امروز یکی از دوستان میگه اینقد به فوتبالیستها پول مفت میدن که طرف خوشی زده زیر دلش، با کمترین سواد تو همه مسائل دخالت میکنن
از علی کریمی تا وریا غفوری
بعد طرف با منت میاد میگه من پنج میلیارد به فلان تیم بخشیدم(یعنی اینقد از اون تیم گرفته که پنج میلیارد پول خرد بخششه)، اون یکی میگه من خیلی نمیتونم پول نگه دارم، عشق ماشینم همه رو ماشین(پورشه) میخرم با ضرر میفروشم، فلانی(فلان فوتبالیست) همه رو خونه خرید الان که خونه چند برابر شده کلی سود کرده...
بعد، از صداوسیما تا فضای مجازی جوری فوتبالیستها رو بزرگ کردن که بقیه ورزشکاران نه مورد توجه مردمن نه مسئولين! به قهرمان المپیک و جهان یه آپارتمان تو اصفهان داده بودن پس گرفتن، اون یکی قهرمان جهان و المپیکه لنگ خرج خونه شه، یکی لنگ خرج دوا و درمون خودش یا خانواده شه، یکی کولبری میکنه، یکی دستفروشی و...
پس خیلی نمیشه به رضا مهماندوست ها، میلاد بیگی ها،سینا بهرامی ها، سعید مولایی ها ایراد گرفت، یجا آدم میبُره دیگه...!
@bohlool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دولت تولید کننده فساد است
روحانی گفته آغاز مبارزه با فساد بر عهده مدیران دولته و با دادگاه و دستگاه قضا فساد بر طرف نمیشه
اونوقت وزیر ارتباطات اعلام می کنه نمی تونند جلوی مافیای فیلترشکن فروشی رو بگیرند
حالا بهتون ثابت شد اگه آخرین مرحله مبارزه با فاسد (ق ق)، پا پیش نذاره؛ اولین مرحله(دولت) کاره ای نیست؟
°مريم توانا°
@bohlool
"همه بانکهای ایرانی هم اهل ربا نیستن
بانک بدون ربا هم داریم مثل بانک خون یا همین پاوربانک"😉😌
@bohlool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شگفتی_های_آفرینش 🌲
🌲🌳 ببینید از یه درخت چه مقدار دانه گرده رها میشود 😳
@bohlool
دکتر شریعتی می گوید:
در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش شهید میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه
دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد
مخالف را تحمل نمیکند
سرِ حرفش میایستد
نوه پیغمبر را سر میٔبرد
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما،
هم دنیا را میخواهد هم اخرت.
هم میخواهد حسین (ع)را راضی کند هم یزید را
هم اماراتِ ری را میخواهد،هم احترامِ مردم را
نه حاضر است از قدرت بگذرد،نه از خوشنامی
هم آب میخواهد هم آبرو
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است
که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...
(دکتر علی شریعتی)
@bohlool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صادق زیباکلام: امید زیادی ندارم اما #نذر میکنم ترامپ و روحانی با هم ملاقات کنند!
+تصاویر دیده نشده از نذری صادق زیبا کلام برای دیدار روحانی و ترامپ!
@bohlool
فریدون احمدی (نماینده بازداشت شده): من به پاکدستی خود یقین دارم!
ترامپ: منم برگزیده خدا هستم!
@bohlool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 چگونه با رسانه ذهن شما را تحت کنترل میگیرند!!! 😈
🔴 ممکنه به نتیجه مطلوب برسیم، ولی ذهنمون تحت کنترل رسانه ها درمیاد 😱
@bohlool
به روباه گفتند شاهدت كيه؟ گفت:دمم
در زمانهای قدیم جنگلی بود خوش آب و هوا؛ همه حیوانات جنگل به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی میکردند و در کمال آرامش همدیگر را میدریدند و میخوردند. تا ناگهان یک روز روباهی وارد جنگل شد. سر و وضع روباه و اعتماد به نفسش طوری بود که حیوانات فکر کردند آدم حسابی است. مخصوصا دمش که خیلی کلفت بود و حالت شیک و مجلسیای داشت. برای همین حیوانات فکر کردند از ما بهترون است و احترام خاصی برایش قائل شدند. او هم شروع کرد به سوءاستفاده کردن از احساسات پاکشان!
هرجا دلش میخواست میرفت و هر کاری دلش میخواست میکرد و کسی هم جلودارش نبود. کمکم روباه زد توی کار بخور بخور بینالجنگلی. میرفت از انبار آذوقه سنجاب ها گردو و فندوق برمیداشت ولی نخودچیها و کشمشها را دست نمیزد. آنها را به کلاغ میداد تا به جنگل بغلی ببرد و در ازای آن موش میگرفت. از یخچال لانه شغال بیاجازه خرگوش برمیداشت و بهوسیله عقاب به ببر جنگل آن طرفی میداد و نصف شقه گوسفند میگرفت. همین طور روز به روز دامنه داد و ستدش گستردهتر میشد.
شیر به عنوان سلطان جنگل به ستوه آمد و دستور داد روباه دست از این کارش بردارد. ولی روباه پیغام فرستاد که کارهای من مشکلی ندارد و اگر ناراضی هستی میتوانی از این جنگل بروی. شیر از این پررویی آن روی دیگرش بالا آمد و وسط جنگل روباه را خفت کرد و با غرش چیزهایی گفت که نمیشود منتشر کرد و در ادامه افزود: «تو با چه جراتی این غلطها رو میکنی؟»
روباه خیلی ریلکس گفت: «چه کاری؟ اصلا سند و مدرک داری؟ من تمام کارهام طبق قانون جنگله و... با بگیر و ببند هیچی درست نمیشه»! شیر از این پررویی و وقاحت چهارشاخ برید و چهارچنگولی ماند و گفت: «وات دِ فاز؟! از کجا میگی این کارها قانونی هستن؟» روباه با افتخار دمش را بالا داد و گفت: «بیا از دمم بپرس! » شیر از این جواب بیربط دیگر واقعا کم آورد و رفت توی یال خودش و روباه هم با نیشخند راهش را گرفت و رفت و به تجارت داخلی و بینالجنگلیاش ادامه داد...
از همان زمان این ضربالمثل بر سر زبانها افتاد، "به روباه گفتن شاهدت کیه؟ گفت: دمم"
به همین پررویی!
@bohlool