eitaa logo
[بِراکِت]
196 دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
558 ویدیو
1 فایل
[بِراکِت] موضوع و واژه مدنظر خود را جستجو کنید ارتباط با ادمین:⬇️ https://eitaa.com/Mohsen213gh لینک کانال:🆔️
مشاهده در ایتا
دانلود
طبیعت زیبای روستای ساران ─┅─═ঊঈ💓 😍
🍃 📓 نام : " دل پلاس " ✍ نویسنده : " محمدعلی جعفری " 📑 ناشر : " نشر شهید کاظمی " 📖 توضیحات : دل پلاس روایتی است نو و خوش از ابنای حضرت آدم (ع) که در عصر یکپارچگی متفاوت زیسته‌اند. روایتی از شیر‌دلانی که تنها خبطشان این است که دل دارند و غم را نمی‌خواهند برای هیچ دار و دیاری. 📘 آدم‌هایی که اگر دوست داشتید، می‌توانید بروید توی بحرشان ببینید چه حس و حالی این طوری بی‌قرار و لاقیدشان کرده که بپرند وسط آتش. تجربه‌ای هم‌آغوش خطر که در آن ترس و لبخند و بغض و ابتکار به هم آمیخته. روایتی از جهادگرانه‌هایی علیه را از دست ندهید. 📕 در مورد انگیزه‌اش برای تألیف کتاب چنین می‌گوید: در ابتدای شیوع کرونا شاهد هجوم مردم کشورهای غربی به سمت فروشگاه‌ها بودیم و صف خرید اسلحه شکل گرفت. در حالی که مردم ایران شرایط متفاوتی داشتند و دست به دست هم دادند تا و سایر اقلام موردنیاز تأمین شود. سبک زندگی ایرانی‌ها با غربی‌ها متفاوت هست. در این کتاب برخورد مردم ایران با کرونا ویروس را روایت کردم. 📚
۴۵_ساله_ها
بررسی آمار اعلام شده از سوی دانشگاه‌های علوم پزشکی نشان می‌دهد که بالاترین و پایین‌ترین پوشش واکسیناسیون را در میان جمعیت هدف داشته‌اند/همشهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۲۴ ثانیه تظاهرات شبانه تعدادی از مردم افغانستان و فریاد ...
🍃 📓 نام : " گردان به تو می نازد " ( زندگینامه شهید سرلک ) ✍ نویسنده : " زهرا اسدی " 📑 ناشر : " روایت فتح " 📖 توضیحات : آری آن دسته از برادرانی که خون‌شان ریخت، هیچ زیانی نکرده‌اند، اگرچه امروز نیستند تا خوراکشان غم و غصه، و نوشیدنی آن‌ها خونابه دل باشد. به خدا سوگند! آن‌ها خدا را ملاقات کردند. خداوند پاداش آنها را داد و پس از دوران ترس، آن‌ها را در سرای امن خود جای داد. 📗 بخشی از خطبه ۱۸۲ را مرور کردیم. خطبه‌ای که توصیف شیرینی از ارائه می‌کند. شهدایی هم‌چون که در دفاع از حرم آسمانی شدند. 📔 کتاب زندگی‌نامه داستانی شهید مدافع حرم قدیر سرلک ، به قلم است. 📕 سکوت، خانه عبدالحسین را در لابه‌لای برف و سرما پیچیده بود، آرام در حیاط را باز کرد و رفت داخل کوچه، نگاهش افتاد به انتهای کوچه شهید بهشتی که سرتاسرش را برف پوشانده بود. لبخندی زد و با خودش گفت: «خدا هم برای آمدن قدیر فرش سفید پهن کرده». 📚
۱۷_شهریور