با سنگ چیکار کرد 😳 https://eitaa.com/bshmk33

آرم ضد سرقت رولز رویس! به محض اینکه به آرم این خودرو دست بزنید، آن را به داخل می‌کشد و مخفی می‌کند. این آرم‌ها به خودیِ خود ارزش بالایی دارند و در اصل مکمل اصالت و لوکس بودن خودرو هستند که اغلب از فلزهای با ارزشی مثل طلا، نقره و کروم ساخته شده‌اند. https://eitaa.com/bshmk33

اگر زمین ناگهان از حرکت بایستد چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ https://eitaa.com/bshmk33

اناتولی ماسکوین بعد از نبش قبر ده ها دختر بچه و دزدیدن جسدهایشان بدنشان رامومیایی کرده و بعد از قرمز کردن لبهایشان با آن ها عروسک می ساخت. پلیس 29 جسد عروسکی را در اتاق او پیدا کرد! https://eitaa.com/bshmk33

#میگو_سوخاری میزان ادویه ها کاملا به سلیقه شما بستگی داره من همیشه به جای پودر سیر از سیر ورقه شده استفاده میکنم چون قدرت بیشتری برای گرفتن بوی زُهم ماهی و میگو داره حتما از سرکه یا آب لیمو ترش برای طعم دار کردن استفاده کنید و البته نباید در حدی باشه که میگو ها ترش مزه بشن...دقت کنید بسته به حجم میگو اضافه کنید ...من برای سی عدد میگوی درشت از دو قاشق غذاخوری پر سرکه سفید استفاده کردم. یا به جای سرکه از آب لیموترش تازه استفاده کنید چون آبلیموی مونده روی طعم میگو اثر میذاره و طعمشو تغییر میده. سرکه یا آب لیمو ترش تاثیر زیادی در رفع بوی زُهم میگو داره و گوشت میگو رو ترد میکنه بهتره نمک رو بعد از پایان زمان استراحت(قبل از اینکه شروع به سرخ کردن کنید) به میگوها اضافه کنید سرخ کردن میگو نیاز به زمان زیاد نداره چون اگه بیش ازحد سرخ کنید سفت و لاستیکی میشه...معمولا در روغن داغ و با حرارت متوسط حدود 5 دقیقه کافیه و میگو خیلی زود میپزه ک سرخ میشه. https://eitaa.com/bshmk33

#دسر_عربی شیر ۲ لیوان پودر کرم کارامل ۱ بسته پودر کافی میکس ۱ بسته (حدودا ۲ ق غ) پودر ژلاتین ۱ ق غ (۷ گرم) بیسکوییت پتی بور نصف بسته خامه صبحانه (یا قنادی ) نصف بسته حدودا ۲ ق غ . . پودر ژلاتین رو روی یک سوم لیوان آب سرد ریختم و روی حرارت غیر مستقیم (بخار کتری ) قرار دادم تا ذراتش حل بشه . شیر و پودر کرم کارامل و کافی میکس رو با هم مخلوط و روی حرارت قرار دادم و بعد از اینکه مخلوط شدن ژلاتین حل شده رو اضافه کردم . از حرارت برداشتم و داخل مخلوط کن همراه با بیسکوییت و خامه ریختم و میکس کردم . داچون خامه داره قالب نیاز به چرب کردن نیستش مواد رو ریختم و گذاشتم توی یخچال تا خوب ببنده حدودا ۶ الی ۷ ساعت . بعد از بسته شدن دورش رو با چاقو آزاد و روش یه دیس مرطوب قرار دادم مامان پز 👩🍳 https://eitaa.com/bshmk33

کارتون خاله ریزه و قاشق سحرآمیز قسمت اول https://eitaa.com/bshmk33

یادی کنیم از این خاطره برزو ارجمند،که این اشتباه اگه در صحنه فیلم برداری رخ میداد معلوم نبود چی میشد😐   https://eitaa.com/bshmk33

کارتون خاطره انگیز سرندپیتی (جزیره ناشناخته)😍 از سری کارتونهای دهه شصت قسمت اول https://eitaa.com/bshmk33

🔴استانداری که سیلی خورد... سردار عابدین خرم را از سال ۹۲ می شناسم. از همان وقتی که مشغول تحقیق و مصاحبه برای کتاب «شام برفی» بودم. سردار هم یکی از شخصیت های شام برفی بود که باید مصاحبه می شد. یکی از همان ۴۹ ایرانی که مرداد ۱۳۹۱ در مسیر فرودگاه دمشق به هتل فرادیس توسط نیروهای تکفیری(عوامل موساد) ربوده شدند و ۱۵۹ شبانه روز در چهارده منزل در ریف دمشق شکنجه شدند. اتفاقا خرم از لحاظ جایگاه سازمانی ارشد ترین فرد آن کاروان بود. در واقع فرمانده سپاه استان آذربایجان غربی اسیر شده بود که البته در بازجویی های همراه با شکنجه با شوکر و شلاق، خود را معلم جغرافیا و زائر معرفی کرده بود و تا آخر هم پای حرفش ماند. او بارها تحت شدید ترین شکنجه ها قرار گرفت. در منزل ششم دیگر نایی برایش نمانده بود. اما وقتی لب به اعتراف نگشود، *نقیب عبدالناصر شامیر، فرمانده هنگ تکفیری البرا* همه چیز را به شب بعد موکول کرد. تا شب بعد، جماعت اسیر راهی جز دعا و توسل نداشتند. آنها در زیر زمینی که پیشتر باشگاه ورزشی بود، به حضرت زهرا سلام الله علیها متوسل شدند و آنقدر توسل و دعا را ادامه دادند تا شب به نیمه رسید و نقیب هم راه رسید. صدای گوش خراش موتور برق مانع از شنیده شدن صدای پاهای نقیب و جلادهای همراهش می شد. اما اسرا او و سمیر و بقیه را می دیدند که با شوکر و کابل از پله ها پایین می آمدند. هنوز پای نقیب شامیر به آخرین پله نرسیده بود که موتور برق خاموش شد و زیر زمین در تاریکی فرو رفت. فریاد نقیب شامیر بلند بود. همراهانش را ملامت کرد و همزمان چند پله را به عقب برگشت. نور موبایل سمیر اردنی بود که به دادش رسید. نقیب سرش داد کشید و دلیل خاموش شدن موتور برق را جویا شد. سمیر هم مثل او بی اطلاع بود. پشت سر نور ضعیف موبایل، سراغ موتور برق رفتند. سمیر چند بار طناب هندل را کشید اما موتور نفس نکشید. او مهندس کهربا را به کمک طلبید. مهندس کهربا *صادق ادیبی اهل سیمکان جهرم و فرمانده آماد تیپ ۳۳ المهدی* که حالا خود را مهندس کهربا معرفی کرده بود. صادق پاورچین و در حالی که ذکر یا زهرا بر لب داشت، خود را به جمع و موتور برق رساند. خونسرد به چند قطعه ی موتور برق دست کشید و سپس سراغ طناب هندل رفت. خدا خدا می کرد که روشن نشود. کشید و باز موتور نفس نکشید. نقیب عصبی و نگران به سمیر گفت: همه ی برنامه ها به هم ریخت. جمله ی عربی او را سید طاهر افغانی، مترجمی که از قضا با جمع اسیر شده بود، برای دور و بری ها ترجمه کرد. نقیب همه چیز را به شب بعد موکول کرد. از این ستون تا آن ستون فرج بود. تا شب بعد بیست و چهار ساعت فرصت بود. آن هم اگر نقیب شامیر گرفتار عملیات و درگیری نمی شد و می توانست خودش را به زیر زمین برساند... *و امروز عابدین خرم در جلسه ی معارفه سیلی خورد. سیلی نه از دست تکفیری بی شرم که از دست یک خودی. انگیزه هرچه که بوده باشد، خرم او را بخشید و گفت: در سوریه روزی ده ها شلاق می خوردم و حالا تحمل یک سیلی چندان دشوار نیست.* ✍نویسنده کتاب شام برفی والعاقبه للمتقین یکم آبان ۱۴۰۰ https://eitaa.com/bshmk33