نقشه های فانتزی:)

کتاب های رولددال معرفی خاصی ندارن و بیشتر باید خودتون بخونین و لذت ببرین. مخصوصا تصویرگری فوق العاده ی کوئنتین بلیک باعث جذابیت دو چندان کتاب های رولددال میشه، پس همه رو تو یه پیام معرفی میکنم! داروی شگفت انگیز جورج: فرض کنین خیلی ناگهانی با مخلوط کردن یه سری مواد، یه داروی عجیب و غریب بسازین که باعث تغییر حالت افراد میشه! با اون معحون چی کار میکنین؟ اونو به خورد چه کسی میدین؟ با رولددال تو قصه ی شگفت انگیزش همراه بشین که جورج، قهرمان قصه ی ما انتقام خودشو با داروی جادویی میگیره! جادوگر ها: مادر بزرگ همیشه برام قصه تعریف میکرد. قصه های عجیب و غریب و گاهی ترسناک. تا اینکه یه روز قصه ای تعریف کرد درباره ی جادوگر ها! دشمنان اصلی بچه ها! مادربزرگ میگفت جادوگر های واقعی رو چوب جارو سوار نمیشن و ورد نمیخونن بلکه خیلی وحشتناک تر و بدجنس ترن! اونا فقط به فکر از بین بردن بچه هان! و یه روز... قراره اتفاقات عجیبی بیفته... قراره جادوگر ها رو ملاقات کنم اما هرگز فکر نمی‌کردم همچین اتفاقاتی برام پیش بیان! اگه یه داستان هیجان انگیز و طنز و قلم نویسنده ای فوق العاده رو ترجیح میدین، این کتاب رو از دست ندین! یکی از بهترین کتاب های رولدداله، به نظر من! دنی، قهرمان جهان: چی میشه اگه یه پسر کوچولو و پدرش سر منفور ترین شخصیت شهر رو شیره بمالن؟ اونم جایی که کلی نگهبان و شکارچی وجود داره؟ و بدرفتاری های مرد بدجنس رو تلافی کنن؟ با دنیِ قصه ی ما پیش برین و ببینین که چی پیش میاد! تمساح غول پیکر: یه تمساح بدجنس واسه آزار و اذیت بقیه چه کار ها که نمیکنه! رولددال و کوئنتین بلیک دست به دست هم دادن که یه اثر خلاقانه، فوق العاده و خنده دار بسازن! رولد دال این کتاب خودش رو خیلی دوست داشت! غول بزرگ مهربون: فرض کنین ساعت از نیمه شب گذشته و یهو یه موجود عجیب و بزرگ میبینین که داره با یه وسیله مثل شیپور به پنجره ی تک تک اتاق ها چیزی رو فوت میکنه. واکنشتون چیه؟ سوفی، قهرمان قصه ی ما، که دختر یتیمیه، این صحنه رو میبینه که غول متوجهش میشه و اونو با خودش به سرزمین غول ها میبره. اما غول، نمیخواد سوفی رو بخوره بلکه بهش میگه خواب جمع کنه! خواب های مختلف رو میگیره و واسه بچه های سرتاسر دنیا میبره. از خوابهای شیرین و رنگارنگ گرفته تا کابوس های ترسناک و وهم آور! اما نفرت انگیز ترین و وحشت آور ترین موجودات دنیا، یعنی غول های آدم خوار هم وجود دارن که سوفی و غول بزرگ مهربون میخوان جلوشونو بگیرن! نقشه ی بزرگ سوفی چیه؟ این کتاب استثنایی و البته فیلم هیجان انگیزش رو از دست ندین! آدم کوچولو ها: همه میگن به جنگل نزدیک نشین. اما چرا؟ چی اونجا پنهانه؟ چی میشه اگه یه نفر قصد کنه وارد جنگل بشه؟ راز موتور سیکلت من و پسر: با رولددال همراه بشین که قصه ی پر غصه ی زندگی خودش رو براتون تعریف کنه! آقای روباه شگفت انگیز: اگه شکارچی ها بخوان خونتون رو از بین ببرن چه تدبیری اندیشه میکنین؟ مخصوصا اگه یه آقا روباه زیرک و مکار باشین! بدجنس ها: آقا و خانم بدجنس، بدترین و بدذات ترین انسان های دنیان. اگه بشه اسمشونو انسان گذاشت! اونا حتی به همدیگه هم رحم نمیکنن! یه روز تو هفته، کوکوی پرنده دارن که از پرنده هایی درست شده که آقای بدجنس با زدن چسب به درخت ها و گیر انداختنشون درست میکنه! چند تا میمون که باید همیشه برعکس وایسن! اما یه روز... آقای میمون تصمیم میگیره تلافی همه ی کارهای زشت و زننده ی این دو نفر رو با کمک دوستاش در بیاره! به نظرتون چطوری؟ تشپ کال: یکی بود، یکی نبود، غیر از خدای مهربون، هیچکس نبود. یه لاکپشت کوچولو بود که اصلا بزرگ نمیشد! تا اینکه آقای عاشقِ قصه ی ما، واسه لاکپشت کوچولو یه کاری میکنه و میخواد محبت صاحب لاکپشت رو جلب کنه. یعنی چی میشه که لاکپشت یک روزه چند گرم چاق میشه و به همین زودی لاغر؟:) من و زرافه و پلی: یه کارگاه شیشه شوری، به چیا نیاز داره؟ یه سطل آب، یه نردبون و یه شیشه شورِ زبر و زرنگ! خب، اینجا یه پلیکان و منقار بزرگش، یه زرافه و گردن بلندش و یه میمون و دستای تیز و فرزش داریم که شیشه شوری راه انداختن! ببینین که چجوری حتی دزد ها رو هم گیر میندازن و... جیمز و هلوی غول پیکر: یه روز یه پیرمرد عجیب به جیمز لوبیاهای سبزی میده که میتونه با اون ها از دست عمه های وحشتناکش خلاص بشه. اما لوبیا ها ناگهان روی زمین میریزن و... بعد چند روز یه هلوی بزرگ تو باغ در میاد، و جونور های عجیب و غریبی به بزرگیِ خود جیمز. یعنی چه اتفاقی افتاده؟ جیمز و رفقاش، عنکبوت و کرم و ملخ و... سوار بر هلوی غول پیکر به سفری شگفت انگیز میرن و از دست عمه های بدجنس جیمز خلاص میشن. اما اگه هلو بیفته تو اقیانوس چی؟...

چارلی و کارخانه ی شکلات سازی: قهرمان محبوب بچه های دنیا، چارلی، که به بازدید از یه کارخونه ی حیرت انگیز میره. کارخونه ی ویلی وانکا، مرد عجیب و غریب، با اومپا لومپا هاش، بهترین کارخونه ی شکلات سازی دنیاست. با پسرک فقیر اما خوش طینت داستان که با چند تا بچه ی لوس و ننر به بازدید کارخونه مشغولن همراه بشین و از عجایب کارخونه لذت ببرین. آبنباتی که هرگز تموم نمیشه! مگه ممکنه؟ از این کتاب، فیلم های سینمایی زیادی هم ساخته شده! چارلی و آسانسور شیشه ای: بعد از پایان گردش در کارخانه، چارلی و خونواده ش سوار آسانسور شیشه ایِ آقای وانکا میشن. اما ناگهان، کنترل اون از دست آقای وانکا خارج میشه و چارلی و خونواده ش از جو زمین خارج شده و وارد فضا میشن! یعنی قراره با چی مواجه بشن؟ ماتیلدا: حتما یا فیلم ماتیلدا رو دیدین یا اسمشو شنیدین! ماتیلدا، دختر نابغه ای که خودش خوندن و نوشتن یاد گرفته و تا پنج شش سالگی یه عالمه کتاب خونده! اما خانوادش... خانواده ی ماتیلدا هرگز اونو درک نکردن و با رفتار های سطحی و احمقانه شون، دنیای ماتیلدا رو به سخره میگیرن. اما یه اتفاقایی میفته... ماتیلدا به مدرسه میره و با وحشتناک ترین مدیر جهان، خانم ترانچپول دیدار میکنه و البته مهربون ترین معلم دنیا! به نظرتون ماتیلدا میتونه از خودش در برابر خانم ترانچپول محافظت کنه؟ انگشت جادویی: اگه یه روز تونستی با انگشتت، وقتی عصبانی شدی، یه نفر رو به یه جونور تبدیل کنی چه احساسی پیدا میکردی؟ مثلا معلمت رو تبدیل به گریه کنی یا همسایه های شکارچیت رو تبدیل به شکار!

Oh I love is and I live it at the same time!

۲۰۰ تاییِ جادویی ترین کتابخون اژدها سوار دنیاهای فانتزی مبارک😭☺️✨🌕