دلتنگ بود سخت به دیدار دخترش
اما ندیدش آخر و حاجت روا نشد...😭
بین فشارِ حلقه ی زنجیرها کسی
چون او به ساقِ خُرد شده مبتلا نشد
تا مغز استخوان تنش تیر می کشید
بی دردسر نشد که شود جابجا، نشد...😭
بدکاره هم عوض شد و ذکر جلاله گفت
بیچاره آنکه با کرمش آشنا نشد😔
مردی که با حیا به نماز ایستاده بود
حتی زمان نافله از او حیا نشد
هرچند سینه اش به روی تخته پاره رفت
دیگر شکسته زیر سم اسب ها نشد
شکر خدا نماند تنش بر روی زمین
شکر خدا که سهم تنش بوریا نشد...
یاحسییییین😭
قریب به ۱۴ سال از این زندان به اون زندان...
یه وقت دیدن در زندان باز شد نازنین بدنش رو تخته پارهای بیرون آمد😭
چهارده سال مرا كرب و بلايي كردند
مثل زينب غُل و زنجير شده بال و پرم😭
آنقدر ردّ كبودي به تنم جا مانده
سَمبل ياد رقيه است ز پا تا به سرم😭
یازینب...
کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد
از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد
بی عصا آمده و حضرت موسی شده است
ریشه در سلسله ی حضرت جعفر دارد😭
بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده
به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد
دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده
دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد😭
یا باب الحوائج...
چند وقتی است که دنبال اجل می گردد
کنج زندان بلا روضه ی مادر دارد
😭😭😭😭
چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است
اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد...
یا زهرا😭
از روی تخته ی در، پیکر او بردارید
چند تا خاطره ی سوخته از در دارد😭
یا زهرا...یا زهرا
با عبا زود بپیچید به هم پایش را
اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد😭
یا حضرت معصومه تسلیت خانم جان...😭
پیکرش از چه چُنین بین گذر افتاده
یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد...
لااقل چند کفن بهر تنش آوردند
دست کم روی تن سوخته اش سر دارد😭
یا حسیییین😭
دلها کجا رفت...چند روز دیگه آخر ماه رجب کاروان اربابمون به راه می افته😭
از همین حالا دلهامون رو با این کاروان روانه کنیم😭
جااااانم حسین
پسرش آمده بالای سرش اما باز
روضه خوانِ دل من روضه ی اکبر دارد
همه جا را تن صد چاک علی می بینم
بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد😭
بر روی تخته پاره تنت گیر کرده بود😭
انگار لنگه در ، دو سه تا میخِ تیز داشت
یازهرا😭
....زنجیر را کشید کمی از تو شد جدا
این استخوانِ پا چقدر خُردِ ریز داشت
😭😭😭😭😭
تو رویِ در شکسته و مادر به پشتِ در...
تشییع تو به خانهی زهرا گریز داشت😭
یازهرا...