🍃 #برگی_از_یک_کتاب
📘 نام کتاب : " به نام مادر "
( خاطراتی از شهید تورجی زاده )
✍ نویسنده : " سید علی حسینی "
📑 ناشر : " انتشارات یا زهرا (س) "
📖 توضیحات :
این کتاب ، برشی است از زندگی نامه و خاطرات یکی از این مستان رند؛ (شهید محمدرضا تورجی زاده) که در سن 23 سالگی باده عاشقی را نوشید و اینک صدای قهقهه اش در گوش ما پیچیده است. کتاب مزین به 142 تصویر از شهید محمدرضا تورجی زاده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم :
حدود ۲۰ نفر ارکان گردان را برای تمرین بردیم آن طرف رودخانه ی کارون. بعد از مسافت زیادی که سینه خیز رفتیم، رسیدیم به یک کانال پر از گِل . من به بچه ها گفتم: (همه سینه خیز برن تو کانال) خودم هم رفتم. وقتی از کانال خارج شدیم، سر تا پای همه پُر از گِل بود. بعد از این، کار را متوقف کردیم. سوار تویوتا شدیم و به سمت شهرک دارخوئین حرکت کردیم. من جلو نشستم و محمد و بقیه بچه ها عقب. سر راه به تعدادی مغازه برخوردیم.
محمد سریع از ماشین پرید پایین و گفت: «حاجی وایسا» !؛ بعد از او همه ریختند پایین.
محمد داد می زد: «فرمانده باید چی بخره؟» بقیه می گفتند:
«نوشابه! نوشابه!»...
📚 #کتاب_خوب
تصویری تاثیرگذار از غذا دادن پرستاری مهربان به بیمار کرونایی بستری شده در بیمارستان شهید بهشتی بابل...
#اینجا_ایران_است 😍
#ماسک_بزنیم 😷
#کادر_درمان_را_دریابیم
خب با این عصبانیت #تاجزاده از #عدم_استیضاح روحانی !!!
تقریبا مُسجّل شد که جریان فکری حامی دولت، منتظر #جوسازی و بهره برداری حداکثری از استیضاح روحانی بودند 👌
وظاهرا الان تیرشون به سنگ خورده ⁉️
⬅️ فارغ از علت درگیری ...
در #محکومیت برخورد نگهبان هیچ شکی نیست ...
اما به این تفاوت ها دقت کنید :
۱- این نگهبانه ، اون پلیس
۲- این کسی رو نکُشت ، اون کُشت
۳- این بازداشت شد ، اون آزاده
۴- این یک خطای فردیه ، اون یک خطای سیستمیه
۵- این محکومه و استثناء ، اون مورد تاییده و روال
⁉️ راستی، هیچ به این موضوع فکر کرده اید که اگر اون ۲ زنِ بی حجابِ حاضر در فیلم که اقدام به ضرب و شتم می کنند، حجاب بر سر داشتند، مزدورانِ برعنداز چه عقده گشایی هایی بر علیه حجاب و فرهنگ حجاب می کردند؟
#جنگ_رسانه
🍃 #برگی_از_یک_کتاب
📘 نام کتاب : " پایی که جا ماند "
(یادداشتهای روزانه سیدناصر حسینیپور از زندانهای مخفی عراق)
✍ نویسنده : " سیدناصر حسینی پور "
📑 ناشر : " سوره مهر "
📖 توضیحات :
سیدناصر حسینیپور ، آزاده و جانباز جنگ است.
«پایی که جا ماند» یادداشتهای روزانه سیدناصر حسینیپور از زندانهای مخفی عراق است.
سید ناصر چهارده ساله است که به جبهه میرود و شانزده ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیرة مجنون به اسارت عراقیها درمیآید؛ در حالی که دیدهبان است و در واحد اطلاعات فعالیت میکند.
وقتی اسیر میشود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم میگیرد در دورة بعد از اسارت باز هم دیدهبان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل.
او دیدهها و شنیدههایش را در کاغذهای کوچکی که از حاشیه روزنامهها و کتابهای ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمعآوری کرده است، با رمز مینویسد و در لوله عصایش جاسازی میکند.
📚 #معرفی_کتاب