فرشتگان سرزمین من الیگودرز 💖
#مهــدےجان ❤️
🍂هم پای سه شنبه های تو پیر شدم
🍃هم از غم جمعه ها زمین گیر شدم
🍂گفتی که بیا به خیمه گاه سبزم
🍃اما به گناه خویش ، زنجیر شد ...
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
•○●بوے پلاڪ●○•
بسیجےواقعۍ
اونہکہبعد
شھادتش
قبࢪشمیشہ
دارالشفاء🌱✨
◍حاجحسینیکتا
°○●بوے پلاڪ●○°
\♡ وقتی نعمتایِ''خُدا''رو میشمارَم🤍
\♡ تورو دوبآرحساب میکنم🌸
\♡ یهبـاربهعنوانناجیمن✨
\♡ یهبـاربهعنوانبرادرشهیدم🕊
*⁵ࢪوز تا شهادتداداشمحمدحسین*
#داداشمحمدحسیݩ🌌
#شهیدانه🕊️🌱
بسـم الله الرحمن الرحیـم🍂🧡
بسـم رب الشهــ🥀ـــدا والصــدیـقین
وصیت نامـہ شهید بزگواࢪ محـــ💖ــمد حسیـن کردگاࢪے بخش چهارم:
ایا! نمیخواهم دیگر پیکر آغشته به خون دوستانم را ببینم، نمیخواهم خود را با دنیا سرگرم کنم. اگر قرار است عمرم چنانکه گذشت، بگذرد دیگر از تو عمر نمیخواهم کاش رؤیای دیشبم بهحقیقت میپیوست که تو ارحمالراحمینی، الهی رضاً برضائک که تو خیرخواه مؤمنینی.
ای خدا! من شرمم میآید که رهبرم و مولایم امام حسین (ع) با آن مظلومیت و آنهمه مصیبت جان بدهد و من که غلام اویم، درهوای خنک و غرق در دنیا در بستر راحت جان بدهم. خدایا! سری [را] که قرار نباشد در راه دوست فدا شود همان به که به سنگ ندامت کوبیده شود و جسمی که در راه دوست تکهتکه نشود، همان به که زیرخاک پشیمان پوشانده گردد. خدایا! حرف زیاد دارم، اما اینک مجالش نیست؛ اما شما ای مردم قهرمان! ای امت رسولالله! ای شیعیان علی (ع)! ای رهروان امام حسین (ع)! ای عاشقان صاحبالزمان (عج)! بدانید که امروز روزی است که اسماعیل گونه باید به قربانگاه شهادت رفت. امروز که پس از گذشت سالیان از زیر یوغ استعمار بیرون آمدهایم؛ میبینیم که ابر تاریکیها بار دیگر دستبهدست هم دادهاند و برای نابود کردن انقلاب نقشه کشیدهاند و میخواهند ما را به دام بیندازند و اسلام را نابود کنند. ولی نه اسلام از بین نمیرود، چون از زمان خلقت انسان بوده تا زمان ظهور امام مهدی (عج) خواهد بود و الی یومالقیامه. همین اسلامی که امروزه گروهگروه از جوانان را بهسوی قربانگاه حق میکشاند و من هم میروم تا به ندای امامم لبیک گویم. چراکه هر دردی طبیبی دارد و طبیب درد روح، خداست و مطب او جبهه است.مرا اینگونه مادرم ساخته که حر باشم و در راه اسلام فدا کنم جان را، در راه هدف امام، زیرا امام عزیزمان میفرماید: «ما باید در راه اسلام فدا شویم». اسلامی که درخشش خون میخواهد و این خون جوانان است که برای آن ریزان است، خونی که رنگ آن، رنگ بهشت و در زیر آن کلید بهشت نهفته است. قرآن میگوید: ای آرامش یافته وجودی که عمل صالح انجام دادی، حق و صبر را پیشه کردی، پندارهای تباهی را به دور افکندی، چشم بگشا و جمالش را مشاهده کن، درحالیکه هم تو از خدا و هم خدا از تو کمال رضایت را دارد، به خیل بندگان خاص خدا داخل شو و ازآنچه خدا وعده داده بود، از آن شمع و به جوی بهشت وعده دادهشده در آی، این بهشتی که خداوند قرآن، اینگونه از او نام میبرد. من میروم تا همانگونه که سرور، شهید بهشتی مظلوم گفت: «بهشت را به بها میدهند، نه به بهانه».
ادامه دارد...
ادمین نوشت🖊️📕
کپی باذکر صلوات🍃💚
التماس دعا💫💛
○●بوے پلاڪ●○
#شهیدانہ
..
ڪاش وصیتـِ شهدا دلمونو اشغال
میڪرد🌱
ڪاش دل حضرت زهرا«س» بااعمال
ما خون نمیشد🥺
ڪاش مهدۍِ فاطمہ«س» بااعمال ما
ظهورش بہ تأخیر نمےافتاد...✨
..
.
🍂 > #شهیدقدیرسرلڪ
@BOYE_PELAK
#پای_درس_استاد
👌 اول قلبت را درست کن!
✧ امشب یه نگاهی به قلبت بینداز؛
ببین اگر الله، اهل بیت علیهمالسلام و جهاد، در رأس آرزوها و محبوبهای دل توست، بشارت باد بر تو: سعادت دنیا و آخرت!
این که درست باشد باقی موارد درست است!
✓ اما اگر نظام محبتیات درست نباشد، هر چه مذهبیتر شوی، خطرناکتر میشوی!
" در لیلة الرغائب نظام محبتی قلبت را تنظیم کن."
#لیلة_الرغائب
•○●بوی پلاک●○•
قــرار نبــود حــزباللهــۍ بــودن
#فقط تعدد عقیدههای «تقلیدی»
به دنبالبیاره؛ آگاهۍوچشمِ باز وُ
استــدلال منـطقۍ براۍ پذیرفتن
عقاید اسلامۍ نیازه تا نیروۍ انقلابۍ
تربیت بشه مومن ! :|
#لیلة_الرغائب
•○●بوے پلاڪ●○•
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
📚#رمان
#نسل_سوخته🔥
#قسمت_هفتاد_ویکم: نگاه عبوس
با همون نگاه عبوس همیشه بهم زل زد و نشست سر میز صداش رو بلند کرد ...
ـ سعید بابا بیا سر میز می خوایم غذا رو بکشیم پسرم.
و سعید با ژست خاصی از اتاق اومد بیرون.
خیلی دلم سوخت، سوزوندن دل من برنامه هر روز بود چیزی که بهش عادت نمی کردم نفس عمیقی کشیدم .
- خدایا به امید تو ...
هنوز غذا رو نکشیده بودیم که تلفن زنگ زد الهام یه بسم الله بلند گفت و دوید سمت
تلفن وسط اون حال جگر سوزم ناخودآگاه خنده ام گرفت و باز نگاه تلخ پدرم...
ـ بابا یه آقایی زنگ زده با شما کار داره گفت اسمش صمدیه ...
با شنیدن فامیلیه آقا محمد مهدی اخم های پدر دوباره رفت توی هم اومدم پاشم
که با همون غیض بهم نگاه کرد...
ـ لازم نکرده تو پاشی، بتمرگ سرجات.
و رفت پای تلفن دیگه دل توی دلم نبود ...
نه فقط اینکه با همه وجود دلم می
خواست باهاشون برم ...
از این بهم ریخته بودم که حالا با این شر جدید چی کار کنم؟ یه شر تازه به همه
مشکلاتم اضافه شده بود و حالا...
- خدایا به دادم برس.
دلم می لرزید و با چشم های ملتهب منتظر عواقب بعد از تلفن بودم.
هر ثانیه به
چشمم هزار سال می اومد به حدی حالم منقلب شده بود که مادرم هم از دیدن
من نگران شد ...
گوشی رو که قطع کرد دلم ریخت ...
ـ یا حسین ...
دیگه نفسم در نمی اومد ...
#ادامه_دارد...
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
📚#رمان
#نسل_سوخته🔥
#قسمت_هفتاد_ودوم: پایان یک کابوس
اومد نشست سر میز قیافه اش تو هم بود اما نه بیشتر از همیشه و آرام تر از
زمانی که از سر میز بلند شد نمی تونستم چشم ازش بردارم ...
- غذات رو بخور
سریع سرم رو انداختم پایین
ـ چشم
اما دل توی دلم نبود هر چی بود فعال همه چیز آروم بود یا آرامش قبل از طوفان یا ...
هر چند اون حس بهم می گفت ...
- نگران نباش اتفاقی نمی افته ...
یهو سرش رو آورد بالا
- اجازه میدم با آقای صمدی بری فردا هم واست بلیط قطار می گیرم از اون طرفم
خودش میاد راه آهن دنبالت ...
نمی تونستم کلماتی رو که می شنوم باور کنم خشکم زده بود، به خودم که اومدم
چشم هام، خیس از اشک شادی بود ...
ـ خدایا شکرت ، شکرت ...
بغضم رو به زحمت کنترل کردم و سریع گوشه چشمم رو پاک کردم ...
- ممنون که اجازه دادی خیلی خیلی متشکرم ...
نمی دونستم آقا مهدی به پدرم چی گفته بود یا چطور باهاش حرف زده بود که با
اون اخلاق بابا تونسته بود رضایتش رو بگیره ...
اونم بدون اینکه عصبانی بشه و تاوانش
رو من پس بدم
شب از شدت خوشحالی خوابم نمی برد ...
هنوز باورم نمی شد که قرار بود باهاشون برم
جنوب و کابوس اون چند روز و اون لحظات هنوز توی وجودم بود، بی خیال دنیا
چشم هام پر از اشک شادی ...
ـ خدایا شکرت، همه اش به خاطر توئه
همه اش لطف توئه، همه اش ...
بغض راه گلوم رو بست بلند شدم و رفتم سجده ...
ـ الحمدالله، الحمدالله رب العالمین ...
#ادامه_دارد...
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
📚#رمان
#نسل_سوخته🔥
#قسمت_هفتاد_وسوم:حس یک حضور
تا زمان رفتن روز شماری که هیچ لحظه شماری می کردم و خدا خدا می کردم
توی دقیقه نود نظر پدرم عوض نشه.
استاد ضد حال زدن به من و عوض کردن
نظرش در آخرین دقایق بود.
حتی انجام کارهایی که سعید اجازه رو داشت من که
بزرگ تر بودم نداشتم.
به جای قطار، بلیط هواپیما گرفتن .
تا زمانی که پرواز از زمین بلند نشده بود هنوز
باور نمیکردم.
احساس خوشی و خوشحالی بی حدی وجودم رو گرفته بود.
هواپیما به زمین نشست و آقا مهدی توی سالن انتظار، منتظر من بود، از شدت
شادی دلم می خواست بپرم بغلش و دستش رو ببوسم اما جلوی خودم رو گرفتم ...
ـ خجالت بکش مرد شدی مثلا
توی ماشین ما ، من بودم، آقا محمد مهدی که راننده بود، پسرش، صادق یکی از
دوستان دوره جبهه اش و صاحبخونه شون که اونم لحظات آخر، با ما همراه شد ...
3 تا ماشین شدیم و حرکت به سمت جنوب ...
شادی و شعف و احساس عزیز همیشگی که هر چه پیش می رفتیم قوی تر می
شد ...
همراه و همدم همیشگی من به حدی قوی شده بود که دیگه یه حس درونی نبود ...
نه اسم بود، نه فقط یه حس، حضور بود ...
حضور همیشگی و بی پایان.
عاشق لحظاتی می شدم که سکوت همه جا رو فرا می
گرفت ...
من بودم و اون انگار هیچ کسی جز ما توی دنیا نمی موند، حس فوق العاده و آرامشی که زیبایی و سکوت اون شب کویری هم بهش اضافه شد سرم رو
گذاشته بودم به شیشهو غرق زیبای ای شده بودم که بقیه درکش نمی کردن ...
صادق زد روی شونه ام
ـ به چی نگاه می کنی؟ بیرون که چیزی معلوم نیست
سرم رو چرخوندم سمتش و با لبخند بهش نگاه کردم هر جوابی می دادم ... تا
زمانی که حضور و وجودش رو حس نمی کرد بی فایده بود ...
فردا پیش از غروب آفتاب رسیدیم دوکوهه ماشین جلوی نگهبانی ورودی ایستاد
و من محو اون تصویر ...
انگار زمین و آسمان یکی شده بودند .. .
#ادامه_دارد...
#دو_ڪلام_حرف_حساب🙂
تا حالا به این فکر کردی؟
شاید یاران {امام زمان (عج)}
در حال حاضر ۳۱۲نفر باشه
و با برگشتن [تُ]
با خوب شدن توبشه۳۱۳تا
و اونوقته که امام زمان بیاد.
وقتش نیست بہ خودمون بیایم؟🙂💔
@BOYE_PELAK
#شهیدانهـ 🍓🍣'
هرطرفکھمینگرشهیدرامیبینۍ
کھباچشماننافذوعمیقشنگرانتوست
کھتوچھمیکنۍ ؟ 🌿
سنگیناستوطاقتفرسازیربار
نگاهشان،حسمیکنۍکھدروجودت
چیزدرهممیریزد-!'
♥️
@BOYE_PELAK
هدایت شده از زینبی ها
سلام،شبتون بخیر و مهدیپسند انشاالله
حالِ دلتون خوبه؟!
میزونه یا نامیزون؟!
فرشتگان سرزمین من الیگودرز 💖
سلام،شبتون بخیر و مهدیپسند انشاالله حالِ دلتون خوبه؟! میزونه یا نامیزون؟!
هیئت شب لیلة الرغائب
کار خودمون دوست داشتین برید بخونید
#پویش_آرزو_میکنم_که...
https://harfeto.timefriend.net/16136749842072
😇منتظر آرزو های قشنگتون هستم😇
شبتون بخیر یاعلی
آدمای بزرگ
همیشه آرزوهای بزرگ دارن
آنقدر بزرگ که گاهی نشدنی جلوه میکنه
مثل آرزوی داشتن یه دنیایی که
عین بهشت باشه
پر از عشق
پر از محبت
پر از زیبایی
پر از بی نیازی
پر از نعمت برای همه
پر از دوستی و صلح و صفا
پر از صداقت و پاکی و امنیت
پر از دانایی و عقل
پر از آزادی و پر از حقیقت
پر از سلامتی و تن درستی
بیایم هرروز وشب
مثل بهترینای عالم
مثل آدمای بزرگ
بزرگترین آرزوها رو داشته باشیم!
آرزوی اومدن روزهایی که
همهی آرزوها توش برآورده میشه ...
آرزوی اومدن کسی که
همهی آرزوها رو برآورده میکنه ...
سلام امام خوبم امام زمان(عج)
❤️ تـو زیباترین آرزوی منی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•○●بوی پلاک●○•
فرشتگان سرزمین من الیگودرز 💖
#پویش_آرزو_میکنم_که... https://harfeto.timefriend.net/16136749842072 😇منتظر آرزو های قشنگتون هستم
#پویش_آرزو_میکنم_که...
ان شاءالله بر آورده خواهد شد و هرچه زود تر آقا صاحب الزمان(عج) ظهور خواهند کرد ان شاءالله اقا همیشه سلامت و استوار بمانند 🤲
شماهم میتونید شرکت کنید😇
فرشتگان سرزمین من الیگودرز 💖
#پویش_آرزو_میکنم_که... https://harfeto.timefriend.net/16136749842072 😇منتظر آرزو های قشنگتون هستم
#پویش_آرزو_میکنم_که...
ان شاءالله هرچه زود تر به آرزوهاتون میرسید
شماهم میتونید شرکت کنید😇
#پویش_آرزو_میکنم_که...
آمین یا رب العالمین🤲
شماهم میتونید شرکت کنید😇
#پویش_آرزو_میکنم_که...
آمین یا رب العالمین🤲
شماهم میتونید شرکت کنید😇