eitaa logo
My library 📚 | 🌕 کافه کتاب
201 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
323 ویدیو
61 فایل
سفر به صفحات و جملات کتاب ، با قلم و کاغذ📚 خوش اومدید به کانال کتابخوانی ناشناس: https://daigo.ir/secret/51138475850 ناشناس ها: @dailywizards تابستانه: @Tabestaneeh بهخوان: Lost_inside_books(کتابخون)
مشاهده در ایتا
دانلود
اینجا اینجوری بودم که: یا خود خدا و نگران بودم اسپویل بد در بیاد چون تقریبا هیچ وقت تو فعالیت های پرسی جکسونیتون اسمشو ندیدم. اما یکی دیگه در اومد(به اونم شک داشتم یه کم از قبل.😔😂 به هر حال بین دوست های پرسی بود و باید بهش شک میکردم با توجه به پیشگویی. قاطی کردن و دیوونه بازی در آوردنِ اسپویل هم باعث شک بیشتر میشد)
اسپویل چه چیزی رو نجات ندا---؟ مهم نیست، بهم نَگین، شاید از جلد های بعد باشه و من اسپویل بشممم(و یادم نمیاد چی رو نتونست نجات بده تو پایان جلد ۱. المپ رو؟ شروع نشدن جنگ رو؟ چی روووو؟)
اینجا فکر کنم فکر کردم گروور تو جنگل میاد نجاتش بده و میمیره که البته اتفاق نیفتاد.
احتمال زیاد اینجا قرار بود همین شخص بد در بیاد. من حدس زدم به چند صورت پرسی ممکنه بفهمه این شخص همونیه که بهش خیانت میکنه. یا مثل چیزی که تو کتاب اتفاق افتاد. یا با خودم گفتم لابد میشنوه اسپویل میگه، یعنی زیر لب زمزمه میکنه: پرسی... من میکشمت.(یا نفرینش میکنه یا بهش بد و بیراه میگه اصلا هر چی) یه احتمال دیگه ی من این بود: شایدم همون شخص که میدونین بچه آرس باشه. با نشونه ها هم جور در میاد. اینکه پدرش اصلا بهش اهمیت نمیده و اینجور چیزا. که غلط بود. و البته کفش هرمس که یهو قاطی کرد هم نشون میداد کفش یه مشکلی داشتههه.
❌❌❌پایان اسپویل ها❌❌❌ از اینجا به بعد امنه تقریبا(ممکنه کسی نظری بده پس با اطمینان نمیگم امنه)
📪 پیام جدید https://eitaa.com/boookcafe/3248 حالا تو خوبی من که زندگیم بعد به امید دل بستم متحول شد بعد مشکل این بود که من اول پنج قدم فاصله رو دیدم و به فاصله دو سه روز این کتابرو خوندم و اون آدم قبلی نشدم نویسنده خودش قرار بوده با دوستش اینو بنویسه و دوستش بر اثر بیماری میمیره و داستان تغیبر میکنه و کاملا کاملا قلبت رو لمس میکنه سر فیلمه که با دختر داییم میدیم روی تخت دمر خوابیده بودیم و گوشی رو گذاشته بودیم میدیدیم و دستمال کاغذی هم بینمون عمینجوری گریه میکردیم کتابه هم خواهر کوچیکم اومده بود تو اتاقم پایین تخت کتاب میخوند بعدا ادامو در میاورد که گریه میکردم خلاصه که تجربه ی عجیبی بود نمیدونو بگم بخونید یا نه البته فیلمه هم همین بود من همیشه جلوی گریم رو میگیرم اگه پیام های دیگم رو ببینی درباره ی این موضوع گفتم. چند تا اشک و گریه و گریم و اشکم رو سرچ کنی تو کانال پیام ها رو پیدا میکنی. تنها کتابی که واقعا اشکم رو داشت در می آورد و فکر کنم اولین بار بود که واقعا اشکم سرازیر شد(قبلا همیشه به زور جلوشو میگرفتم، این دفعه واقعا اشکم اومد) دوگانه ی پت بود.
کتابخونم رو کامل مرتب کردم و خیلی خوشحالم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
پس چرا استیکر گریه گذاشتم...
دارم هری پاتر ۷_۲ رو میبینم. آخرین قسمتتتت
۳ و ۲۰ دقیقه و ۸ ثانیه😭😭