فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در جستجوی خورشید
قسمت دوم
#ویژه_نامه_غدیر_و_مهدویت
@bonyadsari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه گویی غدیر
محمدطاها قنبری متولد ۶ مرداد ۱۳۹۰ از جهرم استان فارس 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرین فیروزی ۶ ساله از تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🆕خلاصه برنامه گامی به سوی ظهور
🎙استاد نصوری
🎥 قسمت نوزدهم
@bonyadsarI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در جستجوی خورشید
قسمت سوم
#ویژه_نامه_غدیر_و_مهدویت
@bonyadsari
هدایت شده از بنیاد فرهنگی حضرت مهدی عج استان مازندران
💠 جلسه هم اندیشی جهت برگزای مراسم عید غدیر
از عموم علاقمندان و دغدغه مندان دعوت بعمل می آید
زمان: سه شنبه۱۴تیر ساعت ۸/۱۵
مکان: دفتر بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عج استان مازندران
@bonyadsari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🆕خلاصه برنامه گامی به سوی ظهور
🎙استاد نصوری
🎥 قسمت بیستم
@bonyadsarI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در جستجوی خورشید
قسمت چهارم
#ویژه_نامه_غدیر_و_مهدویت
@bonyadsari
:: نشست فعالان مهدوی استان مازندران با موضوع پیوند غدیر و مهدویت پورتال جامع مهدویت :: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان مازندران
https://sari.mahdaviat.ir/articles/19514
به گزارش روابط عمومی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان مازندران دومین نشست فعالان مهدوی استان در تاریخ سه شنبه 14 تیر به همت بنیاد استان و حضور فعالین فرهنگی و مهدوی استان برگزار شد.
در ابتدای جلسه توضیحاتی در رابطه با نکات مهم سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولین قوه قضاییه در رابطه با بحث مهم سنت های الهی و توجه به این منبع قدرت بی انتها در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی ارایه شد.
در ادامه عملیات های مختلف که میتوان در جهت بزرگداشت عید غدیر با پیوست مهدوی از قبیل تشکیل گروه های سرود، کلیشه نویسی، اطعام غدیر، فضا سازی شهری و .. با بهره مندی از ظرفیت های موجود در شهر از قبیل هیات ها، مساجد و مجموعه های مردمی و .. بحث و گفتگو شد
@bonyadsari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در جستجوی خورشید
قسمت پنجم
#ویژه_نامه_غدیر_و_مهدویت
@bonyadsari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🆕خلاصه برنامه گامی به سوی ظهور
🎙استاد نصوری
🎥 قسمت بیست و یکم
@bonyadsarI
🔰به مناسبت ایام #شهادت_امام_باقر علیه السلام
💠 روایتی #مهدوی بسیار زیبا و مفهومی از #امام_باقر
تمثیلی زیبا از حالات جامعه تشنه بشری
حمران از امام باقر (علیهالسّلام) پرسید: خدا مرا قربانت كند، اى كاش براى ما بیان مىفرمودى كه این امر [سر كار آمدن حكومت حقّه] چه زمانى خواهد بود تا بدان شاد و خرسند شویم. حضرت در پاسخش فرمود:
« ... در گذشته مردى دانشمند بود و این مرد، پسرى داشت كه به دانش پدر گرایشى نداشت و از علم او هیچ نمىپرسید، ولى در عوض، همسایهاى داشت كه نزد آن مرد عالم مىآمد و از او مىپرسید و علم او را فرا مىگرفت. مرگ آن مرد دانشمند رسید و پسرش را به بالین خود طلبید و گفت:
پسر عزیزم! تو از آموختن علم من دورى مىگزیدى و گرایش چندانى بدان نداشتى و لذا چیزى از من نمىپرسیدى، ولى من همسایهاى دارم كه او به نزد من مىآمد و از من پرسش مىكرد و دانش مرا مىآموخت و آنها را حفظ مىكرد، پس هر گاه تو به چیزى نیاز یافتى به سوى او برو، و همسایه مورد نظر را به پسرش معرفى کرد.
آن دانشمند از جهان رخت بربست و پسرش به جا ماند تا اینكه پادشاه آن زمان خوابى دید. سراغ آن مرد عالم را گرفت، به او گفتند: از دنیا رفته است. پرسید: آیا پسرى به جاى نهاده؟ گفتند: آرى، یك پسر دارد. پادشاه گفت او را پیش من آرید. كسى را سوى او فرستادند كه به نزد پادشاه بیاید. در این هنگام سفارش پدرش را به خاطر آورد، لذا به سوى همسایهاى كه علوم پدرش را فراگرفته بود رفته به او گفت: پادشاه مرا خواسته و من دلیل آن را نمىدانم. پدرم به من دستور داده كه هر گاه به چیزى نیاز یافتم سوى تو بیایم. آن مرد گفت: ولى من مىدانم براى چه تو را خواسته و اگر به تو بگویم و آن وقت خداوند چیزى نصیب تو كرد مال هر دوى ما باشد. آن جوان گفت: آرى. مرد او را سوگند داد و پیمان استوارى از او گرفت كه به این قرارداد عمل كند، و آن جوانك نیز پیمان استوارى با او بست و قول قطعى داد كه به قرارداد عمل كند. آن مرد به او گفت: پادشاه خوابى دیده و مىخواهد از تو بپرسد خوابى را كه دیده در چه زمانى واقع خواهد شد؟ و تو در پاسخ او بگو: زمان گرگ باشد.
در واقع جامعه در مرحله گرگ صفتی، بدون تردید و تامل در پی حقکشی و باطلگرایی بر میآید، در دوره قوچ صفتی به حق و حقیقت گرایش فکری پیدا میکند، ولی در عمل حق را زیر پا میگذارد. این روند تا وقتی که مردم در درک و پذیرش جایگاه معصوم (علیه السلام)، معرفت کامل نیابند، ادامه مییابد.
آن جوانك به نزد پادشاه آمد و پادشاه به او گفت: مىدانى چرا در پى تو فرستادم؟ گفت: تو به نزد من فرستادهاى تا از من بپرسى خوابى كه دیدهاى چه هنگام واقع شود؟ پادشاه گفت: راست گفتى، اكنون بگو چه زمانى خواهد بود؟ او پاسخ داد: زمان گرگ است. پادشاه دستور داد جایزهاى به او بدهند. جوان جایزه را گرفت و به خانه خود بازگشت و به وعدهاى كه به آن مرد داده بود وفا نكرد و سهم او را نپرداخت و با خود گفت: شاید این مال براى من تا پایان عمر كافى باشد و از این پس نیز محتاج سۆال از مرد نشوم و نظیر سۆالى كه از من پرسیدند از من نپرسند.

این گذشت تا اینكه دوباره پادشاه خوابى دیده و به سراغ همان جوان فرستاد. جوان از كرده خویش نادم شد و با خود گفت: نمىدانم با این پیمانشكنى و بىوفایى كه با آن مرد دانشمند كردهام چگونه نزدش بروم. ولى باز با خود گفت: به هر روى به نزد او مىروم و از او پوزش مىخواهم و برایش قسم مىخورم تا شاید دوباره مرا آگاه سازد. پس نزد آن مرد آمد و به او گفت: من آنچه نباید بكنم كردم و به پیمانمان وفا نكردم و اكنون نیز پولى كه به دستم رسید باقى نمانده و دوباره به تو نیاز یافتهام، تو را به خدا سوگند كه مرا شرمنده و خوار نكنى، و من این بار با تو پیمان استوارى مىبندم كه چیزى نصیب من نشود جز آنكه به طور یكسان از آن هر دوی ما باشد، و اینك پادشاه مرا خواسته و نمىدانم این بار چه سۆالى دارد. آن مرد گفت: پادشاه دوباره خوابى دیده، مىخواهد از تو بپرسد خوابى كه دیده در چه زمانى خواهد بود، تو در پاسخ او بگو: زمان قوچ.
جوانك نزد پادشاه رفت و پاسخ او را داد. پادشاه دستور داد جایزهاى به او دادند. جوانك جایزه را گرفت و به خانهاش بازگشت و در كار خود به اندیشه فرو رفت كه آیا این بار به پیمان خود وفا كنم یا نه. گاهى تصمیم مىگرفت و به وعده وفا كند و گاهى منصرف مىشد تا بالاخره با خود گفت: شاید بعد از این دیگر من هیچ وقت نیازمند بدین مرد نشوم، و بر آن شد تا پیمان خود بشكند و به قولى كه داده بود وفا نكرد.
ادامه 👇👇👇👇
@bonyadsari