eitaa logo
My library 📚 | 🌕 کافه کتاب
204 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
324 ویدیو
61 فایل
سفر به صفحات و جملات کتاب ، با قلم و کاغذ📚 خوش اومدید به کانال کتابخوانی ناشناس: https://daigo.ir/secret/51138475850 ناشناس ها: @dailywizards تابستانه: @Tabestaneeh بهخوان: Lost_inside_books(کتابخون)
مشاهده در ایتا
دانلود
شما هم وقتی عکس کتابخونه ی یکی رو میبینین، زوم میکنین کتاباشو چک کنین که ببینین اونم کتابای شما رو داره یا نه؟:)
شما هم مبتلا به سندروم گشتن دنبال فیلم یه کتاب بعد تموم شدن اون کتابین؟:>>>>
اتاق مورد علاقمممم😭😭😭✨✨>>>>>>
3.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از این ویدئو ها بسازینننن📚🌕✨
بیشتر از همه منتظر این سه تا خوشبو بودم که بالاخره اومدنننن😭😭✨🌕🍄
انقدر بوی شیرین و خوبی دارن که باورتون نمیشه 😭 😭📚🗞📰📓✨🌕🌸
هدایت شده از جنگجویان اَفلاک
و هم اکنون! انتظار به سر رسید. کتاب ها راه را به خانه ی رویاهای خویش یافته در میان قفسه های کتابخانه آرام گرفتند. بشتابید به سوی زندگی، بشتابید به سوی پایان غم ها، بشتابید به سوی ذوق و شوق فراوان و هوراااااااااا✨🌕🌚🌸 (از اسنپ شاپ و نمایشگاه کتاب)
هیچ وقت دروغ نگو هم تموم شد! خیلی خیلی بهتون پیشنهاد میکنم که بخونید یکی از پلات توئیستیک ترین(ترکیب جدید!) کتابایی بود که خوندم و نویسنده با یه پیچش هولناک همه چیزو عوض کرد! به حدی چشمام داشتن بهم خیانت میکردن و به سمت پایانِ جمله های اون فصل میرفتن که با دفتر و هر چی دستم بود همه جای صفحه رو پوشوندم تا جلو جلو نبینم جمله ها رو!:) امکان داره تا حدی از داستان رو حدس بزنید یا حتی یه لحظه به ذهنتون خطور کنه چی به چیه اما خب... هیچی نمیگم فقط بخونید و لذت ببرید. یه معرفی کوچولو: زن و شوهری به اسم تریشیا و اتان که تازه چند وقت از ازدواجشون گذشته دنبال یه ملک برای زندگی میگردن. تا اینکه در یک شب سر زمستانی...(دینگ دانگ دیننننگگ) تریشیا و اتان، سوار ماشین میشن و به سمت عمارت مرموزی حرکت میکنن. بزرگ، جادار و البته... خطرناک! تریشیا حس خیلی بدی نسبت به این عمارت داره و احساس میکنه اتفاق وحشتناکی توش افتاده. و وقتی برف اونقدر سنگین میشه که زن و شوهر مجبور به موندن توی اون خونه ی گوتیک و عجیب میشن، تازه اتفاقات ترسناک شروع میشن! صدای جیر جیر، لیوان آبی که انگار چند دقیقه پیش پر شده، رد کفش رو زمینِ خاکی، عوض شدن جای وسایل، و حس وحشتناکِ حضور صاحب مُرده ی خونه! دکتر آدرین یانگ. دکتر یانگ یه روانشناسه که ۳ سال پیش مفقود شده اما جسدش، و البته قاتلش هرگز پیدا نشدن. روانشناسی که صدای بیمارانش رو ضبط میکرد تریشیا واسه گذران وقت به ضبط ها گوش میده. عمدتا از بیماری به اسم ا.ج هستن که دکتر رو تهدید میکنه! و بالاخره، تریشیا به ضبط آخر میرسه! ضبطی که پرده راز وحشتناک برمیداره و قاتل مشخص میشه!