🌸ای اهل دعا! روح دعا باد مبارک
🕊در دیـده تجلای خدا باد مبارک
🌸 این عید مبارک، به شما باد مبارک
🕊 لبخند امـام شهدا بـاد مبـارک
🌸 جان در بدن عالم ایجاد مبارک
🕊 آمد به جهان حضرت سجاد، مبارک
#میلاد_امام_سجاد_علیهالسلام_مبارک_باد ❤️
══💝══════ ✾ ✾ ✾
#سلام_امام_زمانم💞
دلـم گرفت از این روزگار یا مهدی
از این زمانه ی بی اعتبار یا مهدی
دوبارہ کردہ هوایت، مدد اباصالح
دلی که بی تو ندارد قرار یا مهدی
#فرج_مولا_صلوات 💖
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
☘(داستان 643) قسمت 1
🌷 یـاقـوت 🌷
🌱 ده دوازده مسافر لنج، زیر سایه بان کهنه لنج جمع شده بودند، سایه بان آن قدر وصله پینه خورده بود که پارچه اصلی آن قابل تشخیص نبود. پیدا بود که غیر از من، تقریباً بقیه مسافرها از یک طایفه هستند. از شوخی هایشان فهمیدم که آنها خیلی رعایت مسائل شرعی و اخلاقی را نمی کنند.
به جز یکی از آنها، بقیه خوراکشان تمسخر و خنده بود. با اینکه دیده بودم موقع غذا خوردن، با آنها هم سفره میشود امّا در بقیه ساعات، در گوشه ای تنها مینشیند و داخل بزم رفقایش نمی شود. خیلی کنجکاو شده بودم تا علّت این کناره گیری از رفقایش را بدانم امّا فرصت سؤال کردن پیش نیامده بود.
نگاهم را از داخل کشتی برگرداندم. آبهای فرات، کشتی ما را دست به دست میکردند و به جلو هُل میدادند تا به جنوب شهر کربلا برسیم.
از صدای خنده و شوخی اطرافیان خسته شده بودم و از اینکه گاهی، رفیقشان را مسخره میکردند خیلی ناراحت میشدم ولی از صبر و متانت او خوشم آمده بود.
دنبال راهی برای گفت و گوی با او بودم که ایستادن کشتی آن هم وسط مسیر، همه را متعجّب کرد. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: امید آخر - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: حسن محمودی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان چهارم: یاقوت - صفحه ۳۹ و ۴۰.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#امید_آخر
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#حسن_محمودی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#یاقوت