eitaa logo
کانون بُرنا
190 دنبال‌کننده
270 عکس
71 ویدیو
0 فایل
بستر رویش نوجوان ایرانی جایی برای آموختن زندگی راه ارتباطی @admin_borna_club
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای مشاور سوال از شما پاسخ از مشاور پیروی سوال مهم هفته ی گذشته و در پی استقبال عزیزان از مبحث مشاوره سوال مهم دیگری رو‌امشب جواب خواهیم داد منتظر باشید...
✍ ۳ نکته مهم برای پیشرفت مالی 🔸چند روز پیش سخنان یکی از کارآفرینان جوان کشور رو گوش می‌دادم‌. او به سه نکته مهم اشاره کرد که چطور در سن ۲۳ سالگی به ثروت رسید: 🔹۱- به توصیه اطرافیان گوش ندادم و مسیر خودم رو پیدا کردم. اگر به حرف‌ها و مسیری که اطرافیان و خانواده برام ترسیم کرده بودن، گوش می‌دادم، هنوز داشتم درس می‌خوندم. چون خیلی از همکلاسی‌های من هنوز دارن درس می‌خونن و وارد بازار کار نشدن. 🔹۲- منتظر نشدم بهترین زمان و ایده رو پیدا کنم و بعد شروع کنم. من دانشجوی پزشکی بودم‌‌. گفتم چه کاری رو می‌تونم انجام بدم؟ یه آموزشگاه زدم و کار رو شروع کردم‌. خیلی از افراد سال‌ها درگیر این هستن که چه کاری رو شروع کنن. من تعلل نکردم و شروع کردم. 🔹۳- خیلی به درآمد آینده کار فکر نکردم. من فقط کسب‌وکار خودم رو شروع کردم و به هر عددی که رسیدم، گفتم پس به دو برابرش هم میشه رسید. ۱۰۰ هزار تومن درآمدم رو رسوندم به ۲۰۰ هزار تومن و الی آخر. با همین مسیر به ثروت رسیدم. __ @borna_club_toos
44.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوال از شما پاسخ از مشاور جناب آقای گنجی مدرس دانشگاه و مشاور نوجوانان
🔴 خاطره‌ای از آیت‌الله حائری شیرازی خانم دکتر حائری شیرازی، فرزند آیت‌الله حائری؛ خاطره‌ای شیرین از پدرشون منتشر کرده که خواندنی هست؛ آیت‌الله حائری شیرازی: یک وقتی گوجه فرنگی کاشته بودم، داشتم وجین می‌کردم. یکی از همراهان کمک کارم شد. دست کرد علف هرزی را از پای بوته گوجه بکند که ناغافل علف و بوته را با هم در آورد. گفتم: حواست باشد به فرزندت نصیحت می‌کنی، علف هرزی را بالا می‌کشی ریشه بوته را همراهش بیرون نکشی! دینش را از او جدا نکنی گفت: چکار کنم؟ گفتم: باید با یک دست بوته گوجه را بگیری، با دست دیگر یواش یواش علف هرز را در آوری. ریشه این‌ها در هم است باید با یک دست نگهش داری. ............ بعد در ادامه نوشته‌اند پدر می‌گفت: در موقع فرماندهی وقتی افراد تحت امرتان را می‌خواهید تنبیه کنید با یک دست باید به او محبت کنید و با دست دیگر مجازات! با دو دست مجازات نکن چرا؟ چون در آیه اینطور می‌فرماید: وَالْمُؤْمِنُونَ وَالمُؤْمِنَاتُ بَعضُهم أولياء بعض يَأْمُرُونَ بِالمعروف یعنی اول دوستش بدار بعد امر به معروفش کن ... @borna_club_toos
پدر حق ندارد بچه‌اش را خراب کند. هُی! بله، آنجا را جمع کن، آنجا را ضبط کن، آنجا را جارو کن!! خب بابا شما یواشکی به من بگو، چرا جلوی مهمان‌ها داد سرِ من زدی؟! یادم نمی‌رود یک کسی چای می‌داد در یک جلسه‌ای، پدرش داد سرش زد گفت آهای، گفت بله، گفت آن را جا گذاشتی یک چای هم بده به او، این هم سینی چای را گذاشت گفت آقا جان شما پدر من هستی حق تربیت داری، حق نداری من را پهلوی مهمان‌ها ضایع کنی. بعضی مادرها همین که مهمان دارند، می‌گوید این دختر را می‌بینید جان من را به لبم رسانده، این دختر همچین کرد، این پسر همچین کرد، این دختر هی سرخ می‌شود، سبز می‌شود. شما حق تربیت داری، حق تحقیر نداری! ✍🏻استاد قرائتی @borna_club_toos
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹به کودک اعتماد کنید تا قابل اعتماد شود!🔹 انسان‌ها حامل فطرت هستند. باید این فطرت بیدار شود تا خودش ناظر بر خودش و واعظ خودش باشد. اگر بخواهد دیگری را مراقب و مواظب خودش بداند، این مسئله‌ای را حل نمی‌کند. شما هرچه قفل و بند پول‌هایتان را در خانه بیشتر کنید، بچه‌هایتان بیشتر دزد می‌شوند؛ اما هرچه‌‌ بیشتر پول را دمِ دست بگذارید و بگویید: هرچه‌‌ احتیاج داشتی بردار؛ او هم بردارد و بگوید: این مقدار برداشتم‌؛ چشم‌ و دل‌ سیرتر و امانت‌دارتر می‌شود. ✍🏻آیت الله حائری شیرازی @borna_club_toos
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 تا حالا دیدی باغبونی سر گلی داد بزنه؟ ❌ معلومه که نه 🌱 چون می‌دونه اگه گل مشکلی داره، حتما خود باغبون تو نگهداری گل کم گذاشته یا جایی غفلت کرده 🎋 پس به جای داد زدن، می‌گرده و ریشه مشکل رو پیدا می‌کنه و اتفاقا بیشتر از قبل به گل توجه می‌کنه که دیگه دچار مشکلی نشه! ❓مگه بچه‌ها گل‌های زندگی ما نیستن؟ چرا ما مثل باغبون نباشیم؟! @borna_club_toos
🔰 یکی از بدترین و پرخسارت‌ترین تنبلیها، تنبلی در خواندن کتاب است. ۱۳۹۰/۰۴/۲۹ پ.ن: خیلی‌ها برنامه روزانه کتابخوانی رو شروع کردن، اگر شما هنوز شروع نکردید، بسم الله رو بگید. این یک واقعیه... @borna_club_toos
(ص): هر گاه کار بدی کردی، کار خوبی انجام بده، که آن، بدی را پاک می کند. الأمالی للطوسی: ص ۱۸۶ ح ۳۱۲