eitaa logo
مؤسسه معارفی فقهی برهان
5.6هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
202 ویدیو
9 فایل
🕌حوزه علمیه قم 💡اطلاع رسانی ونشر محتوای جلسات تربیتی و معارفی اساتید اخلاق و بعضی از شاگردان سلوکی عارف واصل آیت الله #سعادت_پرور 📌 ویژه تولیدات رسانه‌ برهان: @bourhan_media 📌سایت برهان: borhan.org 📌رزرو مشاوره اخلاقی_تربیتی : @bourhan_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰خلاصه جلسه استاد مجاهدی ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ 📌 ادامه خطبه ۲۲۴ نهج البلاغه را بررسی می‌نماییم: 💬حضرت این خطبه را با قسم شروع می‌کنند و می‌فرمایند؛ 📜وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِیتَ عَلَی حَسَک السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِی الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً، أَحَبُّ إِلَی؛ مِنْ أَنْ أَلْقَی اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یوْمَ الْقِیامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَیءٍ مِنَ الْحُطَامِ؛ 📖به خدا قسم، اگر من علی را مخیر کنند که یا به بنده‌ای ظلم کنم یا مقدار از این مال دنیا هر چند بی ارزش را چپاول کنم و یا این که شب تا صبح روی خارهای بیابان بخوابم و خوابم هم نبرد یا من را به غل و زنجیر بکشند، این را ترجیح می‌دهم. 📜وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَیتُ عَقِیلًا وَ قَدْ أَمْلَقَ، حَتَّی اسْتَمَاحَنِی؛ مِنْ بُرِّکمْ صَاعاً؛ 📖به خدا قسم، برادرم عقیل را دیدم، به‌شدت فقیر شده بود و از من تقاضای بسیار می‌نمود که از من درخواست داشت تا یک صاع از گندم‌های بیت‌المال را به او ببخشم. 📜وَ رَأَیتُ صِبْیانَهُ شُعْثَ الشُّعُورِ، غُبْرَ الْأَلْوَانِ مِنْ فَقْرِهِمْ، کأَنَّمَا سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ بِالْعِظْلِمِ؛ 📖من کودکانش را دیدم که از شدت فقر موهایشان آشفته و رنگ‌های چهره‌شان هم گرد آلود بود. گویا چهره‌شان را بارنگ عظلم به رنگ سیاه‌رنگ کرده بودند. 💠 در این جا استاد مجاهدی می‌فرمایند: حال اگر ما در چنین شرایطی قرار می‌گرفتیم، چه می‌کردیم؟ به‌طورقطع توجیه می‌کردیم که الآن وقت بخشش است و ما نباید مقدس بشویم. 🔺همه این‌ها برای ما درس است. 📜وَ عَاوَدَنِی مُؤَکداً وَ کرَّرَ عَلَی الْقَوْلَ مُرَدِّداً؛ سپس حضرت می‌فرمایند؛ 📖عقیل به درخواستش اصرار و سخنش را تکرار می‌کرد. 📜فَأَصْغَیتُ إِلَیهِ سَمْعِی، فَظَنَّ أَنِّی أَبِیعُهُ دِینِی وَ أَتَّبِعُ قِیادَهُ مُفَارِقاً طَرِیقَتِی 📖من به گفتارش توجه می‌کردم و او خیال می‌کرد که دینم را به او فروخته و از راه و روشم دست برداشته و به خواسته‌اش تن می‌دهم. 📜فَأَحْمَیتُ لَهُ حَدِیدَةً ثُمَّ أَدْنَیتُهَا مِنْ جِسْمِهِ لِیعْتَبِرَ بِهَا، فَضَجَّ ضَجِیجَ ذِی دَنَفٍ مِنْ أَلَمِهَا وَ کادَ أَنْ یحْتَرِقَ مِنْ مِیسَمِهَا؛ 📖برای او، بجای یک صاع گندم، آهنی را در آتش‌داغ کردم و به بدن او نزدیک کردم تا مایه عبرتش شود، ناگهان چون ناله بیمار از حرارت آن آهن‌پاره ناله زد و نزدیک بود از آن آهن گداخته بسوزد. 💠در اینجا بیان مطلبی خالی از لطف نیست؛ بعضی فرموده‌اند که عقیل یک نسب‌شناس بوده است. بعد از شهادت حضرت زهرا (س)، وقتی‌که حضرت علی (ع) می‌خواستند به توصیه خود حضرت زهرا (س) ازدواج کنند؛ از عقیل خواستند که به‌واسطه علم نسب‌شناسی خود، همسری برای ایشان برگزیند که بسیار شجاع باشد تا فرزند شجاع بیاورد. 🔸حال کنایه از این‌که بعضی می‌گویند ما حالا داغدار هستیم و فعلاً زن نگیریم. نه این صحیح نیست. 🔺علی ای حال عقیل، هم نسب‌شناس بود و هم بسیار زیرک و به جهت زیرکی او بود که حضرت علی (ع) در دوره پنج‌ساله حکومت خود ایشان را به‌عنوان رئیس اطلاعات، انتخاب کردند و عقیل بود که علی (ع) را از توطئه طلحه و زبیر خبردار کرد.البته برخی نسبت ناروا و دروغ به عقیل می‌دهند که او بعد از ناامیدی از دریافت کمک از علی (ع) به سراغ معاویه رفت و از او درخواست کمک کرد و معاویه هم به او پول داد؛ اما این جز تهمت و دروغ چیزی نیست.علی (ع) به او اعتماد داشت و او مأمور اطلاعات حضرت و یک چنین مسئولیت بسیار مهمی داشت. چطور می‌شود علی (ع) به او اعتماد کند و او برود پیش معاویه؟ بله. یک دیداری با معاویه داشت و وقتی‌که معاویه از او پرسید که شنیدم درخواست کمک کردی و علی به تو یاری نرسانده، او شروع به تعریف داستان کرد. همین مسئله را بعضی سند قرار داده‌اند که او از معاویه کمک خواسته است. نه هیچ کمکی نخواسته بود که اگر معاویه می‌داد هم او نمی‌پذیرفت. ⛔️ در ادامه حضرت (ع) فرمودند؛ 📜فَقُلْتُ لَهُ ثَکلَتْک الثَّوَاکلُ یا عَقِیلُ، أَ تَئِنُّ مِنْ حَدِیدَةٍ أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ، وَ تَجُرُّنِی إِلَی نَارٍ سَجَرَهَا جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ، أَ تَئِنُّ مِنَ الْأَذَی وَ لَا أَئِنُّ مِنْ لَظَی؟ 📖مادران داغدار بر تو بگریند ای عقیل، آیا تو در برابر آهن‌پاره‌ای که انسانی آن را به شوخی و بازی برافروخته ناله می‌زنی، ولی مرا به‌جانب آتشی که خداوند قهّار به جهت خشم خود افروخته می‌کشانی؟ آیا تو از این درد اندک ناله بزنی و من از آتش سوزنده جهنم ناله نزنم؟ 🔻مؤسسه معارفی فقهی برهان: 🌐وب‌سایت | borhan.org 🔔کانال رسمی | @borhan_maaref نشر محصولات@bourhan_media
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡سلسله جلسات تربیتی_معارفی 🔈 🔹 📅 پنج شنبه ۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ 🌐borhan.org 🔔@borhan_maaref
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡سلسله جلسات تربیتی_معارفی 🔈 🔹 📅 پنج شنبه ۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ 🌐borhan.org 🔔@borhan_maaref
📅 پنج شنبه ۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ 🌐borhan.org | 🔔@borhan_maaref
🔰خلاصه جلسه استاد مجاهدی ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ 🌹خدا را شکر می‌کنیم که توفیق حضور در قم، در این دهه کرامت و در جوار کریمه اهل‌البیت (ع) را داریم. ⚜ما نمی‌توانیم بفهمیم و بشناسیم که این خانواده چه جایگاهی دارند و دختر موسی بن جعفر (ع) در قم، باعث نزول چه برکات، عنایات و کراماتی شده است. حرم ایشان چقدر جاذبه دارد، روحشان چقدر جاذبه دارد و پدرشان موسی بن جعفر (ع) و برادرشان علی بن موسی‌الرضا (ع) به اینجا عنایت دارند. 📌در ادامه خطبه ۲۲۴ نهج‌البلاغه می‌فرماید؛ 📜وَ أَعْجَبُ مِنْ ذَلِكَ طَارِقٌ طَرَقَنَا بِمَلْفُوفَةٍ 💠عجیب‌تر از قصه برادرش عقیل که با آن وضعیت خدمت حضرت آمده بود و با یک نمایش حقیقی ، واقعی و بسیار محرک که بچه‌هایش را آورده بود، درخواست کمک داشت. بچه‌هایی که از گرسنگی چهره‌هایشان سیاه شده بود. کأَنَّمَا سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ بِالْعِظْلِمِ. 🔺ایمان امام علی (ع) را ببینید و دقت کنید که در این موقعیت و در مقابل نمایش عقیل، علی (ع) یک نمایشنامه حقیقی و واقعی بازی کرد. چه کرد؟ آن حدیده را داغش کرد و نزدیک او برد؛ البته او فکر کرد علی (ع) دیگر الآن تقدیمش می‌کند؛ ولی او آهن‌داغ را تقدیمش کرد و فرمود؛ 📜أَ تَئِنُّ مِنْ حَدِیدَةٍ أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ، وَ تَجُرُّنِی إِلَی نَارٍ سَجَرَهَا جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ، أَ تَئِنُّ مِنَ الْأَذَی وَ لَا أَئِنُّ مِنْ لَظَی؟ 📜وَ أَعْجَبُ مِنْ ذَلِک طَارِقٌ؛ طَرَقَنَا بِمَلْفُوفَةٍ فِی وِعَائِهَا وَ مَعْجُونَةٍ 📖از سرگذشت عقیل عجیب‌تر برنامه شخصی است که به تاریکی شب با ارمغانی در ظرف بسته، نزد من آمد. 💠فردی معجونی سفارشی برای حضرت درست کرده بود که امام (ع) خوشش بیاید و تصور می‌کرد به خاطر این احسان، می‌تواند نظر امام (ع) را جلب کند تا درخواست خود را مطرح کند. 🎁از این هدایا برای بعضی قاضی‌ها، بعضی انسان‌ها و بعضی مسئولین می‌آورند و آن‌ها هم به فوریت تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند و حتی درخواست پول بیشتر دارند. 🔥 حرام است، حرام است، حرام است. اثر مخرب این‌گونه پول‌ها در زندگی مادی و معنوی و نسل انسان نمایان می‌شود. اما اینجا دارد که؛ 📜وِعَائِهَا وَ مَعْجُونَةٍ شَنِئْتُهَا، کأَنَّمَا عُجِنَتْ بِرِیقِ حَیةٍ أَوْ قَیئِهَا. 📖در ظرف بسته مخصوصش هم بود و حلوایی که آن را خوش نداشتم و به آن بدبین بودم، به‌طوری‌که انگار می‌کردی آن را با آب دهان یا زهرمار ساخته‌اند، نزد من آمد. 📜فَقُلْتُ أَصِلَةٌ أَمْ زَکاةٌ أَمْ صَدَقَةٌ؟ فَذَلِک مُحَرَّمٌ عَلَینَا اهل‌البیت؛ فَقَالَ لَا ذَا وَ لَا ذَاک، وَ لَکنَّهَا هَدِیةٌ؛ 📖به او گفتم: این صله است یا زکات یا صدقه؟ این‌ها که بر ما اهل‌بیت حرام است. گفت: نه این است و نه آن، بلکه هدیه است. 📜فَقُلْتُ هَبِلَتْک الْهَبُولُ، 📖گفتم: مادران داغ‌دیده به عزایت بنشینند. 💠مادری که داغ‌دیده را هیچ‌چیزی نمی‌تواند مشغول کند، فقط اشک می‌ریزد و ضجه می‌زند. ⛔️ حضرت می‌فرماید آن‌قدر این مصیبت بزرگ است که مادران داغ‌دیده، داغ فرزند خود را فراموش کرده و برای این مصیبت گریه کنند. آن‌هم مادرها نه یک مادر. ‼️حضرت تشریفاتی حرف نزدند؛ بلکه مبالغه جدی است. 📜 أَعَنْ دِینِ اللَّهِ أَتَیتَنِی لِتَخْدَعَنِی، أَمُخْتَبِطٌ أَنْتَ، أَمْ ذُو جِنَّةٍ، أَمْ تَهْجُرُ؟ 📖از راه دین خدا آمدی فریبم بدهی؟ آیا خل شدی، یا دیوانه‌ای یا هذیان می‌گویی؟ 🚫علی را آمده‌ای گول بزنی؟ من را نشناختی؟ 📜وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکهَا 📖به خدا قسم اگر اقلیم‌های هفتگانه و آنچه در زیر فرمانروایی این‌هاست را به من ببخشند 🔮که علی ع می‌دانست این‌ها چیست و هنوز هم بشر نفهمیده که این ها چیست، گرچه چیزهایی فهمیده اند. 📜عَلَی أَنْ أَعْصِی اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ. 📖تا درباره یک مورچه‌ای، گناهی بکنم و یک‌پوست جویی را از دهانش بگیرم، به خدا قسم این کار را نمی‌کنم. 📜وَ إِنَّ دُنْیاکمْ عِنْدِی لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِی فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا. 📖بی‌شک دنیای شما نزد من از برگی که دردهان ملخی است و آن را می‌جود و من بخواهم آن را از دهانش بگیرم خوارتر و پست‌تر است و من این کار را نمی‌کنم. 📜مَا لِعَلِی وَ لِنَعِیمٍ یفْنَی وَ لَذَّةٍ لَا تَبْقَی! 📖علی را چه‌کار با نعمت و مالی که باقی نمی‌ماند و لذتی که باقی نمی‌ماند. علی با این‌ها چه سروکاری دارد؟ 📜نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سُبَاتِ الْعَقْلِ وَ قُبْحِ الزَّلَلِ وَ بِهِ نَسْتَعِین. 📖پناه می‌بریم به خداوند از خواب عقل یعنی عقلم در غفلت باشد و دچار اشتباه قبیحی بشوم و از او کمک می‌خواهیم. 🔺خدایا به ما کمک کن و ما را از خطاها و چنین اشتباهاتی، حفظ بفرما. 🔻مؤسسه معارفی فقهی برهان: 🌐وب‌سایت | borhan.org 🔔کانال رسمی | @borhan_maaref 🎥نشر محصولات@bourhan_media
◽️جـشـن مـیـلـاد بـا سـعـادت هـشـتـمین نــور ولـایـت آقا عـلـی بـن موسی الرضـا(ع) 🔰در محضر استاد معظم حــاج آقــا وطــن خــواه 🎙 بــا مــدیــحــه ســرایــی ذاکـریـن اهـل بـیـت(ع) 🗓زمان: دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه۱۴٠۳ ⏰ همزمان با نماز مغرب و عشا به امامت حضرت استاد رخ‌شاد 🔻خیابان صفائیه کوچه ممتاز کـــــــــــــــوچه سوم پلاک ۴۱ 💠موسسه معارفی فقهی برهان وب‌سایت borhan.org کانال رسمی @borhan_maaref محصولات @bourhan_media
🔰خلاصه جلسه استاد مجاهدی ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ 🔰*ناتوانی از درک عظمت اهل بیت علیهم السلام* 💎الله اکبر از عظمت اهل بیت صلوات الله و سلامه علیهم!، الله اکبر از عظمت و برکات حضرت معصومه صلوات الله وسلامه علیها! ما نمیتوانیم این خاندان را بشناسیم. حضرت معصومه در قم چقدر برکات و آثاری داشته و دارند!. این حوزه علمیه به برکت ایشان است. حرم حضرت و روح حضرت چقدر جاذبه دارد!. پدر و برادر حضرت عنایت به این حرم دارند. 🔰موضوع : شرح خطبه 224 ❇️وقتی این خطبه را میخوانیم تصور کنیم که در محضر حضرت حضور یافتیم و این فرمایشات را از حضرتش میشنویم. 1⃣*واکنش سخت حضرت در برابر درخواست ناحق جناب عقیل از زبان حضرت امیر علیه السلام* حضرت می‌فرماید: «عجیب این است که عقیل با وضعیت دردناکی آمده بود، بچه های خودش را آورده بود بچه هایی که از گرسنگی چهره‌هایشان سیاه شده بود و فقط مقداری گندم، بیشتر از حقشان طلب می کردند. ((خوب اگر ما بودیم توجیه میکردیم و از بیت المال گندم را می‌دادیم؛ اما حضرت امیر را ببینید! ایمان علی علیه السلام را ببینید! حضرت چه کرد! آهن را داغ کرد نزدیک بدن عقیل برد، ناله عقیل بلند شد)) بعد حضرت فرمود : «از این آتشی که انسانی مهیا کرده و به بدن تو هم اصابت نکرده ناله میکنی آیا من ناله نکنم از آتش الهی که از غضب الهی نشات میگیرد. متوجه هستی چه درخواستی از من داری»!؟ 2⃣*واکنش بسیار شدید حضرت امیر علیه السلام در برابر شخصی که برای ایشان رشوه آورده بود* بعد می‌فرماید: « عجیب تر از قصه عقیل، جریان شخصی است که با یک ظرفی که حاوی یک معجون سفارشی بود دم در من آمد (این همان کاری است که برای برخی مسئولین میکنند و آنان تحت تاتیر قرار میگیرند) اما حضرت می‌فرماید« تا این صحنه را دیدم اینقدر بدم آمد که گویی زهرمار برایم آورده بود». ✨الله اکبر از این ایمان امیرالمومنین! «به این شخص گفتم این ظرف چیست؟ صدقه است یا زکات؟ هر کدام باشد بر ما حرام است. گفت: آقا صدقه و زکات نیست بلکه هدیه است» حضرت فرمود: « مادرت به عزایت بنشیند این کار تو اینقدر سخت است که مادر داغدیده که چیزی نمیتواند مشغولش کند باید بیاید برای این مصیبت ضجه بزند(کنایه از اینکه این کار تو از مصیبت فرزند برای مادر داغدیده سنگین تر است) ✅متوجه باشیم حضرت تشریفاتی حرف نزده‌اند. بعد فرمودند «از راه دینی آمده‌ای مرا فریب دهی آیا قاطی کرده ای یا ذیان میگویی؟ علی را میخواهی گول بزنی؟! 👌بعد حضرت قسم می‌خورد که « اگر آسمان و زمین های هفتگانه را به من ببخشند تا در ازای آن یک پوست جویی را از دهان مورچه ای بگیرم این کار را نخواهم کرد» ✨این ایمان علی علیه السلام است. می‌فرماید: اگر همه معدن‌ها و طلاها ، بلکه همه آسمان و زمین های هفتگانه را به من بدهند اینکار را نخواهم کرد. بعد فرمود: «این دنیای شما در نزد من از یک پوسته ای که یک ملخ در دهانش دارد بی‌ارزش‌تر است. ✨علی را چکار با لذتی که باقی نمی‌ماند! علی را با این ها چه کار؟! بعد فرمود: 💫«پناه می‌برم به خداوند از اینکه عقل علی دچار خواب و غفلت شود» 🔻مؤسسه معارفی فقهی برهان: 🌐وب‌سایت | borhan.org 🔔کانال رسمی | @borhan_maaref 🎥نشر محصولات@bourhan_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰مَـــنْ زَارَ رِضــا فِــی طــوُسْ کَـمَـنْ زَارَ الـلَّـهَ فِــی عَـرْشِـهِ 🔹امــام رضــا(ع) فـرمـودنـد: اگر پیشامد ناگواری برای شما پـیـش آمـد بــه مــا مـتـوسـل بشوید و از مـا یـاری بخواهید. 🔻مؤسسه معارفی فقهی برهان: 🌐وب‌سایت | borhan.org 🔔کانال رسمی | @borhan_maaref 🎥نشرمحصولات| @bourhan_media
دعا میکنیم برای سلامتی همه خدمتگزاران به انقلاب و نظام اسلامی مخصوصاً رئیس جمهور محبوب و مردمی آیت الله رئیسی🤲
اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ
انا لله و انا الیه راجعون😔
بسم الله الرحمن الرحیم ▪️إنا لله وإنا إلیه راجعون 🔹أعوذ بالله من الشیطان الرجیم مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا. ▪️شهادت خادمان مجاهد مردم شریف ایران را به محضر مبارك حضرت حجت بن الحسن بقیة الله الأعظم (ارواحنا له الفدا)، مقام معظم رهبری، روحانیت معظم، اساتید گرانقدر حوزه علمیه، طلاب معزز و عموم مردم مؤمن و انقلابی ایران اسلامی تبریک و تسلیت عرض می‌نماییم. ▪️هرچند که در سایه‌ی توجه، التفات و نگاه مهربان امام زمان (عج الله تعالی فرجه) و راهبری حکیمانه رهبر عزیزتر از جانمان، مسیر به سمت اهداف الهی این انقلاب نورانی در جریان است و مردم با توکل به خداوند امیدوارند به آینده و می‌کوشند مثل دیروز، اما شهادت حضرت آیت الله رییسی برایمان خسارت است و جانسوز. از عمق قلب و جان سوگواریم و گرد غم به دلمان نشسته. تسلیم خواست پروردگاریم و برای آن شهیدِ سعید، که عمری برای خدمت به مردم تلاش کرد طلب رحمت میکنیم. ▪️همچنین ضایعه‌ی شهادت امام جمعه‌ی محترم تبریز حضرت آیت الله آل هاشم، و وزیر محترم امور خارجه، جناب آقای دکتر امیرعبداللهیان در نوع خود خسارتیست سنگین و گران. برای همه‌ی خانواده‌ها و بازماندگان ایشان از خداوند، صبر و أجر مسئلت داریم. السلام علی عبادالله الصالحین والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 💠مؤسسه معارفی فقهی برهان
مراسم بزرگداشت شهادت شهید آیت الله سید ابراهیم رییسی و همراهانشان امشب همزمان با نماز مغرب و عشا به امامت استاد رخ‌شاد حفظه‌الله و سخنرانی استاد وطن خواه حفظه‌الله در محل مؤسسه برگزار خواهد شد. موسسه معارفی فقهی برهان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡سلسله جلسات تربیتی_معارفی 🔈 🔹 📅 دوشنبه ۳۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ 🌐borhan.org 🔔@borhan_maaref
📅 دوشنبه ۳۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ 🌐borhan.org | 🔔@borhan_maaref
▪️دلنوشته ای خطاب به شهیدِ عزیز، آیت الله سید ابراهیم رئیسی (رحمة الله علیه): در این لحظات به دنبال خاطراتی میگردیم که به بهانه‌ای، بازهم چشمانمان تر شود...اما تا یادمان می‌آید که فردا و پس فردا چه خبر است، آوارِ خبرِ نبودنت روی سرمان خراب می‌شود و باز مبهوت به عکس هایت خیره می‌مانیم. سید عزیز! خادم خستگی ناپذیر! دلداده‌ی امام رئوف! رییس جمهورِ ما! عزیز ما! دوست نداریم باور کنیم فردا روی دستان مردم قرار است مجبور به بدرقه ات باشیم. دوست داریم بیدار شویم و صبح باخود ببرد این شبِ سیاهِ غمبارِ تلخ را و بگویند همه‌اش خواب بوده است... به عِمامه خاکی‌ات قسم که باور کردنش برایمان آسان نیست. صدایت در گوشمان می‌پیچد ‌‌و سیمای آسمانی ات مدام همراه خیال است. سید ابراهیم عزیز...قلبمان را به ضریح امام مهربانی ها گره می‌زنیم و دست تسلیم بالا می‌بریم درمقابل خواست خداوند که عِنان قلوب دست اوست و همه بر دلهایمان شاهدیم که چگونه محبتت عمیق در قلبمان ریشه دوانده... از دیشب تا الان برایمان نه یک روز که روزها گذشته است...مثل آن شبِ تلخِ عروج رفیقِ شفیقِ آسمانی ات که حتما الان عمیق به آغوشت کشیده است. اشک دلتنگیمان مدام گونه هایمان را تر می‌کند سید... و دوباره صفحه گوشیِ همراهمان لحظاتی قلبمان را با قطعه ای دیگر از بودن هایت و حرف هایت همراه می کند و باز قطره اشکی به پایین می‌غلطد. سید عزیز...خادمِ مخلصِ ملت! خدارا شکر! امروز تنت ساعاتی استراحت کرده. از دست تو قرار نداشت! خواب و خوراك نداشت! شنیده ایم که ساعاتیست آرام گرفته... ولی... ولی انگار دم رفتنی دلت هوای روضه داشته...سیدِ روضه خوانِ سینه سوخته...دلت مادری بود این لحظات آخر؟! که اینگونه به آتش افتادی ‌و سوختی؟! اینجایش را کسی تعریف نکرده برایمان! که حضرت مادر را چگونه صدا میکردی و چنگ به دل می‌زدی!! آه...که حس گرفتن و بوییدن چادرش چه ها میکند با دل! سید عزیز ما! الان که می‌نویسم دیده ای مادر را؟! چادرش را گرفته ای؟ بوییده ای و به چشمانت گذاشته ای؟! سید ما! جای ما هم به مادر التماس کن... آه... دلمان عجیب زیر و رو شده با تنِ سوخته‌ی درهمت...هوای روضه کرده‌ایم...مرثیه می‌خوانی برایمان!؟ اینبار به جای روی منبر، یا پشت میکروفون، روی دستانمان داخل تابوتِ مطهرت، روضه بخوان...بخوان از مادرت که پشت در سوخت و پرپر شد...و ما ناله بزنیم و یا زهرا بگوییم... و بر سر و سینه بکوبیم... عصر سه شنبه وعده‌ی مرثیه خوانی ات. شهر حضرت کریمه فاطمه‌ی معصومه سلام الله علیها... در مسیر مسجد منتسب به مهدی زهرا سلام الله علیها. ۱خرداد ۱۴۰۳ ۲:۳۶ بامداد قم المقدسة مؤسسه برهان