دادستان باش، حرف شورا را هم گوش کن ... به امام عرض می کردم که شما به من بگوئید برو، چون من به اینها گفته بودم که من استعفا بده نیستم... برای اینکه در خیلی از مسائل من یقین دارم او در آن جلسه توضیح می دهد که بزرگ ترین مشکل او توصیه ناپذیریش در برابر کسانی بوده است که بعدها در وصیتنامه آنها را منافقین انقلاب نامیده است و اعتراض به عدم اجرای عدالت از سوی کسانی که تحت تأثیر آنها قرار گرفته اند. از جلسه اش با شورای عالی قضایی در آخرین روز می گوید و اینکه به او پیشنهاد ارتقای سازمانی در قبال کنار گذاشته شدن از دادستانی انقلاب داده اند و او گفته است که شما مرا در اینجا تحمل نمی کنید، چگونه خواهید توانست در آنجا تحمل کنید.
از صدای رسایش در اعتراض به بی عدالتی و تاثیر پذیری از حامیان نفاق می گوید و از حال خود وقتی حکم آزادی یکی از سه نفر مرکزیت جناح انقلابی راه کارگر را بر اثر توصیه پذیری می بیند، تنها به دلیل آنکه پدر او پزشک منتظری بوده است.
در جریان این اعتراضها موضوع نوشین نفیسی را مطرح کردم. نوشین نفیسی جزو یکی از سه نفر مرکزیت جناح انقلابی راه کارگر بود. وقتی چنین فردی را بیاورند آزاد کنند، من به آنها گفتم که وقتی [دستور] آزادی او را دیدم، از خدا مرگم را خواستم و در پرونده هم نوشتم. نوشتم خدایا تو شاهدی وقتی که این تبعیض را در جمهوری اسلامی دیدم از تو مرگم را خواستم...
گفتم نوشین نفیسی را آزاد میکنید تا پدرش خوشش بیاید؛ اینکه مرکزیت و محور آزاد شود و زیرمجموعه آن اعدام، ظلم است. چرا 5 ردیف زیر او اعدام بشود اما مرکزیت آزاد بشود؟ این ظلم است و اگر قرار است یک وقت خدای نکرده این نظام جمهوری اسلامی لطمه بخورد، از ناحیه این ظلمها است. ظلم برای من قابل تحمل نیست. علیرضا تشید را باز مطرح کردم.
گفتم علیرضا تشید در تیرماه حکم اعدامش تأیید شده، اما شما تا حالا نمیگذارید اعدام بشود، در زندان 150 نفر را کمونیست کرده و دنبال کارش هستید تا این را هم از مرگ نجات دهید. اینها برای من قابل تحمل نیست. به آنها گفتم در این رابطه بچه های شعبه 6 یکجا همه استعفا دادند که گفتم نمیپذیرم... این بچه ها همانهایی هستند که از خود شماها این مسائل مذهبی را یاد گرفته اند.
او به چندین مورد اعمال نفوذ برای رهایی چهره های شاخص نفاق اشاره می کند، توضیح می دهد که او را به خاطر انجام دستور امام مؤاخذه کرده اند و ... و تأکید می کند که با تمام این شرایط چون دستور امام بر ماندن بوده است، او تا زمانی که عزلش نکردند، در چارچوب قانون ایستادگی کرده است.
برادران در ماشین به من گفتند لاجوردی بماند هم کاری نمی تواند بکند، من به شما می گویم، شما هم می دانید، من آدمی نیستم که کوتاه بیایم. فقط یکجا کوتاه می آیم، این را هم بارها گفتم امام اگر به من بگوبد برو در آتش- من دلم می خواهد یک دفعه امام این را امتحان کنند. اگر آتش روشن بکنند این وسط هم به من بگویند برو در آتش- بدون پروا می روم در آتش.
**ترور و شهادت
در ماههای ابتدایی سال 77 پایمردی و اصرار لاجوردی بر اجرای قانون در سازمان زندان ها سبب می گردد که توسط برخی جریانها تحمل نشود و بر اساس یک پروژه زیرکانه و برخلاف نظر ریاست قوه قضائیه استعفای او به رسانه ها اعلام گردد؛ او در پاسخ به دعوت آیت الله یزدی با توجه به کسالتهای جسمی حاصل از شکنجه های بسیارزندان از یک سو و عدم تحمل مرام پایمردی وی بر قانون توسط گروهی از جریانها از سوی دیگر، از پذیرش مسئولیت جدید خودداری کرد و بار دیگر به شغل آزاد روی آورد .
در طول سالهای پس از انقلاب منافقین بارها کمر به ترور و قتل اوبستند ولی در هر بار ناکام بودند تا این که در اول شهریور 1377 شهید لاجوردی توسط علی اصغر غضنفرنژاد و علی اکبر اکبری ده بالایی از اعضای گروهک منافقین مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید.
در جریان ترور، دو تن از تروریست ها توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند. علی اکبر اکبری ، در اثر شدت جراحات وارده در حین عملیات، در بیمارستان درگذشت و فرد دوم (که علی اصغر غضنفر نژاد- معروف به سیاوش) نام داشت به شرکت فعال خود در این جنایت تروریستی اعتراف کرد.
وی اقرار کرد که از سوی گروهک منافقین، جهت انجام این ترور آموزش دیده و به ایران عزیمت کرده است. وی اعتراف کرد که دوره های مختلف تروریستی (از جمله نحوه ترور شهید لاجوردی) را در عراق و در مقر گروهک منافقین آموزش دیده است. این منافق تروریست، در یک برنامه تلویزیونی که چند هفته پس از ترور، از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید، تمام نکات مربوط به این ترور را فاش کرد.
گروهک منافقین، طی بیانیه ای، مسئولیت ترور را پذیرفت. ساعاتی پس از شهادت اسدالله لاجوردی، خبرگزاری جمهوری اسلامی که زیر نظر فریدون وردی نژاد اداره می شد، حاضر نشد عنوان شهید را برای لاجوردی به کار گیرد...!
💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
➯@Bshmk33
▪️امروز بیست و چهارمین سالگرد شهید لاجوردی شهید مظلومه.
میدونم تصویرسازی که رسانه دربارهی او در ذهن ما تثبیت کرده، به دلایلی، یک جلاد بیرحم و مستبده اما بخاطر خدا و به احترام تاریخ دَمی از تعصبات رسانهای فاصله بگیریم و این رشتو رو با رویکرد حقیقت یابی بخونیم.
شهید اسدالله لاجوردی در مورد اعضای گروهک منافقین که به اوین آورده میشدند میگفت: به همه آن بچهها به چشم قربانی نگاه میکنم و نه جنایتکار.
او کسی بود که زندان را به آموزشگاهی برای آزادی این قربانیان از حصارهای تشکیلاتی که مسعود رجوی برایشان ساخته بود تبدیل کرد.
شهید لاجوردی بهترین ساختمان زندان اوین را به سالنهای آموزشی برای زندانیان اختصاص داد. کتابخانه بزرگی برای زندانیان برپا کرد و به آنها امکان بهرهمندی از تلویزیون و تازهترین روزنامهها و اخبار را داد.
همچنین برای فراگیری کار و حرفه، کارگاههای متعددی برای زندانیان بوجود آورد.
لاجوردی با ترغیب دوستانش به کمک مالی، دستگاههایی مثل چرخ خیاطی و دوزندگی و کفش دوزی، ماشین نجاری و چوب بری و مکانیکی و کشاورزی و... برای کارگاهها خرید و در اختیار زندانیان قرار داد تا هم کار یاد بگیرند و هم با حق الزحمهای که دریافت میکنند، به خانوادههایشان کمک مالی بکنند.
در زمان شهید لاجوردی، زندانیانی که در بیرون فرصت تحصیل یا تکمیل آن را پیدا نکرده بودند؛ با نظارت وزارت آموزش و پرورش تحصیل کردند و از آنها امتحان رسمی گرفته شد و حتی مدرک تحصیلی دیپلم دریافت کردند.
شهید لاجوردی کسی بود که برای استفاده زندانیان استخر فراهم کرد!
شهید لاجوردی زندانیان گروهکی را برای تفریح به سد لتیان میبرد. آنها را به سفر زیارتی برده و روی یک سفره با آنها غذا میخورد.
با آنها والیبال بازی میکرد و بیرون از زندان پیگیر پیدا کردن کار و استخدام آنها بود و شخصا از احوال خانواده آنها خبر میگرفت.
با وجود این روحیه مهربان و خدمات شهید لاجوردی، از آنجایی که طیف عظیمی از جوانان فریب خورده را از دست منافقین نجات داد و ماهیت انحرافی و حتا گاهی نفوذی بسیاری از کسانی که امروز در طیف غربگراها جا گرفتهاند را رو کرد؛ از سوی این دو گروه تهمتهای بسیاری شنید.
هنوز هم رسانههای منافقین و غرب زدهها تا حد توان شهید لاجوردی رو خشن و سیاه معرفی میکنن.
خواهش میکنم نظر افراد مختلف از خاتمی و هاشمی تا شهید بهشتی و رهبری دربارهش رو بخونید.
مثلا ناطق اون رو کانون عاطفه معرفی میکنه!
به جرأت این شهید بزرگوار از مظلوم ترین شهدای ایرانه.
💬 A.dastaran
💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
➯@Bshmk33
🌷 شهید مظلوم #سید_اسدالله_لاجوردی
کتاب "زندگی و مبارزات شهید اسدالله لاجوردی" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، به نقل از مظفر الوندی، یکی از همکاران شهید لاجوردی درباره سادهزیستی وی آمده است: «فکر ميکنم راحتترين مرد روي زمين بود. او هيچ وابستگي به محيط و اطرافيانش نداشت. پوشيدن او در اختيار خودش بود، نه در اختيار مد و عرف زمانه. پيراهن دو جيب و شلوار پارچهاي و کفش گيوهاي و زمستانها کت طوسي رنگ مدل بيروتياش، تنها البسه مهم لاجوردي در همه جا بود. سمينار و ديدار بزرگان، سفر داخلي و خارجي، هيچگاه نميتوانست منش سادهپوش او را تغيير دهد. يادم هست روزي از سوي سيماي جمهوري اسلامي براي مصاحبه آمده بودند. مصاحبهگر گفت: آقا اين لباس در تصوير بد است و کار ما را خراب ميکند. شهيد با لبخند معناداري به او گفت: «چرا واقعيت را روتوش ميکنيد. بگذاريد هر آنچه هست مردم ببينند. نور و رنگ را براي فريب مردم به کار نبريد.» او در مسافرتها، آرامترين و راحتترين مسافرها بود. ساک کوچک چرمي او تنها کيف همراهش بود. هميشه به مديرانش متلک ميگفت که چرا شانه و کتف خود را با برداشتن کيفهاي سنگين سامسونت، مستهلک ميکنيد».
روزنامه کيهان يک روز پس از انتشار خبر شهادت لاجوردي، با چاپ عکس دوچرخهاي که تنها مرکب شخصي نخستين دادستان نظام جمهوري اسلامي و رئيس سازمان زندانهاي کشور بود، نوشت: «شهيد لاجوردي سادهزيست بود و اين سادهزيستي را تا ظهر شهادت حفظ کرد. تنها پشتوانه زندگي او مغازهاي کوچک در بازار تهران بود. شهيد لاجوردي عليرغم مخاطراتي که زندگياش را تهدید ميکرد، هيچگاه به گرد خود حصار نکشيد. او به سرکوب فتنهها همت گماشته بود و چون سربازي خادم براي انقلاب اسلامي، هيچگاه از اين هدف دور نشد...». نشريه شما، در تاريخ 5/6/1377 در مورد سادهزيستي لاجوردي مينويسد: «خانه کوچک او در کوچهاي در يکي از خيابانهاي فرعي جنوب شهر تهران، اسوهاي است براي هر مديري که ميخواهد عليگونه زندگي کند.
🌷🌷یاد و خاطره این شهید مظلوم و سید بزرگوار گرامی باد...
💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
➯@Bshmk33
قسمتی از وصیت نامه شهید لاجوردی
🔺خدايا! تو شاهدی چندين بار به عناوين مختلف، خطر منافقين انقلاب را (همانان که التقاط، به گونه منافقين خلق سراسر وجودشان را و همه ذهن و باورشان را پر کرده و همانان که رياکارانه برای رسيدن به مقصودشان، دستمال ابريشمی بسيار بزرگ- به بزرگی مجمع الاضداد- به دست گرفتهاند، هم رجايی و باهنر را میکشند و هم به سوگشان مینشينند، هم با منافقين خلق، پيوند تشکيلاتی و سپس...! برقرار میکنند، هم آنان را دستگير میکنند و هم برای آزاديشان و اعطای مقام و مسئوليت بد آنان تلاش میکنند و از افشای ماهيت کثيف آنان سخت بيمناک میشوند، هم در مبارزه عليه آنان و در حقيقت برای جلب رضايت مسئولين و نجات بنيادی آنان خود را در صف منافقکشان میزنند و هم در حوزههای علميه به فقه و فقاهت روی میآورند تا مسير فقه را عوض کنند)، به مسئولين گوشزد کردهام ولی نمیدانم چرا؟ (گرچه نسبت به بعضی، تا اندازهای میدانم چرا!) ترتيب اثر ندادهاند.
🔺به مسئولين بارها گفتهام که خطر اينان به مراتب زيادتر از خطر منافقين خلق است، چرا که علاوه بر همه شيوههای منافقانهی منافقين، سالوسانه در صف حزب اللهيان قرار گرفته و کمکم آنان را در صفوف آخرين و سپس به صف قاعدين و بازنشستگان سوقشان داده و صفوف مقدم را غاصبانه به تصرف خود در آوردهاند، به گونهای که عملاً عقل و اراده منفصل برخی تصميم گيرندگان قرار گرفتند و در عزل و نصبها و حفظ و ابقاءها دست به تخريب میزنند و اعمال قدرت میکنند ...
💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
➯@Bshmk33
یکی از نکات مهم زندگی شهید لاجوردی، مظلومیت او بود. رهبر انقلاب اسلامی در خطبههای نماز جمعهی تاسوعای 1379 اینگونه فرمودند که: «من این درد درونی خودم را فراموش نمیکنم که در یکسالونیم پیش، وقتی که شهید عالیمقام و سید عزیز و بزرگوار، شهید لاجوردی به شهادت رسید -کسی که چهرهی بسیار درخشانی بود و بسیار کسان از مجاهدات او در دوران مبارزات و در دوران اختناق خبر ندارند که این مرد چه کرد و کجاها بود و چگونه زندگی کرد، چه زندانهایی کشید و چه زحمتهایی متحمل شد. بعد از انقلاب نیز بی تظاهرترین کارها را که سختترین هم بود، بر دوش گرفت و آخر هم شهید شد- یکی از روزنامههای آلمان نوشت ترور لاجوردی، ترور نیست! یعنی آنها عنوان ترور را هم عوض کردند. چرا؟ چون بهوسیلهی ناراضیان داخلی انجام گرفته است! تبلیغات رسانههای دنیا این است.»
#اول_شهریور
#سالروز_شهادت_دیدبان_بصیر_انقلاب_اسلامی
#شهید_سید_اسدالله_لاجوردی
💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
➯@Bshmk33
اول اینکه به جای ادب استاد دانشگاه، نشون دادی که شبیه لات سرکوچه اهل فحاشی هستی و فقط هارت و پورت بلدی و پهلون پنبهای
تو موضوع شکایت از فارس هم با همه گندهگوییهات، لاف در غربت زدی و مشخص شد گزارش فارس درباره جنابعالی عین حقیقت است..
💬 علیاکبر غلامی
💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
➯@Bshmk33
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسم رمز و ماجرای جملهی مرموزی که روی سنگ قبر مهسا امینی نوشه شده بود...
آمریکا هرجا بخواد دست به مهره بشه فیلمشو میسازه
فیلم دختران خورشید با بازی گلشیفته فراهانی وبرای اولین بار شعار زن زندگی آزادی
💬 #melika110469
💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
➯@Bshmk33
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لاجوردی کابوس منافقین
لاجوردی تبدیل به کابوسی برای مجاهدین خلق و عذابی برای باند منحرفین مانند منتظری شده بود.
و در آخر توسط مجاهدین خلق به شهادت رسید🌹🖤
اول شهریور سالروز شهادت اسدالله لاجوردی❤️
💬 #enghelabema1
💥قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
➯@Bshmk33