🌸امشب شب شادیست
🎊شب شادی پیغمبر
🌸شب شادی فاطمه زهرا(س)
🎊شب شادی حضرت علی(ع)
🌸خدایا به مبارکی این شب
🎊همه ما را از سختیهای زندگی
🌸برهان و لبخند و شادی
🎊را مهمـان ماکن
ان شاالله امشب
همگی حاجت روا باشید🌷
شبتون بهشت🌸🍃
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
حق کرده ظهور تا حسین آمده است
آیات جهاد با حسین آمده است
فطرس به امید عفو بر درگه او
با ذکر حسین، با حسین آمده است.
ولادت امام حسین (ع) و روز پاسدار مبارک ❤️
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🔴 جالبه اگه دوست دارین گناه کنین بخونین !!
فردی نزد امام حسین(ع)آمد و گفت: من گناه می کنم و از بهشت و جهنم خدا برایم نگو که من این ها را می دانم ولی نمی توانم گناه نکنم و باز گناه می کنم!
امام حسین علیه السلام فرمودند: برو جایی گناه کن که خدا تو را نبیند، او سرش را پایین انداخت و گفت: این که نمی شود.(چون خداوند بر همه چیز ناظر است) امام حسین(ع) فرمودند: جایی گناه کن که ملک خدا نباشد.
مرد فکری کرد و گفت: این هم نمی شود.(چون همه جا ملک خداوند است) امام فرمودند: حداقل روزی که گناه می کنی روزی خدا را نخور، گفت:نمی توانم چیزی نخورم...
امام فرمودند: پس وقتی فرشته مرگ" عزرائیل" آمد و تو را خواست ببرد تو نرو. مرد گفت: چه کسی می تواند از او فرار کند.
امام فرمودند: پس وقتی خواستند تو را به جهنم ببرند فرار کن، مرد فکری کرد و گفت: نمی شود. امام حسین(ع) فرمودند: پس یا ترک گناه کن یا فرار کن از خدا، کدام آسان تر است؟ او گفت: به خدا قسم که ترک گناه آسان تر از فرار کردن از خداست.
📚بحار الانوار؛جلد78؛صفحه؛126
#میلاد_امام_حسین
#ماه_شعبان
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🔴 مهمان امام حسین (علیه السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
شیخ رجبعلی خیاط می فرمود : در روزهای اوایل هیئت ، مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم، خودم مداحی می کردم، چای می دادم و اغلب کارهای دیگر.
شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم جوانی که اصلا ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست ، یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش ، وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود.
به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان، چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد.
غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم، یکی از استکان ها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت.
از این سوختگی زخمی در پایم بوجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود، برای خودم هم این سوال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمی شود.
شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی ، هر چه بود مهمان حسین علیه السلام بود ، نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی.
📚کشکول کشمیری ، صفحه ۱۲۳
#میلاد_امام_حسین
#ماه_شعبان
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ماه شعبان جدی استغفار کن
استاد پناهیان
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🔴 يك جهان در يك جسم
روزى يك نفر نصرانى به محضر مبارك امام جعفرصادق عليه السلام شرفياب شد و پيرامون تشكيلات و خصوصيّات بدن انسان سؤ ال هائى را مطرح كرد؟
امام جعفر صادق عليه السلام در جواب او اظهار داشت : خداوند متعال بدن انسان را از دوازده قطعه تركيب كرده و آفريده است ، تمام بدن انسان داراى 246 قطعه استخوان ، و 360 رگ مى باشد.
رگ ها جسم انسان را سيراب و تازه نگه مى دارند، استخوان ها جسم را پايدار و ثابت مى دارند، گوشت ها نگه دارنده استخوان ها هستند، و عصب ها پى نگه دارنده گوشت ها مى باشند.
سپس امام عليه السلام افزود : خداوند دست هاى انسان را با 82 قطعه استخوان آفريده است ، كه در هر دست 41 قطعه استخوان وجود دارد و در كف دست 35 قطعه ، در مچ دو قطعه ، در بازو يك قطعه ؛ و شانه نيز داراى سه قطعه استخوان مى باشد.
و همچنين هر يك از دو پا داراى 43 قطعه استخوان است ، كه 35 قطعه آن در قدم و دو قطعه در مچ و ساق پا؛ و يك قطعه در ران .
و نشيمن گاه نيز داراى دو قطعه استخوان مى باشد.
و در كمر انسان 18 قطعه استخوان مهره وجود دارد . و در هر يك از دو طرف پهلو، 9 دنده استخوان است ، كه دو طرف 18 عدد مى باشد.
و در گردن هشت قطعه استخوان مختلف هست .
و در سر تعداد 36 قطعه استخوان وجود دارد.
و در دهان 28 عدد تا 32 قطعه استخوان غير از فكّ پائين و بالا، موجود است .
و معمولا انسان ها تا سنين بيست سالگى ، 28 عدد دندان دارند؛ ولى از سنين 20 سالگى به بعد تعداد چهار دندان ديگر كه به نام دندان هاى عقل معروف است ، روئيده مى شود.
📚كحل البصر/ص۶۸.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🔴 نتیجه ارتباط و توسل به این خانواده (علیهم السلام)
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
داود رقی گفت دو برادرم به عنوان زیارت بیرون شدند، در بین راه یکی از آنها بسیار تشنه شد به طوری که نتوانست بر روی الاغ خود را نگهدارد از مال سواری بر زمین افتاد. برادر دیگر درباره او حیران گردید که چاره بیندیشد.
بالاخره به نماز ایستاد و خدا را به محمد و علی و ائمه (علیهم السلام) قسم داد و به وجاهت و آبروی آنها درخواست کرد که برادرش از تشنگی نجات دهد. یکایک ائمه (علیهم السلام) را نام برد تا به حضرت صادق (علیه السلام) رسید، آنجناب را پیوسته می خواند و به او پناه می برد.
در این هنگام مردی را مشاهده کرد که پیش آمده از حالش جویا شد. جریان تشنگی برادر خود را برایش شرح داد. آن مرد چوبی بدست او داده گفت این چوب را بین دو لب برادرت بگذار.
همین که چوب را گذارد چیزی نگذشت که چشمهایش باز شد از جا حرکت کرده و نشست و اثری از تشنگی در او نبود.
با یکدیگر به راه افتادند زیارتی را که قصد داشتند انجام دادند. در مراجعت وقتی به کوفه رسیدند آن برادری که متوسل شده و دعا می کرد به مدینه رفت. خدمت حضرت صادق (علیه السلام) رسید. پس از شرفیاب شدن حضرت فرمود بنشین حال برادرت چطور است، چوب را چه کردی؟
عرض کرد وقتی برادرم به آن حال در آمد من سخت اندوهگین شدم همین که از تشنگی نجات یافت و زندگی از سرگرفت از خوشحالی چوب را فراموش کردم.
فرمود: وقتی تو از گرفتاری برادرت غمناک شدی خضر پیش من آمد. آن چوب که قطعه ای از شجره طوبی بود به وسیله او فرستادم.
غلامی را صدا زده فرمود آن کیسه چرمی را بیاور. غلام آورد. حضرت آن را گشوده عینا همان چوب را بیرون آورد و به من نشان داد و دو مرتبه در میان کیسه گذارد
جلد یازدهم بحارالانوار، ص 144
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📸عکس قدیمی مربوط به سال ۱۳۲۰ شمسی از ورودی حرم امام حسین علیه السلام
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📚داستان ضرب المثل
فلک همیشه به کام یکی نمی گردد
در گذشته بازرگانی ثروتمند در خانه ای بزرگ زندگی می کرد. روزی از روزها که بازرگان در حیاط خانه اش نشسته بود صدای غلام ویژه ی خود را شنید که با ناله می گفت:« قربان بدبخت شدیم؛ زیرا ساعتی پیش قسمتی در بازار آتش گرفته است و همه ی دکان هایمان سوخته اند».
بازرگان که چنین شنید ناگهان با دو دست بر سرش کوبید ولی به ناگاه چیزی به خاطرش آمد و گفت:« خدا را شکر می کنم که نیمی از کالاهایم در شهری دیگر هستند و فردا به این جا می رسند. اینگونه می توانم کمی از خسارت را جبران کنم».
فردای آن روز باران شدیدی شروع به باریدن کرد به طوری که تا هنگام غروب بند نیامد. در این هنگام به بازرگان خبر دادند که بارهایش به همراه کشتی غرق شده اند.
بازرگان که این خبر را شنید بسیار ناراحت شد طوری که چندین روز در رخت خوابش بستری شد.از طرفی بدهی های وی بسیار زیاد بودند و بازرگان نمی توانست از پس هزینه های آن برآید. به این ترتیب حتی غلامان و خدمتکارانش هم از خانه ی او رفتند و او را تنها گذاشتند , پس از مدتی که حال بازرگان بهتر شد و توانست از رخت خوابش بیرون آید دید که از خدمتکارانش خبری نیست و تنها دو غلام ویژه اش در کنار او هستند که البته بازرگان آن دو را نیز مرخص کرد و پس از مدتی خانه و باغ باشکوهش را فروخت
ادامه در پست های بعد...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
و با آن بدهی های خود را پرداخت کرد و با باقیمانده ی پولش راه جاده را در پیش گرفت تا به جایی دور سفر کند.
بازرگان که در جاده گام بر می داشت با دلی پرخون و اندوهگین زیر لب با خود حرف می زد و ناسپاسی می کرد که به ناگاه پایش به سنگی خورد و به زمین افتاد و خون از پایش جاری گشت.بازرگان که بسیار از اقبال خود ناراحت بود به ناگاه شروع به گریه کرد و با خودش حرف می زد و ناله می کرد.
جوانی که در آن نزدیکی بود صدای مرد را شنید پس نزدیک او رفت تا به او کمک کند. جوان با دست های پینه بسته و لباسی کهنه سعی کرد تا زخم بازرگان را پانسمان کند. بازرگان با دیدن دستان و لباس های جوان متعجب به او نگاه می کرد. در این حال بازرگان سفره دلش را گشود و داستان زندگی باشکوهش و رسیدن به این فلاکت و بدبختی را برای جوان تعریف کرد.
جوان خوب به سخنان بازرگان گوش داد و سپس آهی بلند کشید و گفت:« به دستان پینه بسته ی من نگاه کند. آیا باور می کنی که این ها روزی دست های یک شاهزاده بوده باشند؟ شاید تعجب کنی اما این حقیقت دارد و پدرم روزگاری حاکم سرزمینی بود و من هم امید داشتم که روزی به جایش حکمران شوم اما چنین نشد و پیش از آن که من به آن مقام برسم دشمنان پدرم را کشتند و مرا نیز از سرزمینم بیرون راندند و از آن پس به شهری کوچک پناه بردم و به کارگاه نجار پیری رفتم و پس از چندین ماه که برایش بی مزد کار کردم توانستم حرفه ی نجاری را از او بیاموزم و با سختی بسیار کارگاهی کوچک برای خود دست و پا کنم. اکنون نیز خدا را سپاس می گویم که به این مرحله رسیده ام. تو نیز غصه نخور زیرا فلک همیشه به کام یکی نمی گردد
❥↬ @bohlool_aghel
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ مرام امام حسین علیه السلام
سخنران استاد دارستانی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
از فتنه و آزمایش در آخر الزمان نگران نباشید
چرا که موجب نابودی منافقان خواهد شد
#حدیث
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel