داستان هفتم
7-طرف با یک موتور گازی آمد جلوی در مسجد. سلام کرد. جوابش را با بیاعتنایی دادم. دستانش روغنی بود و سیاه. خواست موتور را همان جلو ببندد به یک ستون، نگذاشتم.
گفتم: اینجا نمیشه ببندی عمو. با نگرانی ساعتم را نگاه کردم. دوباره خیره شدم به سر کوچه. سه، چهار دقیقه گذشت و باز هم خبری نشد. پیش خودم گفتم:
مردم رو دیگه بیشتر از این نمیشه نگه داشت؛ خوبه برم به مسئول پایگاه بگم تا یک فکری بکنیم. یک دفعه دیدم بلندگوی مسجد روشن شد و جمعیت صلوات فرستادند! مجری گفت: نمازگزاران عزیز در خدمت فرمانده بزرگ جنگ حاج عبدالحسین برونسی هستیم که به خاطر خرابی موتورشان کمی با تأخیر رسیدهاند.
🌹🌹الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🌹
🔴شرح فعالیت امشب گروه جهادی شهید برونسی
🔸 با توجه به برنامه ریزی صورت گرفته جهت برپایی اردو در روستاهای محروم استان فارس اقدام به جلسه هماهنگی با حضور اعضای گروه نمود.
🔸در این جلسه ضمن تقدیر و قدردانی از بسیجیان جهت کسب پایگاه و گروه برتر در جشنواره مالک اشتر استان بوشهر به نحوه چگونگی برگزاری اردو اعضا صحبت و مشورت خود را ارائه نمودند.
🔸طی این جلسه اعضا به سه گروه عمرانی،فرهنگی ،پشتیبانی و متفرقه تقسیم و توجیح مسئولیت شدند .
🔸مسئول عمرانی گروه جناب مهندس محمد امین محمودی شعار انتخاب گردید که وظایف آن طراحی و دیوارنویسی تصاویر شهدا و شعارهای عقیدتی در مدت اردو در روستاهای محروم است.
🔸مسئول پشتیبانی گروه جناب صادق فلح نصاری انتخاب گردید و برنامه غدایی و تدارکات گروه در طول اردو برنامه ریزی و تحویل وی داده شد.
🔸مسئول عقیدتی فرهنگی حضرت حجت الاسلام والمسلمین حسین عبدالله نصاری انتخاب گردید و برنامه های فرهنگی در طول اردو برنامه ریزی و تدوین گردید.
🔸مسئول خدمات اجتماعی گروه جناب احمد عالی انتخاب گردید که وظیفه وی برگزاری نمایشگاه مختلف اجتماعی در طول اردو می باشد .
🔸به هر چهار قسمت نفراتی تقسیم و توجیح فعالیت شدند و جناب صابر میرزایی بعنوان ارزیاب گروه انتخاب گردید .
🔹برنامه متفرقه از قبیل کاشی کاری به برادر کربلایی نورالله میرزایی واگذار گردید .
@boronsi
🔴برنامه غذایی اردو در سه روز :
🔹 روز اول :
🔸 بستنی
🔸نهار اول ماکارونی با نوشابه
🔸شام شب اول بندری
🔹روز دوم :
🔸صبحانه پنیر و مربا
🔸نهار دوم استنبولی
🔸شام دوم پاکورا
🔹روز سوم
🔸صبحانه سوم تخم مرغ (املت )
🔸نهار سوم چلومرغ
🔸بستنی
@boronsi
🌷🌷🌷با سلام خدمت اعضای جهادی شهید برونسی
براساس شناسایی منطقه هدف حدود ۷۲ خانواده شناسایی شده اند که هر کدام دارای مشکلات خاصی هستند .
یکی از این خانواده ها دو دانش آموز راهنمایی و دبیرستانی دارد که بعلت عدم پرداخت مبلغ ۴۰۰۰۰تومان و۳۰۰۰۰ تومان نتوانسته اند ثبت نام مدرسه نمایند .
اگر کسی می تواند این مبلغ یا مبالغ را کمک کند و یا از خیری جذب نماید ممنون می شویم .
با این کار از باز ماندن تحصیل این دو دانش آموز جلوگیری می شود
@boronsi
با سلام خدمت جهادگران عزیز
《بعد از پیگیری ها و هماهنگی های لازم جهت برگزاری اردوی جهادی ، ان شاالله تاریخ حرکت ۲۵ مرداد ماه تا ۲۷ مرداد و در همان مکان هایی که از قبل تعیین شده بود اجرا خواهد شد.》
لذا از کلیه جهادگرانی که تمایل به شرکت در اردو را دارند حتماً تا چهارشنبه به آقای محمودی شعار اطلاع بدهند. شماره تماس: ۰۹۳۸۱۱۲۴۹۸۹
@boronsi
داستان هشتم
8-بعد یکی از عملیات ها آمد مرخصی. در را که به روش باز کردم، چشمم افتاد به دوتا جعبه، از این جعبه های خالی مهمات بود. آوردشان تو. بعد از سلام و احوالپرسی، به جعبه ها اشاره کردم و پرسیدم: اینا رو برای چی آوردین؟
گفت: آوردم که بچه ها دفتر و کتابشون رو بگذارن توش... .
موقعی که جعبه ها را از ماشین گذاشته بود پایین، یکی از زن های همسایه هم دیده بود. بعداً به ام گفت: آقای برونسی انگار این دفعه دست پر اومدن.منظورش را نگرفتم. من و منی کرد و به اشاره گفت: جعبه ها.
تا اسم جعبه را آورد، صورتم داغ شد؛ معنی دست پر بودن را فهمیدم. زود در جوابش گفتم: اون جعبه ها خالی بودن!
گفت: از ما دیگه نمی خواد پنهان کنین، ما که غریبه نیستیم؛ بالاخره حاج آقا هر چی بوده، آوردن.
با عصبانیت راهم را کشیدم و رفتم خانه .
عبدالحسین وقتی موضوع را فهمید ، خونسرد گفت : این حرفا که ناراحتی نداره.
گفت:
باید به اون خانم می گفتی که این راه بازه، شوهر من رفته آورده، شما هم برین بیارین
🌹🌹الهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم🌹🌹
داستان نهم
9-پسرم از روی پله ها افتاد.دستش شکست.
بیشتر از من عبدالحسین هول کرد.بچه را که داشت به شدت گریه می کرد،بغل گرفت.
از خانه دوید بیرون.چادر سرم کردم و دنبالش رفتم.ماتم برد وقتی دیدم دارد می رود طرف خیابان.
تا من رسیدم به اش،یک تاکسی گرفت.
درآن لحظه ها،ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود.
🌹🌹الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🌹
هدایت شده از خبر بوشهر
🔸🔴🔸افتخار آفرینی مجموعه های بسیج #چغادک در جشنواره مالک اشتر استان #بوشهر
https://goo.gl/8G9J3z
🔸🌴🔸عکس نوشته های خبری استان بوشهر را بصورت لحظه ای با ما بخوانید
◀️ ایتا
eitaa.com/choghadaknama
◀️ سروش
sapp.ir/choghadaknama
سلام خدمت دوستان گروه جهادی شهید برونسی لطفا همه بسیجیان باخود
پتومسافرتی
بشقاب و قاشق
ولباس کار
وسایل شخصی و...
با خودبیاورند...
حرکت صبح راس ساعت 7.30
حتما این وسایل رابا خودبیاورید.
محل تجمع: مسجد الزهرا (س)
@boronsi
🌷برگزاری کلاس های آموزش فضای مجازی،مهارت دوست یابی و احکام جوانان جهت جوانان روستای محروم کفری استان فارس توسط گروه جهادی شهید برونسی شهرستان بوشهر (پایگاه مقاومت بسیج تاسوعا)
@boronsi
برگزاری کلاس های خاص ویژه کشاورزان و بانوان روستای محروم کفری استان فارس توسط گروه جهادی شهید برونسی شهرستان بوشهر (پایگاه مقاومت بسیج تاسوعا )
@boronsi
🌷برگزاری نمایشگاه های تصویری با موضوع پیشگیری ازاعتیاد،گفتمان رهبر انقلاب،آمریکا و جنایت سرخ،انقلاب و عرصه های خدمت در روستای محروم کفری استان فارس توسط گروه جهادی شهید برونسی شهرستان بوشهر
@boronsi
داستان دهم
10-خانه ما آفتاب گیر بود. از اواسط بهار تا اوایل پاییز من وچند تا بچه قد ونیم قد، دایم با گرما دست و پنجه نرم می کردیم.
فقط یک پنکه درب وداغان داشتیم. من نمی دانستم عبدالحسین فرمانده گردان است ولی می دانستم حقوق او کفاف خریدن یک کولر را نمی دهد.
یک روز اتفاقی فهمیدم از طرف سپاه تعدادی کولر به او داده اند تا به هر کس خودش صلاح می داند بدهد.
بعضی از دوستانش واسطه شده بودند تا یکی از آنها را ببرد خانه خودش. قبول نکرده بود. به اش اصرار کرده بودند. گفته بود: این کولرها مال اون خانواده هاییه که جگرشون داغ شهید داره، تا وقتی اونا باشن، نوبت به خانواده من نمی رسه.
🌹🌹الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🌹