آیت الله محلاتی، نماینده امام خمینی (ره) در سپاه، به دیدنش آمده بود.
بعد از اینکه برای فرماندهان سخنرانی کرد و محیط کمی خلوت تر شد، گفت: شیخ! کارهایت را جمع و جور کن. باید بروی سفر #حج تمتع. شیخ سرش را پائی انداخته بود. با جدیت گفت: حاج آقا نمی توانم. بماند برای سال بعد.
آیت الله محلاتی گفت: پارسال هم همین را گفتی.
گفت: من احساس می کنم تکلیفم اینجاست؛ اگر اینجا باشم، #ثواب_حج را می برم.
مدتی بعد آیت الله در همایش مسئولان دفاتر نمایندگی امام گفته بود: ای مسئولان دفاتر! آخر چگونه می شود انسانی که التماسش می کنیم که وسیله جور می کنیم پانزده روزه بروی کنار خانه خدا، قبول نمی کند. می گوید حاضر نیست جبهه و جنگ را حتی برای مدت کوتاهی ترک کند.
عبدالله در جای دیگر گفته بود: من اگر چند روز فرصت داشته باشم، به حوزه می روم و درس می خوانم.
#شهید_عبد_الله_میثمی
#سیره_اخلاقی_شهدا
#تکلیف_گرایی
#کتاب_تنها_سی_ماه_دیگر ، نوشته: مصطفی محمدی، ناشر: فاتحان، تاریخ چاپ: ۱۳۹۰- سوم؛ صفحه 112.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
🔺زخم خودی!
🔹رضا مثل خیلی های دیگر زخم خورده مسئولان پایتخت نشین بود.
🔸در پی انجام پیروزمندانه عملیات محمد رسول الله در مریوان، رسولی فرمانده سپاه منطقه ۱۰ تهران، #حاج_احمد_متوسلیان و بقیه همرزمانش را فراخوان کرد و به آنها الزام کرد که باید برای همیشه به سپاه تهران برگردند و دست از مبارزه در غرب بردارند.
🌀#شهید_رضا_دستواره می گفت: حقوق ما را قطع کردند تا به تهران برگردیم و دیگر در مریوان نمانیم.
☄حاج احمد می گفت: مگر ما برای حقوق به کردستان آمده ایم؟!
⚡️رضا چراغی به رسولی فرمانده پادگان ولیعصر (عج) گفت: آقا جان! ما از گوشت بدن خودمان می کنیم و با آن آبگوشت درست می کنیم و می خوریم و احتیاج به حقوق شما نداریم.
🍁همین پاسخ قاطع کافی بود که دستور بلوکه کردن حقوق سه ماه پایانی ۱۳۶۰ و عیدی نوروز ۱۳۶۱ متوسلیان، چراغی و دستواره صادر شود.
#شهید_رضا_چراغی
#شهید_سید_محمد_رضا_دستواره
#حاج_احمد_متوسلیان
#زخم_خوردگان
#تکلیف_گرایی
▫️راوی شهید سید محمدرضا دستواره
📚کتاب راز آن ستاه؛ سرگذشت نامه شهید رضا چراغی؛ نوسنده: گل علی بابائی، ناشر: نشر صاعقه، نوبت چاپ: دوم: ۱۳۹۳؛ صفحه ۳۴ و ۳۵.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir