eitaa logo
برش‌ ها
406 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
405 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روی خط شهادت
کتاب گویای زندگینامه شهید آیت الله سید محمدباقر صدر در قالب یکی از شخصیتهای بزرگ اسلامی سید محمد باقر صدر بود. ایشان نهضت امام خمینی در ایران را روزنه امیدی برای نجات امت اسلامی می دانست و بنابراین از آغاز نهضت اسلامی امام در سال ۱۳۴۲ آن را تحت نظر داشت و از امام و حرکتش حمایت می کرد. در این کتاب درباره زندگی و روزگار شهید صدر مطالب جذابی را می شنویم . این کتاب دربردارنده ی حکایت‌هایی شنیدنی درباره زندگی و روزگار علامه شهید، آیت الله سید محمدباقر صدر، اندیشمند بزرگ مسلمان است. 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت 👇 @khateshahadat
ابوالفضل دلش برای کمک و دستگیری از دیگران می تپید. برش اول: خیلی مراعات سربازان متأهل را می کرد. هر ماه از افسرها کمک مالی جمع می کرد و به سربازان متأهلی که وضع خوبی نداشتند می داد. حتی بهشان مرخصی می داد که بروند کار کنند تا کمی از مشکلات خانواده شان را حل کنند. در وصیت نامه اش هم که چند ماه بعد از شهادتش دست مان رسید گفته بود که مقداری که پس انداز دارم را خرج فقرا کنید. برش دوم: منجیل که بودیم روستایی بود به نام هرزویل. بعضی مواقع برای تفریح می رفتیم آنجا. آنجا یک پیر مرد و پیر زنی زندگی می کردند که وضع مالی شان خوب نبود. گاهی بهشان سر می زدیم. آخرین بار زمستان سال ۵۹ رفتیم آنجا. پیر زن تا ما را دید زد زیر گریه. حال پیرمرد خراب بود. نه هیزمی توانسته بودند جمع کنند و نه گازوئیلی برای گرم کردن خود داشتند. پیر زن حتی نتوانسته بود داروهای شوهرش را تهیه کند. ابوالفضل نسخه را ازشان گرفت و سریع رفت منجیل. آنجا متوجه شده بود که پیر مرد سرطان دارد و داروهایش هر جایی یافت نمی شود. شبانه رفت رشت. به هر ترتیبی بود داروها را تهیه کرد و در راه از پایگاه چند پیت گازوئیل هم برایشان آورد. نصف شب بود که رسید منزل پیر مرد. فرداش هم عازم جبهه شد. راوی: شهناز چراغی؛ همسر شهید کتاب_نیمه_پنهان_ماه ؛ جلد ۱۹؛ عباسی به روایت همسر شهید. نویسنده: لیلا خجسته راد. ناشر: روایت فتح. نوبت چاپ: دوم-۱۳۹۵٫ صفحه ۲۸، ۳۱ و ۵۴٫. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید حمید رضا مظهری صفات: از شما ملت هميشه در صحنه مى خواهم كه روحانيت مبارز را پشتيبان باشيد كه اگر اين روحانيت نبود، هم‌اكنون خبرى هم از اسلام در ايران نبود. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
دقایقی با امام زمان ج۱ #خادم_المهدی.3gpp
3.92M
🌹عاقبت زندگی بدون امام زمان علیه السلام...؟! 📚بی خیال امام زمان ...!!! / قسمت اول ۱۴۴۱ ه.ق حجت الاسلام دقایقی با امام زمان/ قسمت اول ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
بی خیال امام زمان...! #خادم_المهدی ج۲ .3gpp
3.27M
🌹غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد...! ۱۴۴۱ ه.ق حجت الاسلام دقایقی با امام زمان/ قسمت دوم ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
بی خیال امام زمان...!!! ج۳ #خادم_المهدی.3gpp
3.36M
🌹 امام زمان به چه درد میخورد؟ ۱۴۴۱ ه.ق حجت الاسلام دقایقی با امام زمان/ قسمت سوم ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
بی خیال امام زمان...!!! ج۴ #خادم_المهدی.3gpp
3.38M
🌹 افسانه مهدویت...؟! ۱۴۴۱ ه.ق حجت الاسلام دقایقی با امام زمان/ قسمت چهارم ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
نادر طالب زاده: من هر آنچه در کارهایم گفته و انجام داده ام از آوینی آموخته ام. اولین باری که روایت فتح را دیدم، احساس کردم این مدرن ترین کاری است که در این زمینه انجام شده است. یادم هست در سال های 67 به بعد به هر کسی که می رسیدم می گفتم بهترین فیلم ساز ایران آوینی است. درحالی که آن زمان کسی اسم آوینی را نشنیده بود. همه فکر می کردند که او فقط مستند ساز است؛ ولی من واقعا باور داشتم که او بهترین فیلم ساز است با اینکه او حتی یک فیلم داستانی هم نساخته بود. ؛ صفحه 103. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
شهید سید مرتضی آوینی: وارونگی بشر جدید چنین اقتضا دارد که همه چیز وارونه شود و کلمات به مفاهیمی "وارونه حقیقت" دلالت یابند. اگر "هنر" همواره تا پیش از جاهلیت جدید، معنای کمال را داشته اشته است و اهل کمال را هنرمند می خوانده اند، مقتضای وارونگی مفاهیم در عصر جدید آن است که لفظ "هنر" به مفهوم زوال دلالت داشته باشد و هنرمندان- آنچنان که بوده اند- فاسدترین مردمان باشند. ؛ صفحه 237. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
عادت آقا مرتضی این بود که اگر در یک جمع یا مهمانی قرار می گرفت و خوردنی و یا شیرینی می آوردند، یکی که بر می داشت و نمی خورد و به صاحب خانه می گفت: می توانم یکی هم اضافه با خود ببرم؟ و بر می داشت. می گفت اینها را می برم تا با زن و بچه هایم بخورم. می گفت: آدم نباید اهل تک خوری باشد. باید سعی کند که های زندگی اش را با خانواده اش سهیم باشد. این امر در ایجاد الفت بین زن و شوهر خیلی مؤثر است. از جمله چیزهایی دیگری که در ایجاد الفت بین زن و شوهر مؤثر می دانست برگزاری بود. راوی: برادر دالایی ؛ نویسنده: علی تاجدینی. ناشر: انتشارات نماد اندیشه. نوبت چاپ: اول-۱۳۹۰٫ صفحه ۱۹. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
• شهید خان میرزا استواری فرمانده گردان عملیاتی امام رضا (ع) لشکر ۱۹ فجر (استان فارس، شهرستان لار) (۱۳۶۶ ه. ش) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
بی خیال امام زمان...!!!ج۵ #خادم_المهدی.3gpp
3.98M
🌹 حالا کو تا ظهور!!! ۱۴۴۱ ه.ق حجت الاسلام دقایقی با امام زمان/ قسمت پنجم ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
مبارک باد میلاد امامی که با سپاهی از شهیدان خواهد آمد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید آوینی: با بهاران روزی نو می رسد و ما هم چنان چشم به راه روزگاری نو. اکنون که جهان و جهانیان مرده اند، آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای موعود سر رسد؟ و یحی الارض بعد موتها. ؛صفحه 299.
فرازی از وصیت نامه شهید محسن گلستانی: سعى كنيد خودتان را چنان بسازيد كه آمادگى حضرت مهدى (عج) را داشته باشيد. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
بابا در استفاده از وقت خیلی منظم بود و خساست به خرج می داد. مثلا شب ها از ساعت ۹:۴۵ تا ۱۱:۲۲ دقیقه می کرد. به ما هم توصیه می کرد: «دوست دارم صبح ها ورزش کنید و همه کارهاتون مرتب و منظم باشه و وقت تون را هدر ندید». اما هیچ گاه وادارمان نمی کرد مثل خودش باشیم. روی همین حساب، خیلی کم می دید. بیشتر اخبار و تحلیل های سیاسی را دنبال می کرد و بعضی سریال هایی مثل امام علی (ع) و مردان آنجلس. حسرت به دلم مانده بود یک بار بیاید و هم پای ما بنشیند فیلمی سریالی نگاه کند. یک بار خیلی اصرارش کردم و قربان صدقه اش رفتم که بیاید همراه ما تلویزیون ببیند. بالاخره آمد و نشست. اما چه نشستنی؟! مثل اینکه روی میخ نشسته باشد. بعد از یک ربع گفت: «ببخشید! نمی خوام ناراحت تون کنم. اما وقتی پای تلویزیون می نشینم انگار وقتم داره تلف میشه. باید اون دنیا جواب بدم که وقتم را برای چی مصرف کردم. نمی تونم بنشینم و این برنامه را نگاه کنم. می شه من برم؟». لب و لوچه مان آویزان شد. گفتم: باباجان! نمی خواستیم اذیت بشید. فقط می خواتستیم پیش ما باشید. معذرت خواهی کرد و رفت به اتاقش. راوی: مریم صیاد شیرازی؛ دختر شهید ؛ کتاب صیاد شیرازی، نویسنده: فاطمه غفاری، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: هفتم- ۱۳۹۵؛ صفحه ۶۵-۶۶٫. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
هر وقت همه اعضای خانواده جمع می شدند، مادر حسین بحث رفتنش را پیش می کشید که پسرم! دیگر جبهه نرو. تو که تکلیفت را انجام دادی. الان هم زن و بچه داری آنها هم چشم انتظارند بهتر است پیششان بمانی. حسین می گفت: اگر همه ما در خانه بمانیم می دانی چه می شود؟ یک دفعه می بینی دشمن همه کشور را کرد. آزادی مان را گرفت. ایمان و اعتقادمان را گرفت. آن وقت هر بلایی که خواستند سر ما می آورند. این دشمن پستی که من دیدم هر کاری از دستش بر بیاید در یغ نمی کند؛ نه دین دارند و نه شرف و انسانیت. این وظیفه شرعی ماست که به جنگ برویم. وقتی حسین این ها را می گفت، مادر حسین سکوت می کرد و چیزی نمی گفت؛ اما گاهی حرف های مردم خیلی اذیتم می کرد. رفته بودم و یکی از بچه مریض بود و بی تابی می کرد. حسین هم داشت را می خواند. زن ها هر کدام چیزی می گفتند. می گفتند تو که بچه شیرخواره داری و مرتب مریض می شوند، چرا می گذاری پدرشان به جبهه برود. حسین آقا حرف ها را شنید. وقتی آمد خیلی ناراحت و شرمنده بود. راوی: زهرا سحری؛ همسر شهید ، جلد ۳۲؛ املاکی به روایت همسر شهید؛ نویسنده: رقیه مهری آسیا بر، ناشر: روایت فتح، چاپ اول: ۱۳۹۶؛ صفحه 45 و 62. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید ابوالفضل مرادی کوشکی: از شما مى‌خواهم كه پيام خون شهدا را به تمامى ملتهاى جهان برسانيد و آنها را از خواب غفلت بيدار كنيد. برادران و خواهرانم! از شما مى‌خواهم راهشان را ادامه دهيد . شما بايد همانند زينب (س) پيام رسان باشيد كه همانا موجب شادى روحشان مى‌گردد. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
هدایت شده از روی خط شهادت
کتاب گویای ناگفته های جنگ در قالب شهید صیاد شیرازی از فرماندهان بزرگ جنگ و یکی از افراد تاثیرگذار در دوران دفاع مقدس و پس از آن بود که در این کتاب خاطرات زندگی اش را که خود در سال های انقلاب و دفاع مقدس بازگو کرده است. این خاطرات سال‌ها پیش و در روزهای پایانی جنگ تحمیلی توسط حجت‌الاسلام سعید فخرزاده ضبط شده و سپس از سوی احمد دهقان نویسنده خوب و موفق عرصه جنگ تحمیلی تدوین و با تجربه‌هایی در داستان‌نویسی حوزه دفاع مقدس به خوبی آمیخته شده‌اند. 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت 👇 @khateshahadat
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
آخرین باری که آمد مرخصی، قصد داشت برود زیارت (ع). آماده رفتن شده بود که از پایگاه خبر دادند که زودتر باید برگردد منطقه. در همان عملیات هم شهید شد. خیلی دلم برایش سوخت که نتوانسته بود زیارت امام رضا (ع) برود. بعد از شهادت آمد به خوابم. خیلی سرحال و خوشحال بود. گفت: مادر جان! ناراحت نباش. من به یک چشم بر هم زدن رفتم مشهد؛ زیارت امام رضا (ع) . ع راوی: مادر شهید ؛ خاطرات عشق شهدا به امام رضا (ع). نویسنده: حسین کاجی، ناشر: انتشارات حماسه یاران، نوبت چاپ: سوم- 1396، ص 33. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید علی رحیم آبادی: دوست دارم از کشته های غریب و باشم و اگر جسدم بدست آمد دوست دارم تا در زادگاهم کاظم آباد و در جوار قبر برادر شهیدم محمد مختارآبادی دفن شوم، تا شاید بواسطه او عذاب کمتری را تحمل کنم و اگر جسدم بدست نیامد یا قطعه قطعه شدم هیچ گاه ناراحت نباشید؛ زیرا هزاران شهید مقدّس که هرکدام الگو و نمونه ای از ایثار و فداکاری برای ما بودند به نحوی دل خراش سوختند یا تکه تکه شده و به شهید شدند. پس شما را چه باک ! و مسلماً همه شهیدان به قسمت الهی راضی بوده و هستند و خوشحالند که به آرزوی خود رسیدند. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/