eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
158 دنبال‌کننده
27هزار عکس
1.5هزار ویدیو
96 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما https://harfeto.timefriend.net/16895204024549 داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
مهرت به کائنات برابر نمی شود داغی ز ماتم تو فزونتر نمی شود از داغ جانگداز تو ای گوهر وجود سنگ است هر دلی که مکدر نمی شود
جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم از نور جامه ای به تنت أیها الکریم ای همدم تو زمزمه های زلال وحی ای جبرئیل هم سخنت أیها الکریم تو مطلع کرامتی و لطف و مهر و جود پروانه های انجمنت أیها الکریم نشنید آنکه بر تو روا داشت ناسزا یک ناروا هم از دهنت أیها الکریم اما تو که غریب نواز مدینه ای هستی غریب در وطنت أیها الکریم حتی شهادت تو نداده ست خاتمه بر روضه های دل‌شکنت أیها الکریم مادر نبود تا که ببیند در آن غروب تشییع شد چگونه تنت أیها الکریم بیرون کشید با دل غرق به خون حسین هفتاد تیر از بدنت أیها الکریم شد روضه خوان کشته ی مظلوم کربلا تابوت و پیکر و کفنت أیها الکریم آنجا ولی شراره ی غم پر گدازه بود یعنی به جای تیر و کمان نعل تازه بود 🔸شاعر:
چنان به کینه کمان را کشید سمت کریم که تیر‌ِ خورده به تابوت تا تنش‌ برسد😭 حـرم ندارد، یعنی هنوز می‌ ترسند از ‌اینکه دست توسل به دامنش ‌برسد   
مهرت به کائنات برابر نمی شود داغی ز ماتم تو فزونتر نمی شود از داغ جانگداز تو ای گوهر وجود سنگ است هر دلی که مکدر نمی شود ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
زهری پلید بر جگرش کارگر شده اقای غصه ها نفسش مختصر شده کم کم تمام حجم تنش اب میشود مانند فاطمه بدنش اب میشود خواهر رسید و فاجعه را در نظاره شد از شعله های خون لبش در شراره شد میدید زخم کوچه دهان باز کرده است راز مگوی کوچه زبان باز کرده است از عهد کودکی جگرش پاره پاره است "او کشته ی شکستن یک گوشواره است" در کوچه دست سنگ دلی از سرش گذشت یادش نمیرود که چه بر مادرش گذشت از ضرب کینه چادر مادر به گل نشست همراه گوشواره غرور پسر شکست دیوار را هنوز به یادش می اورد مسمار را که هیچ ز خاطر نمی برد سم را بهانه کرد که راحت شود مگر از خاطرات کوچه و کابوس میخ و در 🔸شاعر: ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
تنها تویی که خانه شده قتلگاه تو تنها تویی که قاتل تو بوده همسرت😭 چون تکه پاره ی جگرت را به طشت دید😭 آهی کشید از دل و می گفت خواهرت رضا رسول زاده ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
از کودکیت سوختی و شکوه نکردی حالا همه دیدند، ولی سوختنت را هر پاره جگر تکه‌ای از غصه‌ی کوچست مادر تو کجایی که ببینی حسنت را 🔸شاعر: امیر علوی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
چنان به کینه کمان را کشید سمت کریم که تیر‌ِ خورده به تابوت تا تنش‌ برسد😭 حـرم ندارد، یعنی هنوز می‌ ترسند از ‌اینکه دست توسل به دامنش ‌برسد    ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
هميشه مي کنم با اين سخن عشق حسن مولا حسن آقا حسن عشق❤️    شاعر: حسین صیامی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
تنها تویی که خانه شده قتلگاه تو تنها تویی که قاتل تو بوده همسرت😭 چون تکه پاره ی جگرت را به طشت دید😭 آهی کشید از دل و می گفت خواهرت رضارسول زاده ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
از کودکیت سوختی و شکوه نکردی حالا همه دیدند، ولی سوختنت را هر پاره جگر تکه‌ای از غصه‌ی کوچست مادر تو کجایی که ببینی حسنت را 🔸شاعر: امیر علوی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
چنان به کینه کمان را کشید سمت کریم که تیر‌ِ خورده به تابوت تا تنش‌ برسد😭 حـرم ندارد، یعنی هنوز می‌ ترسند از ‌اینکه دست توسل به دامنش ‌برسد    ●➼‌┅═❧═┅┅───┄