در هجوم و هوایمردم صدایی آشنا بهذهنم میرسید، صدایی که سالها من با او زندگی کردم و بهآرامش رسیدم، صدایی که گفتههایش بهطرز عجیب تسکین بخش روحمن بود و مرا بهجاودانگی میرساند؛ درهمان حین صدایهمهمهی اطرافیان را از خود دور کردم و تنها بهصدایاو گوش سپردم صدایی که با نوایآهنگی دلنشین جانمیداد بر وجود ِمن و امروز بعد از مدتها نوای دلنشین صدایش را تنها برایمن بهتلاطم درآورده بود و گوشهایم را نوازشمیکرد.
-تاریخی از امروز.
جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود
عقل سرپچیده بود از آنچه دل فرموده بود ..
هیچی لذتبخشتر از الان نیست که
جلوی کولر با شلوار گلگلی تابستونی درحالی که میون موهام باد میخوره دارم ریاضی میخونم💆🏻♀
هدایت شده از شکوفههای ِیاس ؛
https://eitaa.com/joinchat/3025666842C40e1beccda
این گپ چنلِ خوشتون اومد تشریف بیارین باهم باشیم حرف بزنیم😁💖