزرگ و بی نظیر جبهه مقاومت حاج قاسم سلیمانی بودند اما از واکنش جمهوری اسلامی واهمه داشتند. ماموریت اصلاحطلبان و عوامل نفوذی در آن جنایت بزرگ جنگ هراسی و مهار جمهوری اسلامی از درون بود. بی جهت نبود که پرونده انتقام سخت تنها با زدن پایگاه عین الاسد بسته شد و دیگر خبر قابل توجهی از مجازات عاملان شهادت حاج قاسم نشد.
حالا دوباره شاهد شروع جلسات محرمانه همان طیف با نمایندگان ترامپ قاتل هستیم. اگر غفلت کنیم و نسبت به رفتارهای ضدامنیت ملی این جماعت اقدام جدی انجام نشود باید شاهد جنایت های سنگین آمریکاییها علیه بهترین سرمایه های معنوی و انسانی ملت ایران باشیم ...
از ما گفتن بود...
#حافظه_کوتاه_تاریخی
#خیانت
@BlackBoox
جعبه سیاه
🔰مذاکره با قاتل در دوران سیاه دولت بنفش در سال ۹۸ خبرهایی از جلسات پنهانی سران بنفش در ژاپن با برخی
🔰ملاقات پنهان با نمایندهٔ ترامپ؛ سادهلوحی یا خیانت؟!
روزنامهٔ کیهان نوشته: روزنامهٔ آمریکایی نیویورکتایمز مدعی شد ایلان ماسک که نقش مؤثری در پیروزی ترامپ داشته با امیرسعید ایروانی، نماینده دائمی ایران در سازمان ملل در مکانی مخفی دیدار کرده تا دربارهٔ راههای کاهش تنشها بین ایران و ایالات متحده گفتوگو کنند.
این روزنامه به نقل از ۲ منبع ناشناس ایرانی گزارش داده دیدار مثبت یکساعتهٔ این دو نفر در روز دوشنبه در نیویورک صورت گرفته است.
در همین شرایط، رسانههای مدعی اصلاحات از این دیدار به عنوان یک فرصت یاد کردند. این نشان میدهد در شرایطی که سیاست خارجی در دولت انقلابی شهید رئیسی دچار تحولات اساسی شد، طیف غربگرا تلاش میکند، مسیر دیپلماسی را بهسمت دوران امید و اعتماد به آمریکا منحرف کند و ایران را از دستیابی به حقوق خود بازدارد.
طیف غربگرا پس از پیروزی ترامپ، مجددا بر طبل مذاکره میکوبد و کوچکترین اشارهای به نقض برجام در ۳ دورهٔ اوباما، بایدن و ترامپ نمیکند.
بیاعتنایی به غیرقابل اعتمادبودن آمریکا، ملاقات پنهان با نمایندهٔ ترامپ و تقلای مجدد مذاکره از روی سادهلوحی است یا خیانت؟!
@BlackBoox
🔰طرح راهبردی جریان وفاق
قدرت ملی در الگوی سابق حکمرانی (الگوی پیشا سایبرنتیک) از پنج مؤلفۀ
- اقتصاد
- سیاست
- فرهنگ
- اجتماع
- امنیت و دفاع
تشکیل شده است.
دشمن از بدو پیروزی انقلاب اسلامی، از دو طریق اقدامات مستقیم و جریان نفوذ، سعی کرده پایههای قدرت ملی ج. ا. ایران را تضعیف و نظام را برانداز کند.
این امر تا اوایل دهۀ ۹۰ شمسی، عموماً به شکل مجزا انجام شده، یعنی طرحهای مشخص علیه اقتصاد مانند تحریم، علیه فرهنگ مانند ابتذال و ... اجرا شده است.
اما از حدود ۱۰ سال پیش مقارن با شروع دولت نخست حسن روحانی، راهبردهای خصمانهی دشمن علیه قدرت ملی و منطقهای ایران بهصورت ترکیبی طراحی شد، همانجا که عنوان «جنگ ترکیبی» مطرح است.
جنگ ترکیبی تلاش دارد در هجمه به ساختار قدرت، بهجای هدف قرار دادن بخشهای مجزا و منفک، بخشهای پیوسته و همپوشان را مورد ضربه قرار دهد، یعنی لایههای داخلی تصویر فوق.
اوج جنگ ترکیبی جایی است که در شکل فوق با شماره ۵ مشخص شده است، یعنی مرکز تلفیق هر ۵ مؤلفۀ قدرت ملی که ابعاد شناختی فضای سایبر نیز بر آن محاط شده است.
از این رو تسلط دشمن بر فضای سایبر کشور از یک سو و در کانون قرار گرفتن عوامل دشمن (در منطقۀ ۵) از سوی دیگر، دو بال سنگینترین هجمۀ براندازانهای است که تاکنون سابقه نداشته.
آنچه در کشور با عنوان جریان وفاق شکل گرفت که فراتر از قوۀ مجریه است و افرادی مشخصاً مأمور اجرای این طرح است.
از انتصاب افراد سابقهدار امنیتی تا مواضع علیه مدیریت فضای سایبر را در این پازل ببینید.
@BlackBoox
🔰به قول #ظریف فرق میکند چه کسی در پاستور بنشیند!
بانک ناتراز مشهور که در سالهای اخیر هر چه مهلت گرفته وضعیتش وخیمتر شده است. در سالهای اخیر بخش قابل توجهی از تولید پایه پولی را به خودش اختصاص داده بود.
#شهید_رئیسی در مقابل مقاومتهای درونی و بیرونی دولت ایستاده بود و تصمیم نهایی برای انحلال این بانک گرفته شده بود، اما به شهادت رسید.
وقتی فردی که در پاستور مینشیند، عوض شد، ناگهان شکایت وزارت اقتصاد از این بانک ناتراز پس گرفته شد! امروز هم آقای #فرزین فرمودند بانکهای ناتراز ۵ سال مهلت دارند تا خودشان را تراز کنند.
بانکی که هر روز ماندنش یعنی ضرر، ۵ سال دیگر وقت دارد پول خلق کند و بریزد به جیب شرکتهای زیر مجموعه خودش و #تورم تولید کند از جیب همه مردم!
واقعاً فرق میکند چه کسی در #پاستور بنشیند!
#مکتب_گران_کن
@BlackBoox
🔰کدام خطرناک تر است؛
جنایت پیجری، یا دروغ آبی؟!
"آسمان آبی تر می شود". این، تیتری بود که روزنامه اعتماد هفته گذشته با آن، خبری ناگوار را برای مردم بسته بندی و کادو پیچ کرد!
خبر اصلی، "کوتاهی و بی تدبیری دولت در ذخیره سازی سوخت نیروگاه ها برای فصل سرد و قطعی بی موقع برق" بود. اما اعتماد ادعا می کرد که دولت تصمیم گرفته برای رفع آلودگی هوا و آبی شدن آسمان، سوخت مازون نیروگاه ها را قطع کند.
آسمان، آبی شده بود اما برای تیم آقای الیاس حضرتی. او قبلا با تصویر هم سُفرگی با شهرام جزایری شناخته می شد، اما چند ماه قبل به شورای راهبری کابینه راه یافت، برخی شرکای سیاسی را به بدنه دولت وارده کرد و خودش هم پشت میز ریاست "شورای اطلاع رسانی دولت" نشست.
تعریف و تکلیف قانونی "شورای اطلاع رسانی دولت" چیست؟ گزارش درست، یا وارونه نویسی و فریب مردم؟! اما یک هفته پس از آن خیمه شب بازی رسانه ای، واقعیت خبر آشکار شده است.
حالا تیتر رسانه ها (حتی حامیان دولت مثل خبرآنلاین)، ادامه مازوت سوزی در تبریز و قزوین، وضعیت قرمز آلودگی هوا در تهران، و قطعی برق است.
آلودگی هوا یا قطعی برق، هر کدام در جای خود بسیار مهم هستند. اما از آنها مهم تر، موضوع راستگویی و مواجهه صادقانه با مردم است:
آیا چون دولت، دچار آفت و آسیب بزرگی است، این وضعیت اطلاع رسانی، خلاف گویی و عوام فریبی هم پدید آمده؟ یا اینکه شبکه سیاسی و رسانه ای تحریف واقعیات، ابتدا توانسته دولت تشکیل دهد و طبیعتا پس از موفقیت، اقدام به مهره چینی و غنیمت گرفتن کرده است؟!
برخی منصوبان در تیم اطلاع رسانی۸ دولت، پیش از این به صراحت گفته اند که کارشان پیمانکاری سیاسی و عملیات رسانه ای در ازای گرفتن پول و بالا آوردن افراد (و زدن رقبای آنها) است. برخی دیگر جزو مجرمان امنیتی بوده اند.
ماجرا به شورای اطلاع رسانی محدود نمی شود. هفته گذشته خبری مهم و ناگوار برای ذی نفعان سازمان تامین اجتماعی در میان انبوه خبرها گم شد. انتصاب یکی از عناصر پیاده حزب منحله مشارکت، به عنوان مدیر شرکت سرمایه گذاری سازمان تامین اجتماعی (شستا)!
شستا با ۱۶۶ شرکت بزرگ تحت پوشش به ارزش آنها ۲۰۰ هزار میلیارد تومان، به عنوان غنیمت انتخاباتی، به فردی ناکارآمد سپرده شد که سابقه او، حضور در نمایش استعفا در مجلس و فشار برای تعطیلی انتخابات مجلس هفتم، و امضای نامه تسلیم طلبی در برابر آمریکا بوده است!
چالش هایی مانند ناترازی برق و سوخت و...، ناگهان حادث نمی شوند. محصول قصور و تقصیر مدیرانی است که اشتباهی و از سر سیاسی کاری منصوب می شوند.
آنها به خاطر سررشته نداشتن، سراغ مشاوران نااهل (بعضا نفوذ زده) می روند و به نسخه هایی مانند "پالایشگاه سازی، کثافتکاری است"، "نیروگاه سازی، رفتن زیر بار مافیاست"، "برنامه (انرژی) هسته ای می خواهیم چه کار؟" و... تن می دهند.
خسارات این نوع خرابکاری، بسیار بزرگتر از جنایت پیجری است؛ چون در خدمت نقشه اغواگری دشمن است. بخش مهمی از آلودگی هوا و ناترازی های امروز، با سوء مدیریت دولتی تدارک شد که ادعا می کرد باید حتی برای حل مشکل آلودگی هوا و آب خوردن مردم، برنامه هسته ای را واگذار یا تعطیل کرد!
آدرس "آسمان آبی" ادعایی آنها، به وضعیت عصر حجر و غارنشینی ختم می شود؛ بدون برق و گاز و انرژی. به جایی که باید داشته ها و توانمندی های خود را تسلیم دشمنان بکنید و سپس، برای گرفتن اندکی از همان داشته ها و حقوق به گدایی بیفتید!
به تعبیر نشریه زنجیره ای صدا: "همچون برّهای در مذبح و برده ای در مسلخ. همچون متهمي در اتاق بازجويي و حتي يك برده در مقابل همتاي آمريكايي"!
@BlackBoox
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه پایین باخت نمی ده ...
@BlackBoox
🔰اینستاگرام و نخبگان بدلی
در سالهای اخیر، اینستاگرام به بستری تبدیل شده که بسیاری از افراد، بدون داشتن تخصص واقعی یا تجربه معتبر، خود را به عنوان نخبه یا فردی برجسته در حوزههای مختلف معرفی میکنند.
این پدیده به چند دلیل شکل گرفته است:
۱. دسترسی آسان به مخاطب؛
اینستاگرام به دلیل سهولت استفاده و گستره مخاطبانش، فضایی را فراهم کرده که هر فردی بتواند بدون نیاز به صلاحیت حرفهای، خود را مطرح کند. برخی با استفاده از ابزارهای بصری و تبلیغات جذاب، تصوری از تخصص یا موفقیت ایجاد میکنند.
۲. فرهنگ نمایش؛
در جامعهای که مصرفگرایی و توجه به ظاهر اهمیت بیشتری پیدا کرده، افراد تمایل دارند به جای عمق، به سطح توجه کنند. این باعث شده "نمایش" به جای "واقعیت" اولویت یابد و برخی نخبگان بدلی از این فرصت برای جلب توجه بهرهبرداری کنند.
۳. کاهش اعتماد عمومی به نخبگان واقعی؛
در نتیجه این پدیده، اعتماد عمومی به نخبگان واقعی که برای رسیدن به جایگاه خود تلاش و تخصص واقعی داشتهاند، کاهش یافته است. تشخیص بین نخبه واقعی و بدلی برای عموم مردم دشوار شده است.
۴. تأثیر الگوریتمهای شبکههای اجتماعی؛
الگوریتمهای اینستاگرام محتواهایی را که بیشتر پسندیده و بازنشر میشوند، در اولویت قرار میدهند. این امر باعث میشود افراد با تاکتیکهایی مانند استفاده از محتوای جنجالی یا جذابیتهای بصری، بیشتر دیده شوند، حتی اگر محتوای آنها بیمحتوا یا غیرعلمی باشد.
۵. پیامدهای اجتماعی و سیاسی؛
تحریف دانش و آگاهی: انتشار اطلاعات غلط یا سطحی توسط نخبگان بدلی باعث میشود درک عمومی از مسائل پیچیده کاهش یابد.
تضعیف اعتماد به متخصصان: این موضوع میتواند تأثیرات منفی بر سیاستگذاریهای عمومی داشته باشد، زیرا افراد به جای متخصصان واقعی، به این چهرهها رجوع میکنند.
تغییر ارزشها: جامعهای که در آن "ظاهر" مهمتر از "محتوا" شود، به سمت سطحینگری حرکت میکند.
راهکارها:
تقویت سواد رسانهای: آموزش مردم برای تفکیک اطلاعات معتبر از غیرمعتبر.
نظارت بر محتوا: ایجاد قوانینی برای جلوگیری از ادعاهای کذب یا گمراهکننده در شبکههای اجتماعی.
ترویج ارزشهای واقعی: برجستهسازی تلاشها و موفقیتهای نخبگان واقعی در رسانهها.
به طور کلی این پدیده بازتابی از تحولات عمیق فرهنگی و اجتماعی است که نیاز به بررسی و مدیریت دارد تا جوامع از تبعات منفی آن مصون بمانند.
@BlackBoox
🔰بلاگرها تهدیدهایی جدی برای جامعه و خانوادهها
تضعیف فرهنگ و سنتهای ایرانی و اسلامی توسط بلاگرها پدیدهای است که در دهههای اخیر در اثر گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به شدت قابل مشاهده است.
بلاگرها با استفاده از پلتفرمهای مختلف بویژه اینستاگرام، به راحتی پیامها و محتواهایی را منتشر کنند که تأثیر عمیقی بر افکار عمومی و به ویژه #جوانان دارند.
این محتواها نهتنها گاهی به نقد و چالش کشیدن ارزشهای فرهنگی و دینی ایران میپردازند، بلکه در مواردی به طور مستقیم تلاش میکنند تا فرهنگ غربی و اندیشههای مخالف با ارزشهای ایرانی و اسلامی را ترویج کنند.
در این راستا، میتوان به چندین الگو و مصداق اشاره کرد:
تبلیغ فرهنگ غربی و سبک زندگی غیر ایرانی: یکی از عمدهترین تهدیدات بلاگرها، ترویج سبک زندگی غربی و مدرن است. بلاگرها با به نمایش گذاشتن زندگیهای لوکس، مصرفگرایی، مدگرایی، و روابط غیر متعارف، نوجوانان و جوانان را به سمت الگوبرداری از این سبکها سوق میدهند.
به نمایش گذاشتن سفرهای خارجی، خریدهای برند و استفاده از مدهای غربی، به تدریج میتواند باعث تغییر نگرش نسل جدید به فرهنگ ایرانی و اسلامی شود.
تحریف تاریخ و باورهای مذهبی: برخی بلاگرها با ارائه اطلاعات ناقص یا تحریفشده، تاریخ ایران و باورهای اسلامی را به چالش میکشند.
این افراد با هدف تضعیف ارزشها و باورهای دینی و ملی، تلاش میکنند تا با انتشار محتواهایی که نقدهای غیر منصفانهای نسبت به تاریخ ایران و اسلام دارند، ذهنیت نسل جوان را نسبت به میراث فرهنگی خود تغییر دهند.
دستکم گرفتن ارزشهای خانوادگی و اجتماعی: ترویج روابط آزاد و سبکهای زندگی بدون مرزهای شرعی و اخلاقی در برخی از بلاگها، باعث میشود که هویت اجتماعی و خانوادگی ایران، که مبتنی بر خانوادههای سنتی و اصول اخلاقی است، تضعیف شود. بلاگرهایی که به طور معمول از موضوعات مربوط به آزادیهای جنسی و روابط غیرقانونی صحبت میکنند، میتوانند تأثیرات منفی زیادی بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی کشور بگذارند.
راهکارهای مقابله با این پدیده
آموزش و آگاهیبخشی به نسل جوان: نخستین راهکار مقابله با تضعیف فرهنگ و سنتهای ایرانی و اسلامی، ارائه آموزشهای فرهنگی و دینی است. نهادهای آموزشی و فرهنگی باید برنامههای گستردهای برای آموزش نوجوانان و جوانان در مورد اهمیت حفظ ارزشها و سنتهای ملی و دینی فراهم کنند. این آموزشها باید شامل تحلیل و بررسی محتوای رسانهای باشد تا نسل جدید بتواند تفاوتهای میان فرهنگهای مختلف را تشخیص دهد و به انتخابهای آگاهانه برسد.
حمایت از تولید محتوای بومی و اسلامی: مقابله با محتوای غربی و تضعیفکننده سنتهای ایرانی و اسلامی نیازمند تولید محتوای جذاب و ارزشمند برای ترویج فرهنگ ایرانی و آموزههای اسلامی در فضای مجازی است.
این تولیدات میتوانند شامل فیلمها، پادکستها، مقالات و برنامههای آموزشی باشند که ارزشهای ایرانی و اسلامی را به شیوهای جذاب و قابل درک برای جوانان معرفی کنند.
تقویت نظارت و مدیریت محتوای فضای مجازی: برای مقابله با محتوای مخرب و تضعیفکننده، نظارت و مدیریت محتوای فضای مجازی باید تقویت شود.
این شامل پیگیری و برخورد با تولیدکنندگان محتوای تفرقهانگیز، که فرهنگ ایرانی و اسلامی را مورد حمله قرار میدهند، میشود. همچنین، ایجاد قوانینی برای مقابله با نشر محتوای نادرست و هنجارشکن میتواند در حفاظت از ارزشهای فرهنگی کشور موثر باشد.
ایجاد و تقویت پلتفرمهای جایگزین: برای مقابله با سلطه پلتفرمهای خارجی مانند اینستاگرام و یوتیوب، باید پلتفرمهای بومی و ملی برای تولید محتوا و ایجاد ارتباطات اجتماعی تقویت شوند. این پلتفرمها باید امکانات و ظرفیتهایی مشابه شبکههای اجتماعی خارجی را ارائه دهند، تا بتوانند افراد را از محتوای تحریفشده و غربزده دور نگه دارند.
در نهایت، مقابله با تضعیف فرهنگ ایرانی و اسلامی توسط بلاگرها یک فرآیند بلندمدت است که نیاز به همافزایی میان دولت، نهادهای فرهنگی، رسانهها، و مردم دارد.
تنها در این صورت است که میتوان از آسیبهای این پدیده جلوگیری کرد و به حفظ هویت فرهنگی و دینی کشور کمک کرد.
@BlackBoox