eitaa logo
بهلول عاقل | داستان کوتاه
39.8هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
6.3هزار ویدیو
70 فایل
📚حڪایات شیرین بهلول عاقل و داستانهاے آموزنده 😊 . . .کپی بنرهای کانال شرعا حرام است هر کانالی ب اسم بهلول مورد تایید ما نیست و پیگرد قانونی دارد . . آیدی تبلیغات👇 🇮🇷 @Tb_samen 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹 همراهی شما باعث افتخار ماست ♥️😍
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانومت اشتباه کرده 🎙با صدای استاد دانشمند ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🌹 ... 🚫 فاصله نگیرید؛ اِنزوا،عمر را کوتاه می کند...! قضاوت نکنید؛مردم از شما متنفر می شوند...! 🌹دیگران را درک کنید و کاری کنید کنارِ شما حالشان خوب باشد،به همه تعارف کنید،این همان هوش و نبوغِ اجتماعی است،چیزی که لازمه ی روابطی سالم و پایدار و رمزِ محبوبیتِ شماست  ✅قبول دارم،تحملِ تفاوت ها گاهی واقعا سخت می شود،من خودم هرازگاهی کم می آورم از این پیچیدگیِ عجیب،اما باید این را پذیرفت و هضم کرد که هم انسان ها و هم شرایط و مشکلاتشان با هم فرق دارد نمی شود از همه توقعِ سازگاری و همراهی داشت. ☝اما می توان این تفاوت ها را درک کرد و روابطِ بهتری داشت،باید با ناملایمتی ها مدارا کرد،باید کمی همدل بود، 🌹این مردم...حتی شادترینشان هم مشکلاتِ خودش را دارد،اینقدر انگشتِ تقصیر به سمتِ هم نگیریم،باور کنید که آدم ها نمی خواهند بد باشند آدم ها متفاوتند،همین...! ✅می توان با وجودِ تمامِ تفاوت ها کنارِ هم شاد بود،می توان جامعه ی بهتری داشت ‎ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
💡 سبیل در زمان گذشته قدر و قیمت فروانی داشت و نشانه ای از مردانگی صاحب آن بود. در زمان حکومت صفویه بازار سبیل پرپشت و چخماقی گرم بود چون سلاطین صفویه چنین آرایشی داشتند، مردمان عادی نیز به تبعیت آنها سعی می کردند خودشان را همانند آنها بیارایند. اما داشتن و نگهداری چنین سبیلی سخت بود و نیاز به پیرایش مداوم داشت و معمولا برای آنکه سبیل مدتی حالت خود را حفظ کند روغنی به آن زده می شد. مردمان عادی خود این کار را انجام می دادند، ولی ثروت مندان و سلاطین شخص خاصی را داشتند که این کار را برای ایشان انجام می داد که به "سبیل چرب کن "معروف بود. اگر "سبیل چرب کن "کار خود را به بهترین نحو انجام می داد، صاحب سبیل آنقدر از ظاهرش راضی و خشنود می شد، که سبیل چرب کن و هر کسی که از او خواسته ای داشت، بدون درنگ در آن لحظه قبول می کرد. از آنجا این مثل باب شد که برای برآورده شدن تقاضا ی که در حالت عادی پذیرفته نمی شود، به اصطلاح "سبیل طرف را باید چرب کنی "،یعنی باید به شخص مورد نظر حق حساب داد تا  خشنود شود و خواسته مورد نظر را بپذیرد. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
📚 زن نمونه ابوبصیر می گوید : روزی خدمت امام_صادق علیه السلام بودم که ام_خالد_عبدی آمد و به حضرت عرض کرد : فدایتان شوم ! شکمم قارّ و قور می کند و دکترها برای درمان آن شراب با آرد گندم برای من تجویز کرده اند و من به دلیل شناختم از ناخشنودی شما ، از آن دست نگه داشتم و دوست داشتم از شما در این باره سوال کنم. امام علیه السلام فرمودند : چه چیز تو را از نوشیدن آن بازداشت؟ آن زن گفت: « قد قلدتك ديني فألقى الله عز وجل حين ألقاه فأخبره أن جعفر بن محمد عليهما السلام أمرني ونهاني  با این کار می خواستم مسئولیت دین خود را به گردن شما انداخته باشم . تا هنگام دیدار با خدا به او می گویم : امام صادق علیه‌السلام به من دستور داد و مرا نهی کرد . » امام علیه السلام فرمودند : ای ابا محمد! ( لقب ابوبصیر ) آیا _خوب_ به این زن و پرسش هایش گوش می دهی؟! بعد به ام خالد فرمودند : نه به خدا سوگند ! حتی در قطره ای از آن به تو اجازه نمی دهم ، قطره ای از آن را نچش. آنگاه امام با اشاره به حنجره ی خود ، سه مرتبه فرمودند : وقتی جانت به اینجا رسید ، قطعاً پشیمان خواهی شد . آیا فهمیدی؟ آن زن گفت : آری. 📚منبع : کافی ، ج ۶ ، ص ۴۱۳ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
چرخ و فلکی وقتی به لحظه های قشنگ دوران کودکیم فکر میکنم بعضی از خاطره های اون دوران هست که هیچ وقت از ذهنم بیرون نمیره.خیلی از این خاطره ها و بازی های بچه گانه تو ذهنم هک شدند و با گذشت زمان قشنگی هاست که بهش اضافه میشه.وقتی از خیابون قدیمیمون میگذشتم چیزی رو بعد از سالها دیدم که شاید خیلی از اون روزای قشنگو تداعی کرد. تو راه باریکه های کودکی ذهنم تمام شوق وذوق کودکانه من ختم میشد به چرخ وفلک های موشکی که هر وقت آقای چرخ و فلکی از محلمون میگذشت با ذوق و شوق در حالی که یه سکه پنج تومانی زرد رنگ تو دستم بود از خونه بیرون می اومدم و به طرف آقای چرخ و فلکی می دویدم. تمام لذت... تو مرحله ای بود که می رفتم و می رسیدم به قله چرخ وفلک واز اون بالا همه آدمارو یه جور دیگه میدیدم. تمام ذوق و خنده های کودکانه به این بود که از اون بالا سرتو خم کنی و به آسمون و ابراش نگاه کنی..... یادمه همیشه از آقای چرخ و فلکی می خواستم که تند تر بچرخونه. بعضی وقته هم ازش میخواستم ته چند دور بیشتر چرخ بخورم اونم همیشه به خواستم جواب مثبت میداد.بماند که به خاطر تند ... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
❤️ زندانی زندان غیبتیم اباصلت می‌گوید: پس از دفن حضرت رضا علیه السلام به دستور مامون زندانی شدم. پس از یک سال از تنگی زندان و بیخوابی شبها به ستوه آمدم، دعا کردم و برای رهایی از زندان به محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله متوسل شدم. از خداوند خواستم به برکت ایشان در کار من گشایشی حاصل کند. هنوز دعایم به آخر نرسیده بود که حضرت جواد علیه السلام، نجات‌بخش گرفتاران عالم، وارد زندان شد و فرمود: ای اباصلت از تنگنای زندان بی‌تاب شده‌ای؟ عرض کردم به خدا سوگند سخت بی‌تابم! فرمود: برخیز ! سپس دستی به زنجیرها زد و غل و زنجیرها از دست و پای من بر زمین افتاد. آن گاه دست مرا گرفت و از کنار نگهبانان زندان عبور داد. نگهبانان در حالی که مرا نظاره می‌کردند، توان سخن گفتن نداشتند و به راحتی از زندان خارج شدم. سپس امام جواد علیه السلام فرمود: برو در امان خدا که هرگز دست مامون به تو نخواهد رسید! اباصلت می‌گوید: همان گونه که حضرت فرمود دیگر هرگز مامون را ندیدم! 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام ​و این داستان امروز ماست... شاید اگر زودتر از تنگنای این زندان غیبت بی‌تاب شده بودیم و از صاحب الزمان درخواست کرده بودیم... زودتر از این زندان نجات می‌یافتیم... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
هدایت شده از 🇮🇷مثل هانیه🇮🇷
🇮🇷🇮🇷💫جشن بزرگ«ايران بانو»💫🇮🇷🇮🇷 همراه‌ بامعرفی پرافتخار«ایران بانوی»وطن قرار است با شگفتانه هایی که برای اولین بار دیده و شنیده می شود، صدای زن ایرانی را از این سالن بگوش دنیا برسانیم✌️✌️✌️ امسال اولین سال است که آرتین ، روز مادر را بدون حضور مادرش تجربه میکند💔 و مادران ، و اولین سال است که "روز مادر" چشم به راه فرزندانشان هستند ......💔 با حضور در جشن بزرگ «ایران بانو» کنارشان باشیم، تنهایشان نگذاریم تا بدانند مثل پای ایستاده‌ایم✌️ 📢وعده ما چهارشنبه ۲۱ دیماه ساعت ۱۴:۳۰ سالن همایش وزارت کشور مترو جهاد( میدان فاطمی) خ‌شهیدگمنام جزئیات را در کانال «مثل هانیه» بخوانید👇 https://eitaa.com/joinchat/2196177079C8c0a08e6b5
🔴 انصاف درگرفتن اُجرت ✍شیخ در گرفتن اجرت براي کار خیاطی، بسیار با انصاف بود. به اندازه اي که سوزن می زد و به اندازه کاري که می کرد مزد می گرفت.به هیچ وجه حاضر نبود بیش از کار خود از مشتري چیزي دریافت کند. یکی از روحانیون نقل می کند که : عبا و قبا و لباده اي را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد، گفتم چقدر بدهم؟ گفت : دو روز کار‌ می‌برد ،چهل تومان. روزي که رفتم لباسها را بگیرم گفت: اجرتش بیست تومان می شود. گفتم: فرموده بودید چهل تومان؟ گفت فکر کردم دو روز کار می برد ولی یک روز کار برد 📜روایت است که امام علی (ع) فرمود : الانصاف افضل الفضائل انصاف برترین فضیلتها است 📚:کتاب کیمیای سعادت ‌═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🟣شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت، از کفت بیرون کند ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ بیمار ﺷﺪ و ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯی ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ. ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان، برگه تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩند تا هزینه جراحی را بپردازد. پیرﻣﺮﺩ همین که برگه را گرفت؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ. ﺑﻪ ﺍﻭ گفتند که ﻣﺎ می‌توانیم ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ می‌کرد. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ گفتند: می‌توانیم ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ. ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪند و از او پرسیدند: ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ؟ نمی‌توانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﺑﻠﮑﻪ چیزی که مرا به گریه می‌اندازد این است ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ. 🔰ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻ‌ﭼﯿﺰﯼ نمی‌خوﺍﻫﺪ جز اینکه با او باشیم. ﻭﻟﯽ ما ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ نمی‌دﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ به‌جا نمی‌آوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
واقعا برای چه نماز می خوانیم؟ ✍حتما باید در انگیزه نماز خواندنمان عمیق شویم علت اینکه نماز های ما گاهی کم اثر و کم ثمر است ریشه اش در نیت های درونی ماست که عملمان خالص برای خدای مهربان نیست، انگیزه درونی ما گاهی نگاه اطرافیان و تاثیر برخورد آنهاست که اگر بدون توجه به آنها فقط محبت به خدا ما را به نماز بکشد بی شک نمازمان تغییر می کند! 🌹 امام صادق(ع) فرموند: نماز شما در بلند شدن و ايستادن نيست همانا نماز شما فقط اخلاص شماست و اخلاص هم آن است كه در نماز فقط خداوند را در نظر بگيريد. 📚 محجّة البيضاء، ج ۱، ص ۳۵۰ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فوق العاده‌ست حتما با صدا ببینید🔈 ⭐️نیایش شبانگاهی🙏 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌      ‌‌‌‌‌‌‌‌ ✨پروردگارا دستانم بسوی توست ⭐️نگاهم به مهربانی و کرم توست ✨با تو غیر ممکن‌ها ممکن می‌شود ⭐️نا ممکن‌های زندگی‌ام را ممکن بفرما ✨که باخدای بی‌همتایی چون تو ⭐️معجزه زندگی جان می‌گیرد ✨الــهــی آمـیـــن🙏🏻 🌙شبتون قشنگ عزیزان مثبت اندیش ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد صادق طباطبایی نقل می‌کند: دایی‌ام آقای عباس معتمدی نقل کردند که در رمضان سال ۱۳۱۸ هجری شمسی در بروجرد طبق روال همیشگی، حضرت آیت الله بروجردی در ماه‌های مبارک رمضان منبر می‌رفتند. یکی از شبهای احیا که مسجد مملو از جمعیت بود و همه منتظر ورود آقا بودند بعد از مدتی با ذکر صلوات از طرف مردم، دیدم که آقا تشریف آوردند. شخصی به نام آقای سوفی شروع کردند به مداحی، به محض ورود آقای بروجردی، اشعاری در مورد علم و علما خواندند تا این که ایشان به منبر رسیدند، مردم قیام کرده بودند و آیت الله بروجردی روی منبر نشستند و آقای سوفی داشت مداحی میکرد تا این که به اشعاری در مدح خود آیت الله بروجردی رسید. آقا در این موقع مانند کسی که هنگام شنیدن مصیبت باشند دست شان را روی صورت گرفتند و بعد از تمام شدن مداحی، بدون مقدمه فرمودند: مگر من به آقایان چه کرده‌ام که به من توهین میکنند [همهمه ای بین حضار به وجود آمد و متعجب از این که چه کسی به ایشان توهین کرده است؟ آیا بین راه کسی آقا را اذیت کرده؟! ] آقا با اشاره ی دست، مردم را ساکت کردند و فرمودند: این آقا (مداح) مطالبی را به من نسبت دادند که با من واجدم یا فاقد، اگر فاقد باشم اتصاف شخصی به وصفی که فاقد است عین اهانت است و اگر احیانا واجد باشم، بنده هر کس که باشد به جز ذوات ائمه معصومین علیهم السلام در پیشگاه خداوند مقصر است، شما کجا دیدید که از شخص مقصر تعریف کنند؟ بعد از این، شاهد چنین مطالبی نباشم. جلسه منقلب شد و بدون هیچ گونه مطلب دیگری همگی ناله و ضجه می‌زدند و گریه می‌کردند! ❥↬ @bohlool_aghel
🔴 شيطان در آخرالزمان با تمام توان خود می‌تازد... ✍آخرالزمان چون نزديك نابودی ابليس است ، تمام سعی و تلاش خود را برای تأخير در ظهور و گمراهی مردمان به كار خواهد بست . آنقدر در آخرالزمان اين مسائل رونق می‌گيرد كه وقتی ندای آسمانی به نفع امام زمان علیه‌السلام بلند می‌شود ، نعره‌ای هم از جانب شيطان شنيده می‌شود كه بعضی‌ها ، حق و باطل را اشتباه می‌كنند . حضرت امام صادق علیه‌السلام در مورد زمان ظهور حضرت و نشان آن فرمودند : منادی نام قائم «عجل الله تعالی فرجه الشریف» را ندا می‌دهد . پرسيدم : آيا اين ندا را بعضی می‌شنوند يا همه ؟ حضرت فرمودند : «همه ! هر قومی به زبان خودش می‌شنود» . پرسيدم : پس با اين حال ، ديگر چه كسی با حضرت مخالفت می‌كند ، در حالی كه نام او ندا داده شده و شكی در حقانيت او نيست ؟ حضرت فرمودند : ابليس آن‌ها را رها نمی‌كند ، تا اين‌كه در آخر شب ندای ديگری بدهد . پس مردم دچار شك می‌‌شوند . 📚كمال‌الدين و تمام النعمة ، ج ۲ ، ص ۶۵۰ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
📚داستان کوتاه همسر پادشاه دیوانه‌ی عاقلی را دید؛ که با کودکان بازی می‌کرد و با انگشت بر زمین خط می‌کشید. پرسید: چه می‌کنی؟ گفت: خانه می‌سازم… پرسید: این خانه را می‌فروشی؟ گفت: می‌فروشم. پرسید: قیمت آن چقدر است؟ دیوانه مبلغی را گفت. همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند. دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت کرد. هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده، به خانه‌ای رسید. خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند این خانه برای همسر توست. روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید. همسرش قصه‌ی آن دیوانه را تعریف کرد. پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید که با کودکان بازی می‌کند و خانه می‌سازد. گفت: این خانه را می‌فروشی؟ دیوانه گفت: می‌فروشم. پادشاه پرسید: بهایش چه مقدار است؟ دیوانه مبلغی گفت که در جهان نبود! پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروخته‌ای! دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده می‌خری. میان این دو، فرق بسیار است… دوست من! خوبی و نیکی که تردید ندارد! حقیقتی را که دلت به آن گواهی می‌دهد بپذیر هرچند به چشم ندیده باشی! گاهی حقایق آن‌قدر بزرگ‌اند و زیبا که در محدوده‌ی تنگ چشمان ما نمی‌گنجند... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🍁 اگر باور داری خداوند همه کارهایت را خودکار انجام می دهد، همان خواهد شد. 🍁اگر باور داری خداوند خیلی راحت روزیت را میرساند، همان خواهد شد. 🍁 اگر باور داری خداوند زندگیت را به نحو احسن مدیریت می کند، همان خواهد شد. 🍁 اگر باور داری خداوند نگهبان و حفاظت کننده، جسم و جان و فرزند و همسر و زندگی و کار و مال و خانواده همه چیزهای توست، همان خواهد شد. 🍁 بیائیم زیرکی کنیم و هر چه باور عالی و خوب است نسبت به خداوند مهربان داشته باشیم. باور کنید همان خواهد شد. 🍁 خداوند به اندازه درک و باورهای تو، به تو جهانش را نشانت می دهد. از هر نظر خیالت راحت باشد. تمام زندگیت را به خداوند بسپار و هر لحظه مانند یک پدر و فرزند با هم صحبت کنید. 🍁 شکرگزارش باش. راحت خواسته ات را با زبان ساده بهش بگو... بعد منتظر نتايج عالی باش. تو تنها نیستی.... خدا را داری.. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
هر وقت وعده‌های مسئولین رو میشنوم یاد این داستان میفتم... پادشاهى هنگام بازگشت به قصر سربازی را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى ميداد.از او پرسید: سردت نیست؟ نگهبان گفت: چرا اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم... پادشاه گفت: من الان داخل قصر مى‌روم و مى‌گویم یکى از لباس‌هاى گرم مرا برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد... صبح روز بعد جسد سرمازده سرباز را در حوالى قصر پیدا کردند، در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود: من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مى‌کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پا درآورد... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
💢 جمـلاتی زیبـا 💢 ✨به راحتی می‌شود در مورد اشتباهات دیگران قضاوت کرد ولی به سختی می‌شود اشتباهات خود را پیدا کرد ✨به راحتی می‌شود بدون فکر کردن حرف زد،ولی به سختی می‌شود زبان را کنترل کرد ✨به راحتی می‌شود کسی را که دوستش داریم از خود برنجانیم ولی به سختی می‌شود این رنجش را جبران کنیم ✨به راحتی می‌شود کسی را بخشید ولی به سختی می‌شود از کسی تقاضای بخشش کرد ✨به راحتی می‌شود قانون را تصویب کرد ولی به سختی می‌شود به آن‌ها عمل کرد ✨به راحتی می‌شود به رویاها فکر کرد ولی به سختی می‌شود برای به دست آوردن یک رؤیا جنگید ✨به راحتی می‌شود هر روز از زندگی لذت برد، ولی به سختی می‌شود به زندگی ارزش واقعی داد ✨به راحتی می‌شود به کسی قول داد ولی به سختی می‌شود به آن قول عمل کرد ✨به راحتی می‌شود اشتباه کرد ولی به سختی می‌شود از آن اشتباه درس گرفت ✨به راحتی می‌شود گرفت ولی به سختی می‌شود بخشش کرد ↩️ مواظب این به راحتی ها باشیم تا زندگی را به راحتی هدر ندهیم! ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
📚 امام باقر علیه السلام فرمود: یکی از پیامبران بنی اسرائیل عبور می کرد، دید مرد مؤمنی در حال جان دادن است، ولی نصف بدنش در زیر دیواری قرار گرفته، و نیمی در بیرون دیوار است، و پرندگان و سگها بدن او را متلاشی کرده اند و می درند، از آنجا گذشت، در مسیر راه خود دید یکی از امیران ستمکار آن شهر مرده است، جنازه او را بر روی تخت نهاده اند و با پارچه ابریشم کفن نموده اند، و در اطراف تخت، منقل هائی نهاده اند که بوی خوش عودهای خوشبو از آنها برخاسته است. آن پیامبر به خدا متوجه شد و عرض کرد: خدایا من گواهی می دهم که تو حاکم و عادل هستی و به کسی ظلم نمی کنی، این مرد 'مرد اولی' بنده تو است و به اندازه یک چشم به هم زدن، برای تو شریک نگرفته، مرگ او را آن گونه 'با آن وضع رقبت بار' قرار دادی و این 'امیر' نیز یکی از بنده های تو است که به اندازه یک چشم به هم زدن به تو ایمان نیاورده است؟ 'آن چیست و این چیست؟' خداوند به او وحی کرد: ای بنده من! همان گونه که گفتی حاکم و عادل هستم و به کسی ظلم نمی کنم. آن 'مرد اولی' بنده من، نزد من گناهی داشت، مرگ او را با آن موضوع قرار دادم تا مجازات گناه او این گونه انجام گیرد، و وقتی که مرد، هیچ گونه گناهی در او بجای نماند، ولی این بنده من 'امیر' که کار نیکی در نزد من داشت، مرگ او را با چنین وضعی قرار دارم، تا پاداش کار نیک او را داده باشم و هنگام مرگ نزد من هیچگونه نیکی و طلب نداشته باشد. 📙 اصول کافی، جلد ۲ ، ص۴۴۶ ، باب عقوبه الذنب ، حدیث ۱۱ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
‌ 📚دخترانِ با تقوا تربیت کنید❤️ در لئالی الاخبار روایت شده که امام صادق علیه السلام فرمود: « زن هایی که بخواهند از هر درٍ بهشت وارد شوند، شرطش این است که پنج نمازشان را خوب بخوانند، روزه ماه رمضان را بگیرند، اطاعت شوهر کنند، و حق امیرالمومنین علیه السلام را بشناسند‌، ولایت امیرالمومنین علیه السلام را قبول داشته باشند. هر زنی که این چهار خصلت را داشته باشد، از هر دری از درهای بهشت که بخواهد برود، راهش می دهند. ملا نصرالدین گفت: «هرکس یک دختر داشته باشد ، یک در بهشت به رویش باز است.» یکی از پای منبر گفت : آقا بهشت چند در دارد؟ گفت: هشت تا. آن شخص گفت : من نه تا دختر دارم، آن یکی از کجا باز مےشود؟ حالا من هم گریزی می زنم. حاشیه می زنم و می گویم: هر کس یک دختر باتقوا تربیت کند، یک در بهشت به رویش باز می شود. بعضی از این دخترهایی که من توی کوچه می بینم، هر کدامشان یک در از جهنم به روی پدر و مادرشان باز می کنند. بعضی دخترها ساعت شش صبح کُت و دامن تنگ پوشیده و سوار ماشین می شوند، راننده هم آنها را به جاده هراز می برد، همانجا هم سرشان را می بُرد. بی،غیرت اند آن پدر و مادرهایی که دخترشان با وضع بد به دانشگاه می روند، پناه می بریم به خدا. پس ملانصرالدین گفت: یک در بهشت به رویش باز می شود، اما این برای زمانی بود که دخترهای باتقوا و پوشیده و باحجاب و چادر بودند، اما بعضی از این دخترهایی که من مےبینم، هر دختر یک در جهنم به روی پدر باز می شود. 📚ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۴۱ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره) ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
✏️ مردی خسیس تمام دارایی‌اش را فروخت و طلا خرید. او طلاها را در گودالی در حیاط خانه‌اش پنهان کرد. مدت زیادی گذشت و او هر روز به طلاها سر می‌زد و آنها را زیر و رو می‌کرد. تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد. همسایه، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت. روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت. او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش می‌زد. رهگذری او را دید و پرسید: «چه اتفاقی افتاده است؟» مرد حکایت طلاها را بازگو کرد. رهگذر گفت: «این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست. تو که از آن استفاده نمی‌کنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟» : ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است. چه بسیار افرادی هستند که پولدارند اما ثروتمند نیستند و چه بسیار افرادی که ثروتمندند ولی پولدار نیستند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسی که میخواهد ارکستر زندگیش را رهبری کند ، بـاید به همه پشت کند. گاهی وقت‌ها بـاید به همه چیز پشت کنی و با تمام وجود و توکل به خداوند بزرگ کاری را که درست است و تـو را به خواسته‌ات نـزدیک می‌کند انجام بدهی و همان گونه که می‌خواهی و با آن ریتمی که بـرایت دلنواز است ساز زندگی‌ات را بـنوازی. ساز زندگی‌ات را زیبا بنواز؛ همان گـونه که به دل تو می‌نشیند. مطمئناً در پـایان همه به احترامت از جـا بلند می‌شوند . . . ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
💎مادرم آن روزها همه چیز برایش حیف بود، جز خودش! یک صندوق چوبی بزرگ داشت پر از چیزهای حیف! در خانه ما به چیزهایی حیف گفته می‌شد که نباید آنها را مصرف می‌کردیم..!! نباید به آنها دست می‌زدیم، فقط هر چند وقت یک بار می‌توانستیم آنها را خیلی تند ببینیم و از شوق داشتن آنها حَظ کنیم و از حسرت نداشتن آنها غصه بخوریم! حیف مادرم که دیگر نمی‌تواند درِ صندوقِ حیف را باز کند و چیزهای حیف را در بیاورد و با دست‌های ظریف و سفیدش، آنها را جلوی چشمان پر احساسش بگیرد و از تماشای آنها لذت ببرد! مادرم هیچ وقت خود را جزو چیزهای حیف به حساب نیاورد... دستهایش، چشم‌هایش، موهایش، قلبش، حافظه‌اش، همه چیزش را به کار انداخت و حسابی آنها را کهنه کرد. حالا داشته‌هایش آنقدر کهنه شده که وصله بردار هم نیست... حیفِ مادرم که قدر حیف‌ترین چیزها را ندانست! قدر خودش را ندانست و جانش را برای چیزهایی که اصلا حیف نبودند تلف کرد ... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel