🌸🍃🌸🍃
#تدبر
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (16 - ق)
و ما انسان را خلق کردهایم و از وسوسهها و اندیشههایِ نفس او کاملاً آگاهیم که ما از رگِ گردن به او نزدیکتریم.
معبودا! نفس انسان را بسیار ضعیف آفریدهای. تو را به عزت و جلالت قسم میدهیم با توفیق دوریِ از گناه و معصیت بر ما، رحمتی بفرما تا با گناهانِ خویش، نفسمان را از آنچه آفریدهای، ضعیفتر نسازیم و با ضعیفترکردنِ نفسمان، شیطان را دعوت به تسلط بر رفتار و اعمالمان نگردانیم.
نازنینا! از رگ گردن به من نزدیکتری و این من هستم که با نافرمانی و گناه، تو را از خود دورتر میسازم. ای صَبّارِالْحَلیِم! بر من زمان معصیتم صبر بیشتری عنایت فرما و با مجازاتی سبک، مرا که از تو دور میشوم به سمت خود بازگردان، که دوری از تو همانا و افتادن در آغوش شیطان همان. ای توانا! بر ناتوانی چون من ترحّم فرما.
@bshmk33
🌸🍃🌸🍃
بنی اسدنام طایفه ای که نزدیک کربلا ساکن بودند و فردای عاشورا ، پس از رفتن سپاه عمر سعد ، عده ای از آنان برای دفن اجساد مطهر شهدای اهل بیت به کربلا آمدند و چون اجساد را نمی شناختند ، متحیر بودند . در آن هنگام ، حضرت سجاد (ع) آمد و پیکر اهل بیت و اصحاب را یک به یک به آنان شناساند و آنان در دفن شهداء ، حضرت را یاری کردند و برای خویش ، افتخار آفریدند . در « دایرة المعارف تشیع » آمده است :
« بنی اسد ، نام تیره ای از قبایل عرب ، از فرزندان اسدبن خزیمه بن مدرکه ... این قبیله توفیق و افتخار دفن پیکر مطهر حضرت سیدالشهداء و انصار آن حضرت را پس از واقعه کربلا در سال 61 ق . داشتند . جمعی از اصحاب ، علما ، شعرا و زعمای امامیه از این قبیله برخاسته اند . برخی از همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز از همین قبیله بوده اند . این قبیله در سال 19 هجری از بلاد حجاز به عراق رفته ، در کوفه و غاضریه از نواحی کربلا سکونت کردند . از قبایل سلحشور عرب محسوب می گردند . هنگام بنای کوفه ، این قبیله محله خاصی را در جنوب مسجد کوفه به خویش اختصاص دادند . در سال 36 هجری در جنگ جمل ، با علی (ع) بیعت کردند و در کنار آن حضرت جنگیدند . در قیام عاشورا در سال 61 به سه دسته تقسیم شدند : موافق با حضرت و مخالف و بی طرف . حبیب بن مظاهر ، انس بن حرث ، مسلم بن عوسجه ، قیس بن مسهر ، موقع بن ثمامه و عمروبن خالِد صیدا وی از سران موافق بودند و حرملة بن کاهل اسدی ، قاتل طفل شیرخوار ، از سران مخالف بود . گروهی از دسته سوم ( بی طرفها ) پس از شهادت حسین ، زنانشان بر میدان جنگ گذر کرده و اجساد را دیدند و تحت تأثیر قرار گرفتند و به سرزمین خود رفته ، مردان را جهت دفن اجساد ، خبر کردند . ابتدا زنان بیل و کلنگ به دست گرفته به طرف کربلا روان شدند . پس از مدتی وجدانِ مردانِ بنی اسد بیدار گشت و به خود آمدند و به دنبال زنان راه افتاده به دفن اجساد امام و یارانش پرداختند . این فداکاری سبب شهرت آنان شد و از آن پس شیعیان به نظر احترام و محبت به قبیله بنی اسد می نگرند » .
مروج الذهب ، ج 3 ، ص 63 .170 - دایرة المعارف تشیع ، ج 3 ، ص 340
@bshmk33
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 شیخ حسین انصاریان و منبرهایش به روایت علیرضا پناهیان
🍃جهت شفای عاجل و کامل استاد انصاریان و همه بیماران لطفا حمد شفاء قرائت کنید🍃
@bshmk33
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
ز پشت پرده غیبت به ما نظر دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
@bshmk33
آقای رئیسی! چه قراری؟
#احضار بدون #احضاریه
حق: چند روز پیش مثل همیشه درگیر متنخوانی و متننویسی بودم که موبایلم زنگ خورد. خانم آنسوی خط درآمد: «از دادسرای فرهنگ و رسانه تماس میگیرم. از شما شکایتی شده و بازپرس (آقای اسمش بماند) به من گفت که الان تماس بگیرم با شما تا فردا رأس ساعت نه صبح اینجا باشی». از این نحوهی بیسابقهی احضار تعجب کردم، چرا که در این همه سال روزنامهنگاری همیشه برای شکایتها احضاریهی رسمی به دفتر روزنامه ارسال میشد، شاکی مشخص میشد و غالبا هم اشاره میشد که شکایت مربوط به کدام متن است. همهی اینها را به آن خانم گفتم اما او فقط قید کرد: «فردا حتما با خودت #ضامن بیاور و الا #بازداشت میشوی!» البته این را هم گفت که شاکی «نهاد ریاستجمهوری» است ولی هر چه فکر کردم متوجه نشدم برای کدام متن! این فکر را هم کردم که نکند مسئلهی دیگری در میان باشد! القصه! ناظر بر کسالت روزهای اخیرم که با چاشنی تب و سرفه و سردرد همراه بود، واقعا دیدم توان رفتن به #دادسرا در زمان مقرر برایم میسور نیست؛ چه اینکه وقتی احضاریهی رسمی هم میآمد، به متهم هفتاد و دو ساعت فرصت داده میشد برای حضور! پیش خودم گفتم دو- سه روز دیگر که حالم بهتر شد، میروم میبینم قضیه چیست لیکن دقایقی پیش همان خانم دوباره تماس گرفت: «چرا دیروز نیامدید؟ بازپرس میگوید همین الان با ضامن میآیید دادسرا!» گفتم: «خانم محترم! اولا واقعا #کسالت داشتم دیروز! ثانیا خود شما آیا فقط با یک #تلفن جایی میروید؟ لطف کنید برای دفتر روزنامه، احضاریه بفرستید! من هم که جا و مکان و کار و بارم مشخص است!» هنوز حرفم تمام نشده بود که با توپ و تشر درآمد: «شما نمیتوانی برای ما تعیین تکلیف کنی! اطلاع میدهم بیایند جلبتان کنند!» بیسابقه بود این رفتار و این نوع احضار، در تمام این بیست و دو سالی که به روزنامهنگاری مشغولم! امیدوارم این برخورد زشت، ربطی به متن روزهای گذشتهام که اسمی هم حالا از آقای رئیسی برده بودم، نداشته باشد! الساعه یاد سخن اخیر رئیس قوهی قضائیه افتادم که گفته بود: «چرا قراری صادر میشود که منتهی به بازداشت میشود؟!» سلمنا! آیا کسی که بیمی از فرارش نیست، چون ضامن ندارد، باید بازداشت شود؟! الحمدلله قرار «التزام به حضور با قید شرف» برای متهمینی که میدانیم #فرار نمیکنند، جبران نداشتن #کفیل است! کاش چنین قراری شامل حال نویسندگان انقلابی هم باشد!
#حسین_قدیانی
@bshmk33
https://www.instagram.com/p/CFL-8fyh0e0/?igshid=10fs1pmpn4guy