eitaa logo
بهلول عاقل | داستان کوتاه
37.2هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
7هزار ویدیو
70 فایل
📚حڪایات شیرین بهلول عاقل و داستانهاے آموزنده 😊 . . .کپی بنرهای کانال شرعا حرام است . . تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹 همراهی شما باعث افتخار ماست ♥️😍
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزّتمندترین انسان‌ها کسانی‌اند که نان بازوی خود را می‌خورند... و چه زیادند انسان‌هایی مثل حاتم طایی که پول و ثروت، آن‌ها را از انسانیت دور نمی‌کند! برداشت شما از این حکایت گلستان سعدی چیست؟ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🔴 مجادله_نكنيد 🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکانی عبور می کردند، جمعیتی جمع شده بودند و مردی پر قدرت را تماشا میکردند که سنگ بزرگی را از زمین برمیداشت و همه از عمل آن ورزشکار قوی در شگفت بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند این‌ اجتماع برای چیست؟ مردم کار وزنه برداری آن قهرمان را به عرض ایشان رساندند. آقا فرمودند آیا به شما نگویم قوی تر از این مرد کیست؟ بعد فرمود: رَجُلٌ سَبَّهُ رَجُلٌ فَحَلِمَ عَنْهُ فَغَلَبَ نَفْسَهُ و َغَلَبَ شَيْطَانَهُ وَ شَيْطَانَ صَاحِبِهِ. قوی تر از او کسی است که به او دشنام دهند و بردباری کند و بر نفس سرکش و انتقام جوی خود غلبه کند و بر شیطان دشنام گو پیروز شود. 🔸امام صادق علیه السلام فرمودند: لاَ تُمَارِ فَيَذْهَبَ بَهَاؤُكَ لاَ تُمَارِيَنَّ حَلِيما وَلاَ سَفِيها فَإِنَّ اَلْحَلِيمَ يَغْلِبُكَ وَاَلسَّفِيهَ يُرْدِيكَ ، جدال نكن كه آبرويت مى رود، همچنين با مردم بردبار و نادان مجادله نكنيد زيرا شخص بردبار بر تو پيروز مى شود و نادان تو را خوار میسازد. 📚مشکاة الأنوار ترجمه محمدی و هوشمند؛ جلد۱ ، ص ۶۸۱ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
دین یعنی محبت ❤️ بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم «برید بن معاویه عجلی‏» - یکی از اوتاد زمین و از اعلام دین می‏گوید: در نزد امام باقر علیه السلام بودم. مردی از خراسان با پای پیاده به محضرش آمد و پاهایش را - که پوست انداخته بود - از کفش بیرون آورد و گفت : به خدا جز دوستی شما اهل بیت، هیچ عاملی مرا از راه دور به اینجا نیاورده است. امام فرمود : والله لو احبنا حجر حشره الله معنا و هل الدین الا الحب؟ ان الله یقول : « قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ. .. » و قال : « یحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیهِمْ » و هل الدین الا الحب . به خدا اگر سنگی ما را دوست‏بدارد، خداوند او را با ما محشور می‏کند و آیا دین، چیزی جز محبت است؟ خداوند می‏فرماید: [ای پیامبر] بگو: اگر خدا را دوست می‏دارید، مرا پیروی کنید تا خدا دوستتان دارد و خداوند فرمود: کسانی را که به سوی آنها مهاجرت می‏کنند، دوست دارند و آیا دین، غیر از محبت است؟ بحارج27 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
خداوندا بدون نوازشهای تو بدون مهر و محبت تو بدون عشق تو میان دست های زندگی مچاله میشویم خدایا نوازش و مهربانیت را از ما نگیر شب بخیر❤️ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح دو شنبه تون زیبـا🌸🍃 روزتــون بـا نشـاط 🌸🍃 لبتـون پـر از تـبسـم 🌸🍃 قلب تـون پـر از نــور🌸🍃 روزگـارتـون شـیـریـن 🌸🍃 و نعمت های الهی نصیبتـان🌸🍃 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
📚 قانون ۱۵ دقیقه چیست؟ این قانون به قدرت تغییرات کوچک اشاره دارد! ساموئل اسمایلز ، مولف کتاب اخلاق و اعتماد به نفس، بر این اعتقادست که تکرار کارهای کوچک نه تنها شخصیت انسان را میسازد بلکه شخصیت ملت ها را تعیین می کند. ۱- اگر روزی ۱۵ دقیقه را صرف خودسازی کنید در پایان یک سال، تغییر ایجاد شده در خویش را به خوبی احساس خواهید کرد. ۲-اگر روزی ۱۵ دقیقه از کارهای بی اهمیت خویش بکاهید، ظرف چند سال موفقیت نصیبتان خواهد شد. ۳- اگر روزی ۱۵ دقیقه را به فراگیری زبان اختصاص دهید از هفته ای یک بار کلاس زبان رفتن بهتر است. ۴- اگر روزی ۱۵ دقیقه را به پیاده روی سریع اختصاص دهید از هفته ای چند بار به باشگاه ورزشی رفتن، نتیجه ی بهتری خواهید گرفت. ۵- اگر روزی ۱۵ دقیقه مطالعه و سلول های خاکستری خویش را درگیر کنید؛ به پیشرفت های عظیم یادگیری دست خواهید یافت. زیبایی روش یا قانون ۱۵ دقیقه در این است که آنقدر کوتاهست که هیچ وقت به بهانه ی این که وقت ندارید آن را به تاخیر نمی اندازید. جالب‌تر اینکه، کشور ژاپن امروزه موفقیت خود را مدیون این قانون است. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🔴 قطع کردنِ چرخه‌یِ خشونت گذشت اهلبیت ✅پس از جنگ جمل، امیرالمومنین امام‌على عليه‌السلام و لشكريانش، پیروزمندانه وارد شهر بصره شدند. همسر عبدالله بن خلف، بر در خانه خود ايستاد و رو به امام‌علی عليه‌السلام كرد و گفت:  🔹«يا قاتِلَ الْأَحِبَّةِ لَا مَرْحَباً بِكَ أيْتَمَ اللهُ مِنْكَ وَلَدَكَ كَمَا أيْتَمْتَ بَنِى عَبْدِاللهِ بْنِ خَلَف»؛ یعنی: 🔹((اى قاتل ! خوش نيامدى! خداوند، فرزندانت را يتيم كند همان گونه كه فرزندان عبدالله‌بن‌خلف را يتيم كردى)) امام علی عليه السلام، هيچ پاسخى به او ندادند و تنها اشاره به گوشه‌اى از خانه آن زن كردند! زیرا می‌دانستند که دو نفر از فرماندهان سپاه‌دشمن (عبدالله‌بن‌زبير و مروان‌بن‌حكم)، آنجا پنهان شده‌اند! آن زن، اين اشاره‌ی پرمعنا را فهميد و ساكت شد و به خانه برگشت. امیرالمومنین امام علی عليه‌السلام با حلم و گذشتی كه داشتند، از تعقیب و مجازات فراریان دشمن صرف نظر کردند. 📚شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد(مصحح: محمد ابوالفضل ابراهيم، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، قم،‏ ۱۴۰۴ قمری، چاپ: اول) جلد۱۵، صفحه ۱۰۵ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو به این دنیا اومدی که زندگی کنی. سهم تو آرزوهاته، پس به دنبال همون لحظه هایی بگرد که حالت رو خوب میکنه... ❥↬ @bohlool_aghel ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
‌ 🔴 حکایت‌های پندآموز روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد... 📜روایت نموده اند که رسول خدا (ص) روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند. حضرت فرمودند: عجله نکنید. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید؟!حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم. اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟ حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند《بسم الله الرحمن الرحیم》را تعلیم نمود و کودک آن را بر زبان جاری نمود، در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که: دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد 📚مجموعه شهرحکایات ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
8.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡دانشمندان در آستانه یافتن اکسیر حیات! 🔹دسترسی به اکسیر حیات و دستیابی به عمر جاودانه، از قدیم‌الایام آرزوی بشر بوده و هست. حالا اما به نظر می‌رسد یافته‌های محققان زمینه را برای رسیدن به چنین آرزوی دور از ذهنی فراهم می‌کند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
💡 یکی از خان های بختیاری هر روز که فرزندانش را به مدرسه می فرستاد، خدمتکار خانه اش شخصی  به نام ابوالقاسم را نیز  به همراه فرزندانش می فرستاد تا مراقب آنها باشد. ابوالقاسم هر روز فرزندان خان را به مدرسه می برد و همان جا می ماند تا مدرسه تعطیل میشد و دوباره آنها را به منزل میبرد. دبیرستانی که فرزندان خان در آن تحصیل میکردند یک کالج آمریکایی  یعنی همان دبیرستان البرز بود که مدیریت آن بر عهده دکتر جردن بود.دکتر جردن قوانین خاصی وضع کرده بود. مثلا برای دروغ، ده شاهی کفاره تعیین کرده بود. اگر در جیب کسی سیگار پیدا میشد یک تومان جریمه داشت! میگفت "سیگار لوله بی مصرفی است که یک سر آن آتش و سر دیگر آن احمقی است!" القصه.. دکتر جردن از پنجره دفتر کارش میدید که هر روز جوانی قوی هیکل، چند دانش آموز را به مدرسه می آورد. یک روز که ابوالقاسم در شکستن و انبار کردن چوب به خدمتگذار مدرسه کمک کرد، دکتر جردن از کار ابوالقاسم خوشش آمد و او را به دفتر فرا خواند و از او پرسید که چرا ادامه تحصیل نمیدهد؟ ابوالقاسم گفت چون سنم بالا رفته و پول کافی برای تحصیل ندارم و با داشتن سه فرزند قادر به انجام دادن این کار نیستم. دکتر جردن با شنیدن این حرفها، پذیرفت که خودش شخصا، آموزش او را در زمانی که باید منتظر بچه های خان باشد بر عهده بگیرد!  او به علت استعداد بالا ظرف چند سال موفق به اخذ دیپلم شد و با کمک دکتر جردن برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و سرانجام در سن ۵۵ سالگی مدرک دکترای پزشکی خود را از دانشگاه نیویورک گرفت. و این شخص کسی نیست جزو دکتر ابوالقاسم بختیار، اولین پزشک متخصص ایران و بنیانگذار  دانشکده ی پزشکی دانشگاه تهران ، و جالب این است که این مرد بزرگ  تا سن ٣٩ سالگی تنها  تحصیلات ابتدایی داشت! ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🔴 مرد فقیر و بقال مرد فقیری بود که همسرش کره می‌ساخت و او آن را به یکی از بقالی‌های شهر می‌فروخت، آن زن کره‌ها را به صورت دایره‌های یک کیلویی می‌ساخت. مرد آن را به یکی از بقالی‌های شهر می‌فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را می‌خرید. روزی مرد بقال به اندازه کره‌ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامی که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمی‌خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما وزنه ترازو نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار می‌دادیم. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel