✍️ این فصل را با من بخوان
🔹مدال ارزشمند آزادگی امروز ما، حاصل اسارت دیروز ماست، این مدال فقط متعلق به آزادگان نیست و سرمایه های ارزشمند این آب و خاک است که باید برای آیندگان به یادگار بماند و راز ماندگاریش انتقال آن به نسلهای آینده و ثبت در تاریخ پر افتخار این سرزمین است.
🔸پس بیاییم با هم
🔹«گذشته پر افتخار» خود را به «آینده ها» ببریم
🔸روایت بیست و چهارمین قسمت خاطرات اسارت آزاده حسینعلی قادری ...👇👇
«روابط عمومی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران و مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی»
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
┏━━ °•🖌•°━━┓
🌷@isaar_razavi
🌷@bonyad_shahid_khorasan_razavi
┗━━ °•🖌•°━━┛
#ادامه_مطلب👇
♦️روز اول اردوگاه، خسته تر از قبل
🔹روز اول اردوگاه با اسم نویسی اسرا گذشت که خیلی علافی داشت زخمی، مجروح و خسته بودیم ۱۸۰ کیلومتر را از بغداد تا تکریت با اتوبوس آمده بودیم و از راهروی وحشتناک کتک گذشته بودیم.
🔹شب را با دلهره صبح کرده بودیم و حالا یک روز نشستن در هوای سرد و زمستانی اسفند در تکریت خشک و یخ زده بدون لباس گرم برای تطبیق اسامی اسرا با لیست ارسالی از بغداد
♦️دردسر اسم صدا زدن به عربی
🔹شب را با کلی مکافات و به هر مصیبتی که بود با بدن های کتک خورده و زخمی و خونین و خسته صبح کردیم. صبح که شد ساعت هشت، هشت و نیم بود که درها رو باز کردند گفتند: بیایین تو محوطه، محوطه بین دو بند که روبروی هم قرار داشت.
🔸این محوطه تقریبا فکر می کنم که عرضش شصت متری می شد و صد متر هم طولش می شد. گفتند همه بیایند در محوطه ای که بین دو بند بود و به ردیف ۵ نفر ۵ نفر پشت هم بنشینند. کل بچه ها را در این محوطه ۵ نفر ۵ نفر نشاندند و اسم ها را یکی یکی صدا کردند،در عراق اسم ها اینطور بود که افراد را با نام، نام پدر و نام پدربزرگ صدا می زنند. آنجا کسی را که می خواهند صدا بزنند به عنوان مثال می گویند من که نام پدرم محمد و پدربزرگم عیسی هست، می گفتند حسینعلی، محمد، عیسی
🔸به هر حال از صبح شروع کردند به یکی یکی به همین طریق صدا زدن. حالا بعضی از اسمها رو هم به خاطر تفاوت دو فرهنگ فارسی و عربی متوجه نمیشدیم که خودش کلی علافی بود. خب این جور صدا زدن را عادت نداشتیم و برایمان یک چیز ناآشنایی بود برای همین قاطی میکردیم و باعث معطلی میشد. مثلاً یک ساعت داد میزدند: حسینعلی محمد عیسی و من اصلا نمیدانستم یعنی چه؟ من به فکر بودم که اسمم حسینعلی قادری است، محمد عیسی کیه!!! تا باز میآمد توضیح میداد که آقا وقتی میگویم حسینعلی محمد عیسی! یعنی پسر محمد پسر عیسی، یا صدا به گوش همه نمیرسید یا متوجه نمیشدیم که چی گفتند این مکافات را ما تا غروب داشتیم.
🔻ادامه دارد...
«روابط عمومی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران و مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی»
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
┏━━ °•🖌•°━━┓
🌷@isaar_razavi
🌷@bonyad_shahid_khorasan_razavi
┗━━ °•🖌•°━━┛
🕗 #وقت_سلام
بهشت حضرت معصومه را ببین که چقدر
شبیه بارگه آفتاب هشتم شد
خوش آمدی به جهان، ای بهار قلب رضا
تولدت مبارک، قرار قلب رضا
با یک سلام زائر آقا شوید✋
✍#روابط_عمومی_بنیاد_خراسان_رضوی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
🌷http://eitaa.com/isaar_razavi
🌷@bonyad_shahid_khorasan_razavi
#شهرستان_گناباد
🔹نازنین فاطمه عیدیان بانوی قهرمان گنابادی در ابتدای ورود به فرودگاه شهدای گناباد در ایستگاه شهدایی که به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان گناباد برپا شد، به مقام شامخ شهیدان ادای احترام کرد.
┄┅═✧☫#ایثار_رضوی ☫✧═┅┄
🌷@isaar_razavi
🌷@bonyad_shahid_khorasan_razavi