صبح روز سوم خرداد، فقط 700 ایرانی در دروازههای خرمشهر بودند و صیاد شیرازی مردد بود به آنها بگوید که با 15000 نیروی عراقی در شهر مقابله کنند یا نه. در همین گیر و دار بود که 15000 نیرو صف بستند تا اسیر شوند. ایرانیها هم مجبور شدند برای اسیر کردن آنها وارد شهر شوند.
هر سال، با فرارسیدن سوم خرداد، صفحات روزنامهها و مجلات و سایتها پر میشود از مطالب و تصاویری از خرمشهر دیروز و امروز. ما نیز در این روز خاطرهانگیز، مطالب متنوعی را برای شما آماده کرده ایم.
آنچه خواهید خواند، بررسی اجمالی و سهلالوصول از عملیات الی بیتالمقدس است.
*وقتی صدام بو برد!
صدام فکر میکرد هدف ایرانیها از عملیات فتحالمبین، رسیدن به استان العماره عراق بوده و میخواست از خاک عراق دفاع کند. مسئولان ایرانی هم در مصاحبههاشان اشاره میکردند که طمعی به خاک عراق ندارند؛ اما اگر تنبیه متجاوز و سقوط صدام ایجاب کند، به این مورد هم فکر خواهند کرد.
کاشت ماشین ها در زمین برای جلوگیری از هلی برن نیروها
همه میدانستند هدف بعدی ایران، خرمشهر است. عراق هم عزمش را جزم کرده بود تا به هر نحوی از خرمشهر محافظت کند. همه راهها را بسته بودند و در همه مناطقی که احتمال میدادند ایرانیها نیروهایشان را هلیبرن کنند، ماشینهای عمودی و تیرآهنهای سرپا کاشته بودند. این در حالی بود که در هیچ یک از عملیاتهای قبلی، ایران از این راهکار برای عملیات استفاده نکرده بود.
نقشه مناطق اشغال شده
جنوب کرخه را هم با موانع مختلف، مسلح کرده بودند. اگر این موانع هم نبود، آنقدر نیرو داشتند که به راحتی جلوی ایرانیها را سد کنند. جاده اهواز – خرمشهر را هم که به طور عادی، از دشتهای اطرافش بالاتر بود، با ساختن خاکریز و استقرار تجهیزات و نیرو، به سدی نفوذناپذیر تبدیل کردند. در شهر خرمشهر هم نیروی زیادی مستقر شده بود.
همین بود که کار ایران را سخت میکرد و باید عملیاتش را در کوتاهترین زمان، طراحی و اجرا میکرد.
*نیروها مرخصی میخواهند!
ما بین عملیاتهای قبلی، حدود دو تا چهار ماه فاصله افتاده بود و فرماندهان جنگ در این فکر بودند که عملیات بعدی را با زمانی کوتاهتر اجرا کنند تا از این طریق، عراقیها را غافلگیر کنند.
اما فرماندهان تیپها به این نکته اشاره میکردند که نیروهایشان نزدیک به سه ماه است مرخصی نرفتهاند و چند ماهی زمان میخواهند تا آنها را سازماندهی کنند. اما همه میدانستند که اگر یک روز هم عملیات، زودتر شروع شود، چند درصد به موفقیت آن افزوده میشود.
نیروهای اطلاعات عملیات سپاه، از همان روزهایی که خرمشهر اشغال شد، کار شناساییشان را آغاز کرده بودند. بارها و بارها به خطوط دشمن نفوذ کرده و حتی فیلمهایی هم تهیه کردند. گروهی هم از روی دکلی در 40کیلومتری شمال آبادان، به نام دکل ابوذر، غرب کارون را زیر نظر داشتند. حسن باقری که فرمانده اطلاعات عملیات بود، به دیدهبانیهای دقیق، حساس بود و طبق فرمان او باید رفت و آمدها و حتی عدم حرکت عراقیها به صورت کامل گزارش میشد.
*عبور ناممکن
طراحان با تکیه بر اطلاعات به دست آمده و تجربیاتشان، طراحی عملیات را شروع کردند. یکی از راهها، عملیات از شمال و رسیدن به خرمشهر بود که اصل غافلگیری نداشت و ممکن بود به نتیجه نرسد. راه بعدی برای غافلگیری، عبور از کارون و از جایی حدود چهل کیلومتری خرمشهر بود که کار سختی به نظر میرسید و دشواریهای خودش را داشت.
ارتش ایران قبل از انقلاب، چند مانور نظامی در خوزستان انجام داده بود و فهمیده بود که عبور از کارون غیر ممکن است و این کار را خط قرمز خوزستان میدانست. احتمالا این اطلاعات به عراقیها هم رسیده بود و آنها هم فهمیده بودند که ایران از این نقطه قادر به حمله نیست و به همین خاطر، نیروهایش را از کنار کارون به جاده اهواز-خرمشهر منتقل کرده بود.
*اختلاف نظر ارتش و سپاه
ایرانیها تصمیم گرفته بودند از کارون بگذرند. ساعتها زمان برد تا این بخش را طراحی کنند. چگونگی گذشتن از کارون یک بخش از کار بود و چگونگی ادامه بقیه عملیات، بخش دیگر و مهمتر. فرماندهان سپاه با چند مرحلهای شدن عملیات مخالف بودند و ارتشیها میگفتند با چند مرحلهای شدن، میتوانند طراحی دقیقتری داشته باشند. به هر حال طرحی ما بین چند مرحله شدن و نشدن، طراحی شد.
1) 👇👇👇
نقشه مرحله اول عملیات
قرار شد ایرانیها به سمت مرز و نشوه بروند و ارتش عراق را شوکه کنند. به این صورت، نیروهای عراقی از خرمشهر تا شمال بصره به محاصره میافتادند؛ پشتشان به اروند میشد و روبرویشان رزمندههای ایرانی. همین طرح تصویب شد.
*امکانات مهندسی
نیروهای جهاد سازندگی و مهندسی سپاه، پلهایی را آمده کردند تا ماشینهای زرهی و جنگی بتوانند از روی کارون رد شوند. ارتش هم امکاناتش را آورد. جوشکاریهای طولانی در حالی که دشمن هم نباید از آنها سر در میآورد. قایقهای زیادی هم برای عبور نیروها فراهم شد. سپاه هم از ارتش خواست تا بسیجیها را در پادگانهای خود آموزش دهد.
نقشه پشتیبانی هوانیروز
بیمارستانهای صحرایی هم به همت نیروهای بهداری آماده شده بود. هوانیروز هم بالگردهایش را ظرف مدت یک ماه آماده کرد. آنها باید پشتیبانی عملیات، تخلیه مجروحان و جابجایی نیروها را با بالگردهایشان انجام میدادند.
نیروی هوایی چند پایگاه موشکی ساخت تا از نیروهایی که از کارون میگذرند، حمایت کنند. خلبانهای این نیرو، حدود 100 تن بمب روی نیروهای عراقی در محور شمالی ریختند و عراقیها گمان میکردند جهت حمله ایرانیها از سمت شمال است.
منطقه عملیاتی بیت المقدس - 17 اردیبهشت61
سرعت در این عملیات بسیار مهم بود و جنگ سختی در پیش روی ایرانیها قرار داشت. ارتش و سپاه و بسیج هم باید در کنار هم میجنگیدند تا از هم به بهترین نحو حمایت کنند.
*عبور از کارون
غروب روز 9 اردیبهشت 1361 قبل از تاریکی، نیروهای ایرانی از دو محور از کارون عبور کردند. قرارگاههای فتح و نصر در این محورها بودند. نیروها بیشتر با «قایق» و ماشینها و تجهیزات به وسیله «پلهای پی ام پی» به آنسوی کارون منتقل شدند.
در شمال و در محور کرخه کور(نور) رزمندگان قراگاه قدس با گذر از معبرهایی که قبلا باز شده بود، به نیروهای عراقی نزدیک شده و حدود ساعت یک نیمه شب با عراقیها درگیر شدند.
* منطقهای که خالی شد
سرانجام در شب 10 اردیبهشت رمز عملیات خوانده شده و آتشریزی آغاز شد.
در محور کارون، قرارگاه فتح، پیشروی خوبی داشت و به جاده اهواز – خرمشهر رسید و منتظر ماند تا قرارگاه نصر هم به جاده برسد؛ اما در محور قراگاه نصر، کار به گره خورد. آتش عراقیها زیاد بود و فرماندهان نگران بودند که نکند عراقیها آگاهانه، ایرانیها را به قتلگاه هدایت میکنند. کماندوهای ورزیده عراقی به سمت جاده میآمدند تا با ایرانیها درگیر شوند. جنگ تن با تانک شروع شده بود و ایرانیها شش روز مردانه در گرمای کلافه کننده اردیبهشت خوزستان مقاومت کردند. خلاصه ایرانیها ایستادگی کرده و جاده را به دست آوردند.
پس از شش روز، نتیجه عملیات در قسمت کارون خوب بود. اما در قسمت شمالی و کرخه کور، نیروها در موانع دشمن زمینگیر شده بودند و زیر آتش سنگین آنها تلفات میدادند. البته این محور تمرکز را از عراقیها گرفته بود و در پیروزی محور کارون تاثیر زیادی داشت.
نقشه مرحله دوم عملیات
در مرحله دوم، باز هم نیروهای قرارگاه قدس، شانسشان را امتحان کردند و نیروهای رسیده به جاده هم به سوی شلمچه، راهشان را ادامه دادند. عراق که فکر میکرد ایرانیها به سمت خرمشهر میروند، با رفتن آنها به سمت مرز، کاملا غافلگیر و وحشت زده شد. اگر طبق طرح، ایرانیها از مرز رد شده و به نشوه میرسیدند، از آنجا تا خرمشهر، عراقیها محاصره میشدند.
رزمندگان لشکر 21 حمزه ارتش در مرحله دوم عملیات
عراق که نه تنها خرمشهر بلکه بصره را هم در خطر میدید، قید جنگیدن با نیروهای قدس را زد و جلوی آنها را خالی کرد و نیروهایش را برای مقابله با نیروهای قرارگاه نصر و فتح به عرضهای جنوبیتر منتقل کرد.
*انتظار مردم و رسانهها
نیروهای قدس که در ابتدا جنگ سختی کرده بودند، هر چه پیش آمدند، دشمنی ندیدند. در نتیجه، هویزه، جفیر و پادگان حمید آزاد شد.
خوشحالی از آزادی هویزه
در مرحله دوم عملیات، به رغم مشکلات و سختی ها، آزادسازی هویزه و پادگان حمید، تا حدودی خسنتگی را از تن رزمندگان درآورد
جز ویرانه ای از هویزه باقی نمانده بود
البته از این مناطق بجز ویرانهای باقی نمانده بود. مثلا از هویزه فقط یک ساختمان و یک مسجد به جا مانده بود. حالا ایرانیها میخواستند به مرز بینالمللی و ساحل شطالعرب برسند.
2)👇👇👇👇
نقشه مرحله سوم عملیات
حضور نیروهای عراقی، تصور عبور از مرز و رسیدن به آن سوی ساحل شطالعرب را از ایرانیها دور کرد و فقط در این فکر بودند که بقیه نیروها به شلمچه برسند تا محاصره عراقیها کامل شود. آنها 11 روز جنگیدند تا دو کیلومتر جلو بروند و خرمشهر را محاصره کنند، اما نشد.
رزمندگان برای عملیات بیت المقدس، بهای سنگینی پرداختند
مردم منتظر آزادی خرمشهر بودند و روزنامهها یک هفته بود مینوشتند: خرمشهر در آستانه آزادسازی است.
ایرانیها بیرمق بودند و ممکن بود داشتههای عملیات را از دست بدهند.
نقشه طرح مشترک محسن رضایی و شهید صیاد شیرازی
نیروهای تازه نفس به جبههها رسیدند. محسن رضایی و صیاد شیرازی، آخرین خبرها از مناطق عملیاتی را بررسی میکردند که به نتیجه مشترکی رسیدند. حمله به محدوده نهر خین، طرحی بود که به ذهن آنها رسیده بود. منطقهای در جنوب شلمچه و نزدیکتر به خرمشهر. توان عراقیها برای جلوگیری از رسیدن ایرانیها به نشوه و شلمچه بود و تا حدودی از نهرخین غافل شده بودند. ابتدا این طرح مخالفانی داشت اما بالاخره قرار شد این تغییر جهت انجام شود.
علی صیاد شیرازی - اوایل خرداد61- پل قدیمی خرمشهر
عراق نیروی بیشتری در منطقه داشت اما انگیزه ایرانیها بیشتر بود. صدام به ارتشش فرمان میداد که محاصره خرمشهر را بشکنند و میگفت که هر کس سرپیچی کند، اعدام خواهد شد. هنوز حدود 15000 عراقی در خرمشهر بودند.
محوطه گمرک خرمشهر - 3 خرداد 61
محوطه بندر حرمشهر - 3 خرداد61 - لحظاتی قبل از فتح خرمشهر
*700نفر به 15000نفر
روز اول خرداد بود که ایرانیها به نهر خین حمله کردند و در پایان دومین روز خرداد، محاصره خرمشهر کامل شد. عراقیها از شلمچه به خرمشهر پاتک کردند که با مقاومت ایرانیها روبرو شدند.
عراقی ها بدون درگیری خودشان را تسلیم کردند
کلاه های عراقی به جای مانده در محوطه بندر خرمشهر - نشان شکست سنگین
صبح روز سوم خرداد، فقط 700 ایرانی در دروازههای خرمشهر بودند و صیاد شیرازی مردد بود به آنها بگوید که با 15000 نیروی عراقی در شهر مقابله کنند یا نه. در همین گیر و دار بود که 15000 نیرو صف بستند تا اسیر شوند. ایرانیها هم مجبور شدند برای اسیر کردن آنها وارد شهر شوند.
خوشحالی مردم
خوشحالی رزمندگان
ظهر سوم خرداد، مردم خبر آزادسازی خرمشهر را شنیدند و خوشحال شدند. چهارم و پنجم خرداد، عراقیها تلاش کردند مقاومت ایرانیها را در نهر خین بشکنند اما نتوانستند کاری از پیش ببرند.
شادی مردم
مسجد جامع خرمشهر هنوز پابرجا بود
هاوارد تیچر، از مقامات نظامیپنتاگون بعدها گفت: پس از سقوط خرمشهر، رابطه ما با عراق فقط یک تبادل اطلاعات معمولی نبود؛ ما به عراق، هر چه میخواست دادیم تا از ایران شکست نخورد...
*تاریخ جنگ ایران و عراق
*منبع: سایت مشرق نیوز
✅http://eitaa.com/bshmk33
✅http://t.me/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبرانقلاب: دشمن راز پيروزی ما را در خرمشهرها به چشم ديد
🔹لحظات كمتر ديدهشده از حضور رهبرانقلاب در جبهه
✅http://eitaa.com/bshmk33
✅http://t.me/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نتیجه کُریخوانی صدام برای ایران!
📌 #داستان_مصور از عملیات آزادسازی خرمشهر
✅http://eitaa.com/bshmk33
✅http://t.me/bshmk33
در مورد عملیات بیت المقدس و حماسه آزادسازی خرمشهر ناگفته های فراوانی وجود دارد که شایسته است به نحوه مطلوب، واقعی و دلپذیر برای مردم قهرمان ایران اسلامی و به ویژه نسل کنونی و همچنین آیندگان بیان شود. ناگفته هایی که می تواند همچون چراغ فروزان، نشانگر راه پرفراز و نشیب یک ملت در طول تاریخ کشور خود باشد.
نسل جوان کشور ما نیازمند شنیدن ابعاد مختلف حماسه های بی بدیل هشت سال دفاع مقدس و به ویژه عملیات بیت المقدس است. حماسه هایی که در طول تاریخ به عنوان هویت واقعی مردم قهرمان و مسلمان ایران خواهد بود. اگر بخواهیم ابعاد پیدا و پنهان حماسه فتح خرمشهر را مورد بررسی و تحلیل صحیح و منطقی قرار دهیم، توجه به عوامل موثر در پیروزی این نبرد ضروری به نظر می رسد. در خصوص مهمترین عوامل موثر در کسب پیروزی عملیات بیت المقدس باید به چند موضوع توجه بیشتری شود. این موضوعات را می توان به شرحی که گفته خواهد شد، در نظر گرفت.
نقش حضرت امام (ره) در هدایت و فرماندهی کلی این عملیات بسیار حائزاهمیت است. امام با درایت، ایمان قلبی و حکمت کم نظیر خود بهترین عامل تقویت روحیه و ایجاد حس شجاعت و جرات در بین فرماندهان و رزمندگان بود که البته تحلیل دقیق این موضوع در توان من نیست. نقش مردم و نیروهای بسیجی در این عملیات دومین عامل موفقیت و پیروزی خواهد بود.
شاید اگر ادعا کنم که در نبردهای سنگین و ماجراهای عجیب این نبرد منحصر به فرد، مهمترین و اصلی ترین نقش را در مناطق عملیاتی نیروهای مردمی و بسیجی ایفا کردند، گزاف نگفته باشم؛ مردمی که در پشتیبانی جنگ، اعزام نیرو، شرکت در نبردهای سنگین و اصولاً شکستن خط دشمن، مقاومت در مقابل پاتک های سنگین دشمن و حتی بسته بندی مواد غذایی رزمندگان حرف اول را زده اند.
در عملیات بیت المقدس که منجر به فتح خرمشهر شده، ۷۰ هزار نفر از نیروهای مردمی در قالب یگان های سپاه پاسداران سازماندهی شدند و به عنوان شاخص ترین نیروهای عمل کننده وارد معرکه کارزار شدند. شاید به کرات خانواده هایی را بتوان یافت که در مرحله اول عملیات بیت المقدس فرزندشان شهید شده و در مرحله دوم فرزند دیگر خود را اعزام کرده اند و حتی در مرحله سوم، فرزند سوم خود را عازم مناطق عملیاتی کرده بودند. انسان با دیدن چنین مردمی تنها خاطره روز عاشورای حسینی را می تواند برای خود تداعی کند.
در عملیات بیت المقدس یگان زرهی سپاه حدود ۳۸۰ تانک و نفربر به صورت سازماندهی شده وارد معرکه کرده بود. شاید بیان این مطلب جالب باشد که تمام این ادوات در عملیات های قبلی یعنی ثامن الائمه، طریق القدس و فتح المبین از دشمن به غنیمت گرفته شده بود که پس از سازماندهی در قالب گروهان ها، گردان ها و نهایتاً لشکر زرهی سپاه وارد منطقه شدند. به همین ترتیب توپخانه سپاه تجهیز و سازماندهی شد و حتی امکانات وسیعی در خصوص اسلحه انفرادی رزمندگان که همان اسلحه کلاشینکف باشد به دست آمد.
در روزهای مقاومت ۳۴ روزه مردم خرمشهر که دشمن بعثی تجاوز خود را به میهن اسلامی آغاز کرده بود، سلاح انفرادی مدافعان خرمشهر بسیار ابتدایی و پیش پا افتاده بود. اغلب آنها از اسلحه برنو،ام-یک، ژ-۳ و حتی اسلحه شکاری استفاده می کردند که در دنیای کنونی این سلاح ها فاقد کاربرد هستند.
خمپاره های ۸۲ ، ۶۰ و ۱۲۰ میلی متری که در عملیات های قبلی بیت المقدس از عراقی ها به غنیمت گرفته شده بود، به هنگام فتح خرمشهر مورد استفاده بسیار قرار گرفتند. حجم گسترده عملیات بیت المقدس و آسیب پذیری دشمن به گونه ای بود که حدود ۲۰۰ دستگاه نفربر پی ام پی، ۱۵۰ تا ۱۸۰ دستگاه تانک تی- ۵۵ و تی-۶۶ توسط رزمندگان اسلام و سپاه پاسداران از دشمن به غنیمت گرفته شده بود و در همان عملیات مورد استفاده قرار گرفت.
نکته قابل توجه دیگر نقش شناسایی و اطلاعات و عملیات در این پیروزی شیرین بود. یکی از مهمترین اصول در کسب پیروزی در یک عملیات نظامی، اصل شناسایی دقیق منطقه عملیاتی و کسب اطلاعات لازم از آرایش دشمن در منطقه و استعداد نظامی او است.
فرماندهان طرح عملیات بیت المقدس و سپاه پاسداران این اصل را به خوبی دریافته بودند و بر اهمیت آن وقوف کامل داشتند.
در این میان نقش سردار رشید اسلام شهید حسن باقری در انجام شناسایی دقیق منطقه عملیاتی بیت المقدس بسیار قابل توجه است. به خاطر دارم که این شهید بزرگوار حدود هشت ماه قبل از عملیات بیت المقدس کار شناسایی خود را در منطقه آغاز کرده بود. بارها شخصاً به ساحل رود کارون آمده و از نزدیک منطقه را مورد بررسی قرار داده بود. شدت و سرعت حرکت آب در رودخانه کارون را محاسبه کرده و تمام خاکریزها و جهت گیری نیروهای استقراریافته در آن سوی کارون را مشاهده کرده بود.
1)👇👇👇
عرض رودخانه را در عریض ترین نقاط که حدود ۳۶۰ متر و در کمترین عرض ۲۱۰ متر بود اندازه گیری کرده بود. آن زمان من با این شهید بزرگوار همراه بودم. با اینکه ۸ ماه قبل از عملیات بیت المقدس، نیروهای ما سرگرم عملیات بستان بودند، شهید حسن باقری هیچ گاه منطقه کارون و عبور از رودخانه کارون و عموماً منطقه عملیاتی بیت المقدس را فراموش نمی کرد. به یاد دارم در یکی از شناسایی ها که ماموریت آن از سوی شهید باقری به من واگذار شده بود، خاکریز جدیدی در منطقه روبه روی سلمانیه (خرائب) از سوی دشمن به وجود آمد.
وقتی به ایشان گزارش دادم، با حساسیت عجیبی در منطقه حاضر شدند و حدود ۶ تا ۷ ساعت روی دکل شناسایی ابوذر نشستند و منطقه را زیر نظر گرفتند. این نوع شناسایی در منطقه چندین بار توسط فرماندهان سپاه صورت می گرفت. سردار صفوی و سردار رشید شخصاً در منطقه حاضر می شدند و از نزدیک کار شناسایی را انجام می دادند. شاید یکی از رموز موفقیت ما در عملیات بیت المقدس این باشد که همه فرماندهان ما از فرماندهان قرارگاه گرفته تا فرماندهان تیپ و گردان، شب قبل از عملیات منطقه را به خوبی دیده بودند، درک کرده بودند و شناخت کافی از آن داشتند.
البته همه این تلاش ها منجر به آن شد که پس از طرح عبور از رود کارون در قرارگاه کربلا توسط شهید حسن باقری، به عنوان کلید پیروزی نظامی در عملیات بیت المقدس با موفقیت روبه رو شود.
در این عملیات باید ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر نیرو از روی پل هایی که روی رودخانه کارون زده می شد و یا توسط جی اس پی (نوعی خودرو که قادر به حمل نفربر و تانک روی آب و خشکی است) به همراه برخی ادوات نظامی مانند توپخانه عبور می کردند. زدن چنین پل هایی مستلزم شناخت دقیق از منطقه بود. به خاطر دارم که چند بار گروه های شناسایی با قایق از رودخانه کارون عبور کرده بودند و تا نزدیک جاده آسفالت پیش رفته بودند. در این میان شهدایی را نیز تقدیم کردیم.
سختی کار شناسایی به حدی بود که برای انجام یک کار دقیق پس از تاریک شدن هوا و اقامه نماز مغرب تا ۱۶ کیلومتر پیش می رفتند و سپس قبل از طلوع آفتاب همین مسیر ۱۶ کیلومتر را بر می گشتند. یعنی ۳۲ کیلومتر پیاده روی طی یک شب کار بسیار سخت و مشقت آوری بود.
تیم طراحی سپاه شامل سردار صفوی، سردار رشید و شهید حسن باقری که مستقیماً در منطقه عملیاتی حضور مداوم داشتند و نظارت کاملی روی شناسایی منطقه داشتند. اصولاً در سپاه این اعتقاد وجود نداشت که یکی بیاید طراحی کند و دیگری بجنگد. در عملیات بیت المقدس فرماندهان قرارگاه ها کار شناسایی را انجام دادند، در طراحی عملیات نقش موثر داشتند، در اجرای عملیات نیز شخصاً فرماندهی کردند و این شد یکی از رموز موفقیت در عملیات بیـت المقدس.
مطلب دیگر توانمندی های نظامی دشمن در منطقه بود. شاید عموم مردم فکر کنند که ارتش عراق، ارتش چندان قدرتمندی نبود و فرماندهان آن شایستگی های لازم را برای شرکت در نبردهای سنگین نداشتند. اما واقعاً این طور نبود. ارتش تا بن دندان مسلح عراق که از فرماندهان کارآزموده و کلاس دیده بهره می برد، در مقابل ما قرار گرفته بود. فرماندهانی که بعضاً تا آخرین لحظه با قدرت هرچه تمام تر ایستادگی می کردند و می جنگیدند.
تا جایی که بعضی از همین فرماندهان در درگیری های به وجود آمده کشته می شدند. نباید تصور کرد که با یک ارتش ترسو و بی کفایت روبه رو بوده ایم. می توان نمونه هایی را به عنوان شاهد بیان کرد تا عمق گفته های من درک شود.
به عنوان مثال گردان تانک قادسیه به فرماندهی سرهنگ محمد الوان یگان تابعه تیپ ۱۲ زرهی لشکر ۳ بوده (همان لشکری که به فرماندهی سرتیپ جواد اسعدشیتنه در مقابل رزمندگان ما مقاومت کرده بود). گردان قادسیه حدود ۵۰ تانک و ۳۰۰ نفر نیرو داشت. سرهنگ محمد الوان در روز چهاردهم عملیات بیت المقدس آنقدر در مقابل نیروهای ما ضدحمله و مقاومت کرد تا از مجموعه ۳۰۰ نفر نیروی او تنها ۳۸ نفر باقی ماندند. خود او نیز در درون تانکش کشته شد. اما هیچ گاه عقب نشینی نکرد.
بچه های ما در مقابل چنین ارتش و فرماندهی در جبهه دشمن به نبرد با او مشغول بودند. حال تصور کنید شرایطی را که عقبه رزمندگان ما رودخانه کارون بود و با پشتیبانی بسیار محدود. دشمن مقاوم و کارآزموده و مجهز به مدرن ترین سلاح های جنگی اگر دشمن متوسل به یک تک گسترده می شد، تمام بچه های ما درون رودخانه کارون ریخته می شدند. سوال اینجاست که چگونه نیروهای بسیجی که تنها ۳ ماه دوره آموزش ابتدایی نظامی دیده بودند، در مقابل چنین دشمنی مقاومت و پایداری کردند؟ روحیه بسیجیان رزمنده در عملیات بیت المقدس به گونه ای بود که اصلاً متکی به جاده، عقبه پشتیبانی کننده و غذا و مهمات نبودند. آنها فقط روحیه جهاد، ایثار، شهادت و دفاع از وطن را در خود پرورش داده بودند.
سردار فتح الله جعفری
✅http://eitaa.com/bshmk33
✅http://t.me/bshmk33
🌼 منتخبی از تصاویر ثبت شده این عملیات تاریخی #دفاع_مقدس ...تقدیم به شما دوستان
#لطفا_انتشار_حداکثری
✅https://eitaa.com/bshmk33
▪️ایشون فقط ۲۷سال داشتن که ۳۴روز با نیروهاشون دست خالی جلوی یه ارتش ایستادند
#عند_ربهم_یرزقون
ما چند سالمونه؟ چندتا خرمشهرو حفظ کردیم؟ چندتا خرمشهر آزاد کردیم؟ یادمون هست که فرمودند خرمشهرها در پیش است؟....
💬جواد نیکی ملکی
✅https://eitaa.com/bshmk33
⚠️ تلنگرانه
🌸ﺭﻭﺯ ﻗﯿــﺎﻣـﺖ ﻧﯿﮑـیﻫﺎﯾمــان را به ﻣﺤﺒـــﻮﺏﺗﺮﯾـﻦ ﻓـــــﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿمــان ﻧﺨـﻮﺍﻫیــــمﺩﺍﺩ…🖐🏻
ﺍﻣـﺎ مجـﺒــﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮیـم بـﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﯿـﮑﯽﻫﺎیمـان ﺭﺍ بـﺪﻫیـم ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ مـﺘﻨﻔــﺮ ﺑﻮﺩیـم🔥ﻭ ﻏﯿﺒﺘﺶ را ﮐﺮﺩیم!!!
⛔️ #حقالناس…
اوج حمــاقت است نه زرنـگی!
✅ زرنـگی، بنـــدگی خــداسـت
❤️در آغوش خدا باشید❤️
✅https://eitaa.com/bshmk33
🔴 پاسخهای انتخاباتی توسط قرآن کریم:
🔻۱- چرا رای بدهیم؟
✅ جواب: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم"
👌خدا سرنوشت قومی را تغییر نمیدهد مگر زمانی که خودشان تصمیم بگیرند که سرنوشتشان را تغییر دهند.
🔻۲- من وقتی نمیدانم به چه کسی رای بدهم باید چکار کنم؟
✅ جواب: "فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون"
👌از اهلش بپرسید.
🔻۳- اگر پرسیدم و دیدم هر کسی از پیش خودش اخباری میدهد و تحلیلی میکند آن وقت چه کنم؟
✅ جواب: نگاه کن به شخصی که خبر میدهد که آیا عادل است یا فاسق
قرآن میفرماید: "هرگاه فاسقی برای شما خبری آورد در مورد آن تحقیق کنید"
🔻۴- اگر در جامعه موقع تبلیغات موجی ایجاد شد چه کنم؟
✅ جواب: "و لا تتبعان سبیل الذین لا یعلمون"
👌راه کسانی را که علم ندارند پیروی نکن
🔻۵- چگونه افراد را تشخیص دهیم؟
✅ جواب: به دنبال کسانی که از چاپلوسی و تعریف و تمجید لذت میبرند نروید.
قرآن میفرماید :
"یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا"
👌دوست دارند به خاطر کارهایی که در حیطه وظایف آنها بوده و انجام ندادهاند مورد ستایش قرار گیرند.
🔻۶- به چه کسی رای بدهیم؟
✅جواب:
به کسی رای بدهیم که از سرزنش هیچ ملامتگری نمیهراسد و #مرد_میدان است.
✅https://eitaa.com/bshmk33
✨﷽✨
🌼داستانی تکان دهنده از مولوی درمثنوی معنوی
✍شخصی ۳۰ سال مشغول تجارت بود و ثروت عظیمی به دست آورد و زمین بسیار بزرگی خریداری کرد و ۳۰ سال دیگر کار کرد و باز هم ثروت کلانی به دست آورد و با آن ثروت ، کاخ بسیار مجللی ساخت. زمانی که میخواست به آن کاخ نقل مکان کند ، ماموران حکومتی گفتند که زمین شما آن طرف تر بود و زمین را عوضی گرفته ای کاخت را بر روی زمین دیگری ساخته ای و زمین خودت بایر مانده است.
مولانا میگوید : ما هم همینطوریم، یک زمین داریم به نام بدن و یک زمین هم داریم به نام روح. ما فکر میکنیم بدن ما زمین ماست و هرچه داریم خرج این بدن می کنیم و لی بعد از مرگ به ما میگویند: زمین اصلی شما، روحتان بوده ولی شما روح را رها کرده اید و فقط بدن را آباد کرده اید
در زمین مردمان، خانه مکن
کار خود کن، کار بیگانه مکن
کیست بیگانه تن خاکی تو
کز برای اوست غمناکی تو
تا تو تن را چرب و شیرین میدهی
جوهر خود را نبینی، فربهی
گر میان مشک تن را جا شود
روز مردن گند او پیدا شود
مُشک را بر تن مزن بر دل بمال
مشک چه بود نام نیک ذوالجلال
همچنین شیخ اجل سعدی علیه الرحمة در بیتی بسیار نغز و زیبا میفرماید:
همی میردت عیسی از لاغری
تو در بند آنی که خر پروری
✅https://eitaa.com/bshmk33
✨﷽✨
🔴عزرائیل چگونه جان میگیرد؟
✍مردی وحشت زده سمت حضرت سلیمان(ع) رفت. حضرت سليمان ديد از شدّت ترس رويش زرد و لبانش كبود گشته، سؤال كرد: ای مرد مؤمن! چرا چنين شدی؟ سبب ترس تو چيست؟ مرد گفت: عزرائيل بر من از روی كينه و غضب نظری كرده و مرا چنانكه می بينی دچار دهشت ساخته است. حضرت سليمان فرمود: حالا بگو حاجتت چيست؟ عرض كرد: يا نبیّ الله! باد در فرمان شماست؛ به او امر فرمائيد مرا از اينجا به هندوستان ببرد، شايد در آنجا از چنگ عزرائيل رهائی يابم! حضرت سليمان به باد امر فرمود تا او را شتابان بسمت كشور هندوستان ببرد.
روز ديگر كه حضرت سليمان در مجلس ملاقات نشست و عزرائيل برای ديدار آمده بود گفت: ای عزرائيل برای چه سببی در بندۀ مؤمن از روی كينه و غضب نظر كردی تا آن مرد مسكين، وحشت زده دست از خانه و لانۀ خود كشيده و به ديار غربت فراری شد؟ عزرائيل عرض كرد: من از روی غضب به او نگاه نكردم؛ او چنين گمان بدی دربارۀ من برد. داستان از اين قرار است كه حضرت ربّ ذوالجلال به من امر فرمود تا در فلان ساعت جان او را در هندوستان قبض كنم. قريب به آن ساعت او را اينجا يافتم، و در يك دنيا از تعجّب و شگفت فرو رفتم و حيران و سرگردان شدم؛ او از اين حالت حيرت من ترسيد و چنين فهميد كه من بر او نظر سوئی دارم در حاليكه چنين نبود، اضطراب از ناحيۀ خود من بود. باری با خود می گفتم اگر او صدپر داشته باشد در اين زمان كوتاه نمی تواند به هندوستان برود، من چگونه اين مأموريّت خدا را انجام دهم؟
💥ليكن با خود گفتم من بسراغ مأموريّت خود می روم، بر عهدۀ من چيز دگری نيست. به امر حقّ به هندوستان رفتم ناگهان آن مرد را در آنجا يافتم و جانش را قبض كردم.
📚معاد شناسی، جلد اول، علامه طهرانی.
.دفتر اوّل «مثنوي» طبع ميرخاني، ص 26
✅https://eitaa.com/bshmk33
✅ ﺳﺨﻨﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻃﻼ!
ﺍﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻣﺸﻮ...
ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻗﺪﺭ خوبي ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ، ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﺸﻮ!
ﭼﻮﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏﻫﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ
ﻭ ﻫﯿﭻﮐﺲ ﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ!
ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺁﻭﺍﺯﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ...
ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ...
ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ،
ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ!
ﻭ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺬﺍﺏ،
ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ!
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ...
ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺍﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ.
✅https://eitaa.com/bshmk33
❤️ #حضرت_زهرا سلام الله فرمودند:
🍃 امام چون کعبه است که باید به سویش حرکت کنند، نه اینکه او به جانب مردم رود.
📖 بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۵۲.
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
✅https://eitaa.com/bshmk33