هدایت شده از تابستانه 🍒☀️
اون لحظه که اونقدر با یه صفحه از کتاب حس نزدیکی میکنی که دستتو آروم رو کلماتش میکشی... نوازششون میکنی، انگارکه داری قلب و روح زخم خورده ی خودتو آروم میکنی...
#کتاب
My library 📚 | 🌕 کافه کتاب
حاوی اسپویل از جلد های قبلی: جلد چهارم با یه حقیقت غم انگیز شروع میشه: تدروس توانایی بیرون آوردن اکس
حاوی اسپویل از جلد های قبلی:
(پی دی اف جلد پنجم رو هنوز پیدا نکردم پس معرفیش رو انجام میدم)
گوی جادویی هرگز دروغ نمیگه.
تدروس به عنوان دشمن کملوت، مار، شناخته شده و تو سیاهچاله. آگاتا فرار کرده اما هیچ جایی رو نداره که بره، اما یادش میاد در خونه ی واقعیش همیشه به روش بازه: مدرسه ی خیر و شر
تو مدرسه، بچه های قدیمی و جدید همه طرف آگاتا هستن و میخوان با کمک همدیگه تدروس و پادشاهی کملوت رو نجات بدن.
هدف ریان و جاپث اینه که تمام پادشاهی ها حلقه هاشونو که نشانه ی وفاداری به داستان نویس هست از بین ببرن و قلم به دست یه انسان بیفته که هر چیزی مینویسه واقعیت پیدا کنه. و البته باعث از بین رفتن تعادل میشه.
سوفی که الان پیش ریان و جاپث تو کاخه، متوجه میشه خونِش برای ترمیمِ زخم های جاپث استفاده میشه و به همین دلیله که بهش نیاز دارن. سوفی سعی میکنه خودش رو طرف ریان و جاپث نشون بده و حتی مادشاهی ها رو تشویق به از بین بردن حلقه هاشون میکنه و خبر ها رو به شکل قصه مینویسه اما همونطور که همه ی ما میدونیم: سوفی طرف خیره!
هدف ریان و جاپث چیه؟ مدرسه ی جاپث کجا بوده؟ اونا کیو میخوان زنده کنن؟ این درسته که روح مار از شر خالص تشکیل شده؟ پسرِ دیگه ی آرتور کی بوده؟
چرا گوی جادویی آگاتا رو در حال گذاشتن گل رو قبر مار نشون میده؟
کتاب پلات توئیست های فوق العاده و عجایب زیاد و هیجان انگیزی داره که نمیخوام حتی ذره ای ازش رو لو بدم پس چیزی نمی گم که خودتون کتاب رو بخونین و لذت ببرین!
#کتاب_گرافی